جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

نهیلیسم یا نیست‌انگاری


نهیلیسم یا نیست‌انگاری
نیچه در قرون معاصر بحث نهیلیسم را مطرح کرده است. از زمانی که نیچه خبر فرا رسیدن نیست‌انگاری را داده است اکنون صد و اندی سال گذشته و نهیلیسم دیگر پشت در خانه ما نیست بلکه حالا باید داخل خانه‌ ما آمده باشد. آیا فکر می‌کنید در خانه وجود ما مقیم شده است؟
اگر ابتدا به آنچه که نهیلیسم نیست نظری کنیم معنای آن قدری روشن‌تر می‌شود. در واقع‌ وقتی جایگاه خدا و بشر مشخص باشد نهیلیسم در کار نیست.
در تفکر افلاطون، مرتبه ربوبی و مرتبه بشری کاملا مشخص و از یکدیگر متمایز است. آیدوس‌ها، صقع ربوبی‌هستند، در مقابل مرتبه دو کسا که مقام بشری است. این وضعیت همان کشاکش میان امر و خلق بر می‌گردد. در چنین وضعیتی هر عملی، جهتش مشخص است. اگر گفتیم امانت‌داری خوب است، معنایش این است که آدم با امانت‌داری و مزاولت به این عمل به سوی وجهه الهی سوق پیدا می‌کند و آدم خائن به امانت را مزاولت به این عمل به سوی وجهه خلقی و مظلم سوق می‌دهد. اگر خدا نباشد هیچ کدام از این دو عمل فرقی ندارد. اگر خدا نباشد، همه چیز مجاز است. بنابراین مادام که بالا و پایین، وجهه الهی و بشری هست، نهیلیسم نیست. نهیلیسم از وقتی آغاز می‌شود که آن دیوانه در کتاب دانش طربناک دست به خون خدا می‌آلاید. خدا را می‌کشد و اکنون هراسناک ایستاده است. هراسناک بودن او از این است که ازاین به بعد همه چیز به دست خود اوست. از این به بعد تقدیر زمینی و بشری او آغاز شده و دیگر هیچ چیزی نیست جز بشر. عنوان کتاب دیگر نیچه بشری کاملا بشری موید همین مطلب است. همه چیز از اینجا آغاز می‌شود. دیگر در تشخیص خیر و شر، در تعیین مبنای خیر و شر نمی‌توان به سنن سابق که همگی بر پایه خدا استوار است، استناد کنیم.
دیگر اکنون “من” هستم و تقدیر خود را به دست گرفته‌ام. بسیار وحشتناک‌ است آن لحظه. لحظه‌ای که بشر همه اختیار خود را به دست خویش می‌گیرد. همه ارزش‌ها فرو ریخته و ارزیابی مجدد ارزش‌ها به عهده‌ اوست. نمی‌تواند به ارزش‌های یونانی برود زیرا آنها ارزش‌هایی در حد وسط و ارزشهای عرفی است. مردم عادی هستند که در حد وسط هستند. اما بشر کامل که خدا را کشته، فوق بشر است. اصلا به همین اعتبار اخلاقش، فوق بشر است، اخلاق متعارف نیست؛ او در نهایات است نه در حد وسط. اخلاق یونانی دو طرف نهایت را رها می‌کند و حد وسط را می‌گیرد،‌ اما فوق بشر نیچه از اخلاق وسط خوشش نمی‌آید و در نهایات است. اخلاق او اخلاق اقتدار و قدرت و سرفرازی‌ است.
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید