جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

یعنی من پشتکار نداشتم؟


یعنی من پشتکار نداشتم؟
چه کسی بود که برای نخستین بار در گوش آدمیزاد زمزمه کرد که کار و تلاش و پشتکار می تواند مایه موفقیت و بهروزی او شود؟ مهم نیست چه کسی، مهم آن است که ایدئولوژی «پشتکار» واقعا کار می کند و خیال آدم ها را هم راحت می سازد و به ایشان اطمینان می دهد که اگر خوشبخت نمی شوند دلیل اش این است که «پشتکار ندارند» و «زحمت نکشیده اند»، وگرنه وضعیت موجود که ایرادی ندارد و همه شرایط برای پیشرفت شغلی و موفقیت و، از همه مهم تر، ازدواج مهیاست. بنابراین، وقتی تاکید بر پشتکار و زحمت قرار می گیرد، کل میانجی گری جامعه و وضع موجود قیچی می شود و همه چیز به امری ذهنی و شخصی بدل می گردد.
مهمترین چیزی که در این بین توجیهی ارضا کننده می یابد همان شکست و ناکامی فرد است؛ کسی که در زندگی، حال به هر نحوی و در هر چیزی، شکست می خورد، حتما به قدر کافی پشتکار به خرج نداده است. ایدئولوژی پشتکار ضرورتا اخلاقیات خاص خود را هم از پی دارد؛ کسی که صبح زود بلند نمی شود و سرکار نمی رود آدم تنبل و بی عار و بی غیرتی است.
البته تنبلی در اغلب موارد واقعا معادل تنبلی به معنای بد و انزجارآور کلمه است در حالی که تنبل راستین کسی است که تنبلی کند و در همان حال خواسته ای هم نداشته باشد و چیزی برایش مهم نباشد، نه شغل خوب، نه زندگی مرفه، و نه احترام اجتماع... مفهوم پشتکار به واقع تمام حفره های وضع بد عینی را پر می کند و در همان حال به فرد اطمینان می دهد که شکست او به هیچ رو به دلیل یک نقصان و ضرورت «عینی» در آن بیرون نیست.
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید