شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

برگی از تاریخ (۱۰ خرداد) (۱)


برگی از تاریخ (۱۰ خرداد) (۱)
امروزدهم خرداد ماه ۱۳۸۶ هجری شمسی ، برابراست با ۱۴ جمادی الاول ۱۴۲۸قمری و ۳۱ می ۲۰۰۷ میلادی . رویدادهای مهمی که در طول تاریخ ، درچنین روزی ، بوقوع پیوسته از این قرارند:
● اعدام پترونیوس ماکزیموس امپراتور روم ، به جرم فرار
۱۵۵۲ سال پیش در چنین روزی در سال ۴۵۵ میلادی ، پترونیوس ماکزیموس امپراتور روم غربی (ایتالیا و سرزمین های اطراف آن) به دست مردم شهر رم اعدام شد.
زمانیکه ۱۱ هفته از حکومت پترونیوس ماکزیموس در روم گذشته بود ، وندالها که دشمن رومیان بودند ، وارد شهر رم شدند. او با متوجه شدن این قضیه ، به جای دفاع از سرزمین تحت سیطره اش ، تصمیم به فرار از شهر رم گرفت . لکن هنگام فرار از شهر رم به دست مردم افتاد و آنان كه انتظار نداشتند، امپراتور رهایشان سازد و برای نجات خود قصد فرار كند او راكشتند و جسدش را از درختی آویزان كردند. و به این ترتیب زندگانی اش پایان یافت .
پترونیوس پس از قتل والنتینیان با كمك گارد ویژه امپراتور مقتول ، و البته پرداخت رشوه ، امپراتور شده بود و برای مشروعیت دادن به سمت خود، همسر والنتینیان را به اجبار به نکاح خود درآورده بود.
اما وندالها در این یورش پس از تخریب شهر رم، با غنائم بسیار(همه ثروتی را كه رومی ها در طول امپراتوریشان از ملل دیگر با زور گرفته بودند) و به اسارت گرفتن خانواده امپراتور شهر را ترك گفتند. این دومین غارت شهر رم در طول نیم قرن بود.
● شکست اعراب از مازندرانی ها
۱۲۹۳ سال پیش در چنین روزی در سال ۷۱۴ میلادی ، یزید ابن مهلب كه از سوی دمشق مامور بود تا مازندران را تصرف کند ، از مازندرانیها شکست خورد و عقب نشینی کرد.
ابن مهلب چند ماه پس از مرگ «حجاج» حاكم اموی كرمان و فارس ، چنین ماموریتی یافته بود . اما او دست از یورش به مازندران برنداشت .
وی دو سال بعد دو واحد كوهستانی نیز بر نیروی خود اضافه كرد و از سه نطقه به مازندران حمله برد كه بازهم شكست خورد و با دادن تلفات سنگین عقب نشینی كرد . ابن مهلب با این دو تجربه در صدد جمع آوری نیرو برای حمله نظامی دیگری بود كه در جریان یك توطئه داخلی به قتل رسید.
البته مازندرانی ها و گیلانی ها بعدا، خود داوطلبانه مسلمان شیعه مذهب شدند وتحت فشار نظامی اعراب این كار را نکردند.
قبلا گروهی از خانواده های مازندرانی كه در دوران ساسانیان افسران ارتش ایران را تامین می كردند و به اسپهبدان معروف بودند دست به مهاجرت از ایران زده بودند. خانواده های اسپهبدان و گروهی دیگر از ایرانیان پس از انقراض ساسانیان برای این كه به دست اعراب نیافتند دست عزم مهاجرت به هند كرده بودند.
ایرانیان در سال ۷۱۶ میلادی به گجرات هند رسیدند و شهر سنجان (سنگان) را در این منطقه تاسیس كردند. ایرانیان مهاجر، در هند به «پارسیان» معروف شده اند كه پس از گذشت ۱۳ قرن همچنان به ایران و فرهنگ ایرانی وفادار مانده اند.
این مهاجران در قرن گذشته به صنعتی شدن و استقلال هند كمك موثر كردند و شوهرِ بانو ایندیرا ، یك پارسی به نام پیروز گاندی بود كه پسرش راجیو ، نخست وزیر هند شد .
● تولد والت ویتمن
۱۸۸ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۸۱۹ میلادی ، والت ویتمن شاعر مشهور آمریکایی در نیویورک به دنیا آمد .
او دومین فرزند یک خانواده پرجمعیت ۱۱نفره بود که از دوران نوجوانی به خواندن آثار هومر، شکسپیر ، دانته و اسکات روی آورد و انجیل را نیز کامل خواند.
وی از سال ۱۸۴۱ کارش را با روزنامه نگاری آغاز کرد و سپس سردبیر یک نشریه شد. ویتمن به کار مطبوعاتی علاقه وافر داشت و به همین دلیل بود که در سال۱۸۴۸ روزنامه " مرد آزاد" را تاسیس کرد.
ویتمن را پدر شعر آمریکایی می دانند . از ویژگیهای شعر وی این است که او در آثارش بر انسان گرایی صرف تاکید می کند و از طرفی نیز مبلغ اندیشه دموکراسی است . چنانچه در مجموعه برگ های علف صرفا از دموکراسی سخن می گوید .
ویتمن در دوره جنگ های انفصال آمریکا داوطلبانه به بیمارستان های نظامی رفت و در این مسیر منشا خدمات بسیاری شد .
از آثار او می توان به " آهنگ های فتنه " ، " برگ های سبز" و " آهنگ های از یاد رفته " اشاره کرد. از آثار منتشر شده او در ایران می توان به ترجمه مجموعه اشعار ویتمن (نشر مروارید) به صورت دوزبانه اشاره کرد.
● گواتمالا و قانون اساسی
۱۶۸ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۸۳۹ میلادی ، گواتمالا دارای قانون اساسی شد . جمهوری گواتمالا کشوری در امریکای مرکزی و پرجمعیت‌ترین کشور در این ناحیه است.
گواتمالا از شمال و غرب با مکزیک، در شرق با بلیز و از جنوب با کشورهای السالوادور و هندوراس همسایه است. این کشور از سال ۱۵۲۴ تحت حکومت اسپانیایی‌ها قرار داشت. در سال ۱۸۲۱ اعلام استقلال کرد و سرانجام در سال ۱۸۳۹ به جمهوری تبدیل گردید و دارای قانون اساسی شد .
● درگذشت آیت الله حاج میرزا حبیب الله رشتی
۱۱۶ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۱۲ قمری ، فقیه بزرگ و زاهد مشهور آیت الله حاج میرزا حبیب الله رشتی دیده از جهان فرو بست.
میرزا حبیب الله رشتی در رانکوی گیلان و در خانواده ای که از تدین و تمکن بهره کافی داشتند، متولد شد. خاندانی که میرزا حبیب الله رشتی در آن پرورش یافت ، خاندان تاریخی و شناخته شده ای بود که از دوره صفویه از خانواده های مطرح ایران محسوب می شدند.
پدر حاج میرزا حبیب الله رشتی که نامش حاج میرزا محمدعلی نام داشت ، مرد پارسا و پاکدلی بود و باطنی زلال داشت و اهل معنا و عرفان بود. نوشته اند که مراتب معنایی و عرفانی حاج میرزا محمدعلی چنان بود که اهل رویای صادقه به شمار می رفت و بسیاری از مسائل در عالم رویا برایش آشکار می شد. یکی از مسائلی که در عالم رویا برای حاج میرزا محمدعلی روشن شده وضعیت و آینده پسرش (حاج میرزا حبیب الله رشتی) بود. نوشته اند حاج میرزا محمدعلی قبل از تولد میرزا حبیب الله رشتی ، در عالم رویا دید که خداوند فرزندی به وی عطا فرمود و این فرزند از علمای بزرگ گردید. بعد از تولد میرزا حبیب الله رشتی نیز این گونه رویاها تکرار شد. به همین دلیل ، حاج میرزا محمدعلی تصمیم گرفت در تربیت میرزا حبیب الله کوشش بیشتری نماید. حاج میرزا محمدعلی بعد از آن که با این رویاها برخورد نمود و درخشش ذاتی فرزندش را نیز مشاهده کرد، وی را از سایر فرزندانش جدا نمود و معلمی را برای تعلیم وی به خانه آورد. حاج میرزا محمدعلی تا ۱۸ سالگی فرزندش (میرزا حبیب الله) به آموزش وی اهتمام ورزید و سپس او را به حوزه علمیه قزوین فرستاد. در همین زمان ، همسری نیز از یک خانواده معتبر و شرافتمند برای میرزا حبیب الله برگزید.
حاج میرزا حبیب الله رشتی تا سن ۲۵ سالگی در حوزه علمیه قزوین به تحصیل پرداخت و در همین حوزه بود که موفق به دریافت اجازاتی شد. وی بعد از پایان بردن این مرحله ، رهسپار نجف اشرف شد و در حلقه درس شیخ محمدحسن نجفی معروف به «صاحب جواهر» شرکت کرد. بعد از آن به جمع شاگردان شیخ مرتضی انصاری پیوست. با درگذشت شیخ مرتضی انصاری ، کرسی تدریس به میرزا حبیب الله رشتی اختصاص یافت و هر روز صدها نفر از علما و دانشوران و بزرگان عرصه دانش در حلقه درس وی شرکت می کردند. در همین جلسات تدریس بود که میرزا حبیب الله رشتی علما و دانشوران بزرگی را تربیت کرد که نام برخی از آنها چنین است: آیت الله سیدمحمد کاظم یزدی ، میرزای نائینی ، ضیائالدین عراقی ، شیخ عبدالله مازندرانی ، شیخ فضل الله نوری ، شهید بحرالعلوم رشتی ، سیدابوالحسن اصفهانی و دهها دانشمند و فقیه بزرگ دیگر.
میرزا حبیب الله رشتی در زهد و تقوا حالتی شگفت انگیز داشت. با این که بعد از شیخ مرتضی انصاری از نظر مقام علمی و تدریس منحصر به فرد بود و بالاترین جایگاه را نزد شاگردان شیخ مرتضی انصاری داشت ، ولی به دلیل احتیاط از تصدی مرجعیت عامه و زعامت دینی شیعه و تصرف در وجوهات ، کناره گیری کرد و میرزا محمد حسن شیرازی ، صاحب فتوای تنباکو را بر خود مقدم داشت. وی معتقد بود که میرزای شیرازی بهتر از هر کس دیگر می تواند رهبری مذهبی و سیاسی تشیع را عهده دار شود. به همین دلیل ، هنگامی که علما و دانشمندان ، مردم را به تقلید از میرزا حبیب الله رشتی ارجاع دادند، وی نپذیرفت و اعلام کرد که دنیای اسلام به مرجع سیاستمداری نیاز دارد که بتواند توطئه های دشمنان را خنثی کند و میرزای شیرازی در این کار از همه مناسب تر است. از کثرت عبادت و پرهیزکاری میرزا حبیب الله رشتی حکایت های فراوان نقل شده است. نوشته اند وی حتی فرایض والدین خود را سه بار قضا کرد. میرزا حبیب الله رشتی در ایران نیز جایگاه بلندی نزد مردم و بزرگان داشت. حتی شاه قاجار نیز احترام بسیار زیادی برای میرزا قائل بود. از میرزا حبیب الله رشتی آثار متعددی بر جای مانده است که نام برخی از آنها چنین می باشد: بدایع الاصول ، اجتماع الامر و النهی ، القضا و الشهادات ، کاشف الظلام فی علم الکلام ، شرح شرایع الاسلام ، کتاب استعارات.
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید