پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

از خجالت آب شد


آدمی را وقتی خجلت و شرمساری دست می دهد،بدنش گرم می شود و گونه هایش سرخ می شود،خلاصه عرق شرمساری كه ناشی از شدّت و حدّت گرمی و حرارت است از مسامات بدنش جاری می گردد.
عبارت بالا گویای آن مرتبه از شرمتدگی و سرشكستگی است كه خجلت زده را یارای سر بلند كردن نباشد.
آورده اند كه ....
با یزید بسطامی(۱۶۲-۱۸۸ه ق ) و یا به گفته شیخ فریدالدین عطار نیشابوری،آن سلطان العارفین ،شیخ وقت ،یعنی ابویزید بسطامی رحمه الله علیه در شهر بسطام در خانه زهد و پرهیز،دیده به جهان گشود.
در بدایت حال،روزی قرآن تلاوت می كرد،به سوره های لقمان و این آیه رسید (ان اشكرلی ولوالدیك) كه حقتعالی میفرماید:(مرا و پدر و مادرت را شكر كن)بی درنگ به خدمت مادر شتافت و عرض كرد من در دو خانه،كدخدایی چگونه كنم؟ این آیت بر جان من آمده است،یا از خداخواه تا همه از آن تو باشم،و یا مرا به خدا بخش تا همه از آن او باشم.مادر گفت:تو را در كار خدا كردم و حق خود به او بخشیدم !
نقل است روزی مریدی از حیا و شرم،مسئله ای از وی پرسید،به شیخ جواب آن مسئله چنان موثر گشت كه درویش آب شد و روی زمین روان شد.
در این موقع درویشی وارد شد و آبی بر زمین دید و پرسید:چیست این ؟
گفت:یكی از در آمد و سؤالی از حیا كرد،من جواب دادم.طاقت نداشت چنین آب شد از شرم،به قول،علامه قزوینی گفت:این بیچاره فلان كس است كه از خجالت آب شده است.
این عبارت از تاریخ به صورت ضرب المثل در آمده ،در مواردی كه بحث از شرم و آزرم به میان آید،از آن استفاده و به آن استناد می شود.
منبع : شمیم


همچنین مشاهده کنید