جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

«جایی در دوردست»


«جایی در دوردست»
▪ «جایی در دوردست» ساخته خسرو معصومی
داستانی رمانتیک در گستره‌ای از برف «جایی در دوردست» درباره عشق زلال و بی‌پیرایه پسری شهرستانی به دختری روستایی است.
پسر (جمال) که در دفترخانه‌ای کار می‌کند وقتی با محضردار عازم مراسم عروسی در روستاست، محضردار داستان نیالا را برایش تعریف می‌کند که پدرش «گت آقا» (در زبان مازنی به معنی مرد بزرگ که اسمی است متناسب با ویژگی‌های مردسالارانه او) می‌خواسته او را به زور شوهر بدهد ولی او سر سفره عقد «نه» می‌گوید و زیر مشت و لگد پدر توانایی تکلم را از دست می‌دهد. با این پیش‌زمینه جمال به روستا می‌رود و برخورد اولیه جمال و نیلا حکایت از دلدادگی آنها دارد. در قالب همین داستان رمانتیک و گرم است که خسرو معصومی توانایی‌های کارگردانی خود را به رخ می‌کشد. در فیلم آگاهانه حرکات دوربین کم است تا این زندگی روستایی با چشم‌اندازهای نظرگیرش به صورت واقع‌گرایانه و بی‌اغراق به نمایش درآید.
نمای نزدیک هم بسیار کم استفاده شده است تا تماشاگر به جای همذات‌پنداری و درگیری احساسی با شخصیت‌ها، داستانی واقع‌گرا و غیرملودراماتیک را دنبال کند. از آنجایی که خود خسرو معصومی مازندرانی است به خوبی سنت‌ها و مراسم این خطه را در فیلمش به تصویر درآورده مراسمی مثل عروسی، ختنه‌سوران و... که این ویژگی‌های فولکلور برای تماشاگر بسیار جالب است. فیلم قاب‌بندی و ترکیب‌بندی‌های بصری زیبایی دارد به‌خصوص در مورد طبیعت چشم‌نواز شمال در گستره برف و سرما. «جایی در دوردست» بر مشکل بزرگ شهرستانی‌ها هم انگشت می‌گذارد. مشکل اشتغال و فقری فرساینده که برخی را به راه نادرست قطع کردن درختان و آسیب‌زدن به طبیعت زیبای شمال کشور می‌کشاند. چه‌بسا برخی بدین‌وسیله به رفاهی نسبی هم برسند اما به هر حال باید راهکاری برای مشکلات آنها پیدا کرد و دولت باید به فکر اشتغالزایی در نقاط محروم و دورافتاده هم باشد. «گت آقا» با نام کنایی‌اش به خوبی نماد سنت‌های مردسالارانه است.
او برای همه دخترانش، خود شوهر انتخاب کرده است و نیالا برخلاف میل پدرش بیشتر از بقیه خواهرانش درس خوانده و حاضر نمی‌شود که به ازدواج تحمیلی تن در دهد. لال بودن مصلحتی او در حقیقت راهکار او در برابر جامعه مردسالار است، او لب از سخت گفتن فرو می‌بندد برای اینکه به میل خود زندگی کند نه چونان یک برده. روزه سکوت او در حقیقت فریادی بلند است در برابر سنت‌های مردسالارانه که در وجود پدرش تبلور یافته است. اینکه نیالا تا اواسط فیلم حرف نمی‌زند و به ناگاه با مرد محبوب خود صحبت می‌کند بسیار غافلگیرکننده است و به عشق آنها جلوه‌ای زیباتر و عمیق‌تر می‌دهد و اینکه دختر وقتی مرد محبوبش را بیابد، لب به سخن می‌گشاید، ایده جالبی است.ای کاش معصومی به استفاده از لهجه‌ها بیشتر دقت می‌کرد. اکثر شخصیت‌ها لهجه ندارند و اگر هم داشته باشند لهجه‌ای بسیار کمرنگ است که با هم یکدست نیست. اگر در این زمینه معصومی دقت و توجه بیشتری می‌کرد فیلم هرچه بیشتر به واقعیت زندگی آن مناطق نزدیک می‌شد. در مجموع «جایی در دوردست» کارگردانی خوبی دارد، داستان فیلم هم جذاب است هر چند در نیمه دوم فیلم اشکالاتی در فیلمنامه به پیکر فیلم ضربه وارد کرده است اما به هر حال دیدن داستانی رمانتیک در گستره‌ای از برف طبیعت زیبای شمال خالی از لذت نیست.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید