چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

جهان پهلوان تختی یا پوریای ولی زمان


جهان پهلوان تختی یا پوریای ولی  زمان
شانزدهم دی ماه هر سال برای ورزشكاران و ورزش دوستان كشور عزیزمان روز غم انگیز و فراموش نشدنی است، زیرا در این ایام بود كه رستم دستان از جور و ستم بیداد گران به ابدیت پیوست و روح پاك و منزهش به ملكوت اعلی پرواز كرد و ملتی را عزادار ساخت، خوشبختانه تاریخ نشان می دهد مردم این آب و خاك دانا، فهیم و وظیفه شناس هستند. همیشه نسبت به اندیشمندان، شعرا، عرفا، فضلا و پهلوانان كشور احترام خاصی قائل اند. به همین دلیل است كه پس از گذشت چهل سال عشق و علاقه شان به این پهلوان بیشتر و بیشتر می شود. تا جایی كه اكثر میادین ورزشی كشور و حتی كوچه و خیابان های شهر پس از پیروزی انقلاب به نام جهان پهلوان «تختی» نام گذاری می شود. تصور این است با انجام این اقدام نیكو حق زحمات و فداكاری های او تا اندازه ای ادا می شود. به خوبی واقفیم كسانی كه در زمان حیات پهلوان حضور داشته و دلاوریهای این رادمرد بزرگ را فراموش نكرده اند، افتخارات با ارزش او را به یاد دارند ولی در حال حاضر جوانان و نوجوانانی كه در عرصه حاضر پا به عرصه وجود گذارده اند تنها نامی از او شنیده اند. اینك می خواهم با قلم ضعیف و ناتوانم شمه ای از وصف حال این اسطوره بزرگ را به رشته تحریر در آورم تا به مصداق قطره ای از دریا برای فرزندان این آب و خاك بازگو كرده باشم. لازم به تذكر است كه پهلوان عزیز كشورمان پشت تمام مدعیان را چه در داخل و چه در خارج از كشور با خاك آشنا می كرد. در برنامه های كشتی جهان مادر مهربانش با عبور از زیر قرآن مجید برای او تقاضای موفقیت داشت. همین امر باعث می شد تا لطف خداوند بزرگ شامل حالش باشد و پهلوانان جهان از جمله الكساندر مدوید و آئیك كه در آن زمان از قوی ترین كشتی گیران جهان بودند را با فن معروف سگك خود شكست دهد. به یاد دارم زمانی كه پهلوان با موفقیت از میادین ورزشی خارج از كشور باز می گشت مردم یك صدا فریاد می زدند: «رستم ایران كیه- غلامرضا تختیه»
● «مدالها و نشان ها»
جهان پهلوان در طول عمر كوتاه خود ۱۰ مدال طلا و نقره المپیك و جهانی به دست آورد. و همچنین بازوبند پهلوانی را زیب بازوان قدرتمند خود ساخت. اما حاصل عمرش را وصیت كرد تا به بارگاه حضرت ثامن الائمه امام رضا(ع) تقدیم و اینك در موزه آن حضرت نگهداری می شود. با این حال دلاور زمان همیشه سر به زیر، فروتن، متواضع و خاكی بود و از همه بندگان خدا سبقت سلام می گرفت. اما زنده یاد مهدی سهیلی از مرگ نابهنگام این قهرمان ملی ناراحت شد و قطعه ای با نام «تختی قصه می گوید» سرود و بلافاصله چاپ و روز تشییع جنازه اش بر خلاف میل ساواك بین انبوه مردم تهران پخش گردید و اینك قسمتی از آن را به شرح زیر می نویسم:
زمانی بود خرم روزگاری بود
در اقلیم بزرگی پهلوان نامداری بود
به میدان نبرد پهلوانان تك سواری بود
به دنبال همه مردان به شرق و غرب مركب تاخت
همه گردن كشان و پهلوانان را بخاك انداخت
ز پیروزی به میدان های گیتی پرچمی افراشت
دلش مانند دریا بود
نهنگ بحر پیما بود.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
سید جلال ویژگان
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید