سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

زنان درگذر زمان


نیمی از جمعیت جهان به زنان اختصاص یافته است به طوری كه سلامت این افراد می‌تواند در تقویت نهاد خانواده موثر باشد. برای آموزش سلامت این قشر از جامعه باید بیش از هر چیز سطح آگاهی ما از مراحل مختلف رشد این افراد افزایش یابد.
دوره‌های گوناگون رشد دختران را می‌توان به چهار دوره مهم نوجوانی، جوانی، میانسالی و سالمندی تقسیم‌بندی كرد و سپس با آشنایی با این مراحل می‌توان در جهت ارتقای سلامت جسمی و روانی زنان بهتر عمل كرد.
● نوجوانی
بلوغ را می‌توان یكی از مهم‌ترین دوره‌های زندگی دانست كه از نظر جسمی و روانی تغییرات بسیار عمیقی در فرد ایجاد می‌كند و باعث اختلال در نظم جسمی و روانی می‌شود. تغییرات جسمی در دوره بلوغ بسیار سریع و آشكار است. این تغییرات در دختران زودتر شروع می‌شود و بیشتر به چشم می‌آید به همین دلیل تغییرات روانی، رفتاری دختران با توجه به فرهنگ‌های متعدد بسیار متفاوت است و در مناطق مختلف دنیا با این پدیده به شكل‌های گوناگون برخورد می‌كنند.
دختران هنگام رو به رو شدن با مردها به طور معمول احساساتی مانند شرم و خجالت، اضطراب، ترس و گرایش به جنس مخالف را تجربه می‌كنند. نوجوانان در این دوره از لحاظ جسمی، در حال رشد، از نظر عاطفی ناپخته و از لحاظ اجتماعی بسیار شكننده هستند.
بلوغ دوره‌ای بحرانی است كه نوجوان دست‌خوش كشمكش‌های گوناگون است و از نظر بهداشت روانی شناخت این تحولات در این مرحل اهمیت زیادی دارد. بنابراین آموزش بهداشت روانی و آماده‌ساختن جوانان، والدین و اطرافیان برای رویارویی با مسایل و مشكلات مربوط به دوران بلوغ امری ضروری است.
● جوانی
در این دوره از رشد، مسایل مهمی مانند ارتباط با دیگران، ادامه تحصیل، اشتغال و ازدواج برای جوانان مطرح می‌شود كه نتیجه و تاثیر این عوامل از لحاظ بهداشت روانی بسیار مهم است. با توجه به فرهنگ‌های مختلف در بسیاری از كشورها، در این مرحله از زندگی، زنان بیشتر به طرف ازدواج، همسرداری و فرزندپروری گرایش پیدا می‌كنند و به همین دلیل از فرصت‌های دیگری مانند ادامه تحصیل، كسب موقعیت‌های اجتماعی و شغلی محروم می‌شوند و برعكس عده‌ای از زنان در این مرحله برخلاف بسیاری از احساس‌های درونی خود مانند احساس مادری و میل به ازدواج، به دنبال كسب موقعیت‌های تحصیلی و شغلی و اجتماعی می‌روند كه این گروه اغلب در سنین بالا ازدواج می‌كنند و گاهی تعدادی از آنها برای همیشه مجرد باقی می‌مانند كه این موضوع در ایجاد افسردگی و اضطراب و ترس از تنهایی در آنها موثر است.
عده‌ای از زنان كه دارای توانمند‌ی‌ها و شناخت‌ بیشتری از خود هستند، از فرصت‌های خود به موقع و در زمان مناسب استفاده می‌كنند و نگاهی روشن‌تر نسبت به نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی خود دارند و تلاش می‌كنند تا به هر یك از نیازهای خود پاسخی منطقی و درست بدهند. تجربه ثابت كرده كه زنان در دوره جوانی منطقی‌تر از مردان عمل می‌كنند و از بسیاری از جهات نسبت به مردان مقاوم‌تر، توانمندتر، باهوش‌تر، سازگارتر و انعطاف‌پذیرترند.
●میانسالی
میانسالی به طور معمول از ۴۰ سالگی آغاز و به ۶۵ سالگی ختم می‌شود. در این دوره، سفیدشدن موها، چروك خوردن پوست، چاقی و چربی شكم، بیماری‌های قلبی و مشكلات روانی ناشی از آن، در افرادی كه تنها زندگی می‌كنند، زیاد مشاهده می‌شود.
یكی از مهم‌ترین اتفاقات زندگی در این مرحله، آغاز یائسگی است كه اغلب با علایم روانی افسردگی، وسواس و اضطراب همراه است.
زنانی كه شاغل هستند، با رسیدن به دوره میانسالی، بازنشستگی را نیز تجربه می‌كنند كه این موضوع در تشدید حالات افسردگی و اضطراب در آنها موثر است.
یكی دیگر از عوامل نگران‌كننده زنان در این دوره، توجه زیاد به فرزندان و غافل‌شدن از سلامت جسمی و روانی خود است. نگرانی از آینده فرزندان تاثیر منفی زیادی در رشد روانی آنها دارد كه این عامل در ایجاد مشكلات جسمی از قبیل درد اندام‌ها (دست‌ها و پاها)، افزایش یا كاهش فشارخون، مشكلات قلبی و گوارشی نقش دارد.
▪ از عوامل دیگری كه زنان در این دوره تجربه می‌كنند و در سلامت آنها اثر منفی دارند، عبارت‌اند از:
ـ نگرانی درباره از دست دادن زیبایی، نشاط و طراوت خود
ـ ازدواج فرزندان و تنهاشدن به‌ویژه برای زنانی كه همسرشان فوت شده
ـ بازنشسته شدن شوهر و حضور مداوم او در منزل، كه به از دست دادن استقلال و كاهش قدرت زن در خانه منجر می‌شود.
● سالمندی
دوران سالمندی ازنظر بهداشت روانی بسیار حایز اهمیت است و از لحاظ پیشگیری باید به یاد داشته باشیم كه بیماری‌های روانی شایع در این دوران عبارتند از:
ـ بیماری‌های خفیف روانی مانند افسردگی، اضطراب یا وسواس
ـ اختلالات مغزی مانند بیماری‌های زوال عقل
ـ كاستن فعالیت‌های عادی مغز مانند كاهش توجه، كاهش تمركز و فراموشی
تنهاشدن زنان در این دوره یكی از مهم‌ترین عوامل استرس در آنهاست. به طور معمول دیده شده كه زنان به دلایل گوناگونی از جمله باورهای غلط فرهنگی، خانوادگی و یا توانایی اداره‌كردن خود به لحاظ مالی، پس از مرگ همسر و تنهاماندن، كمتر به ازدواج مجدد روی می‌آورند. این در حالی است كه بیشتر مردان این‌گونه عمل نمی‌كنند. اگرچه تعداد زنان مسن خیلی بیشتر از مردان است ولی تعداد مردان بستری در بیمارستان‌ها بیشتر از زنان است زیرا در این سنین زنان انعطاف‌پذیری بیشتری از مردان دارند و خود را بهتر اداره می‌كنند.
زنانی كه شاغل بوده‌اند و مسوولیت درون منزل را نیز داشته‌اند، پس از بازنشستگی در رسیدن به دوران كهنسالی توانایی بیشتری برای سرگر‌م‌كردن خود و فعالیت‌های مثبت دارند بنابراین در مقایسه با مردان كه هیچ‌گاه تجربه كار در خانه را نداشته‌اند، از قدرت سازگاری بهتری برخوردارند كه این امر در حفظ سلامت روانی آنها تا حد زیادی موثر است.
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید