پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
شیرکو بیکس
● چشمهایت
از كنار شبی گذشتم
صدایم كرد
و مرا پیش خودش نگه داشت
بعد از آن
دردی گویا شدم
از كنار رودی گذشتم
صدایم كرد
و مرا در برگرفت
بعد از آن
مه دامن او شدم
از كنار كوهی گذشتم
صدایم كرد
دستم را گرفت
و به قلهاش برد
بعد از آن
سایه بوتههایش شدم
اما
از كنار چشمهای آبی تو كه گذشتم
مسحور جادویشان شدم
به آنها عادت كردم
از آن روز به بعد
در چشمهایت فرو رفتم
و
در گردابشان گیج میخورم
مترجم: مختار شكریپور
منبع : روزنامه تهران امروز
همچنین مشاهده کنید