جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

کوکتو؛اورفه سینما


کوکتو؛اورفه سینما
ژان کوکتو (Jean Cocteau) هنرمند کاملی است که به همه‌ی آنچه هنر فرانسه در دنیا شناخته می‌شود آشنا بود. او نمایشنامه‌نویس،شاعر،کارگردان تئاتر،فیلم‌ساز و نقاشی بود که می‌دانست چطور در خلق آثارش تصورات شاعرانه را جان بخشد.
● زندگی ژان کوکتو در ۵ ژوئیه‌ی۱۸۸۹ در یک خانواده‌ی بزرگ بورژوازی پاریسی به دنیا آمد که هنر از هر نوعی
برای‌شان ارزشمند بود.او نه ساله بود که پدرش خودکشی کرد و به این دلیل موضوع مرگ همواره با آثارش همراه شد. همچنین می‌توان این موضوع را تنها بهانه برای ادامه ندادن تحصیلات‌ش دانست. او در دبیرستان«کوندورس»(Condorcet)با«ریموند دارژولو»(Raymond Dargelos)آشنا شد که همواره نگران زیبایی زنانه‌اش بود. ژان کوکتو بعدها او را قهرمان اثر «کودکتن وحشتناک»(des Enfants terrible) می‌کند و خصوصیات خودش را در پسرهای دیگری که به ریموند دل می‌بندند نشان می‌دهد. ژان جوان از هفده سالگی در برخورد با کسانی که به عنوان ادیبان و هنرمندان در پاریس شناخته می‌شدند به یک زندگی اجتماعی دست می‌یابد و خود را شاعر پیشرو بسیار خوبی نشان می‌دهد. او در همین سال‌ها با«سرژ دیاقیلوف»(Serge Diaghilev)آشنا می‌شود و در طول جنگ جهانی اول بعنوان پرستار بیمارستان خدمت می‌کند.او در سال ۱۹۱۹ با «ریموند رادیگه»(Raymond Radiguet) شاعر بسیار جوان برخورد می‌کند و چنان به او دل می‌بندد که پس از مرگ وی در سال ۱۹۲۳،زندگی‌اش به تباهی کشیده می‌شود. او یک دوره‌ی افسردگی و وابستگی به تریاک را طی می‌کند. پس از آن،او که با خود عهد کرده دیگر به زنان دل
نبندد، با هنرپیشه‌ی معروف «ژان ماره»(Jean Marais) برخورد می‌کند و از او قسمتی از آثار شاعرانه‌اش را الهام می‌گیرد. این دوستی مایه‌ی توهین آشکار روزنامه‌ها و گروه‌های مخالف همجنس‌دوستی به وی می‌شود. با این وجود، ژان کوکتو پس از جنگ جهانی دوم به افتخارات بسیاری دست می‌یابد. او در ۱۹۵۵ توسط آکادمی فرانسه بر کرسی ۳۱ انتخاب می‌شود. در ۱۹۵۶ دکترای افتخاری از آکسفورد می‌گیرد.و در ۱۹۶۱ موفق به دریافت لژیون افتخاری می‌شود. او در ۱۱ اکتبر ۱۹۶۳ در «میلی لا فوره» (Milly-la-Forêt) می میرد.
● حیات ادبی
حیات ادبی ژان کوکتو با «لوپوتوماک» (le Potomak)، یک اثر شاعرانه‌ی نمادگرا شروع می‌شود که در تمام پاریس برای او غوغا می‌کند. این اثر غیر قابل توصیف، محل تلاقی شعر، نثر و طرح است که او در هر یک جهانی وهمی از شخصیت‌های مضطرب به وجود می‌آورد. این اثر یک شعر حقیقی در جهان آشفتگی شخصیت‌هاست که با نوآوری خیره‌کننده‌ی خود،سوررئالیست‌ها را متحیر می‌کند. او در ۱۹۲۰ با «سرژ دیاقیلوف»در کار برای باله‌های سوئدی همراه می‌شود. در ۱۹۲۰ کتابچه‌ی «دامادهای برج ایفل»(Mariés de la tour Eiffel) را در ادامه‌ی جدال «گاو بر بام»(Boef sur le toit, ۱۹۲۰) می‌نویسد که
موفقیت مشابهی به دست می‌آورد و کاباره‌ی «مون پارناس» (Montparnas) آن را با همین نام نشان می‌دهد. ژان کوکتو بزرگترین طرفدار «پابلو پیکاسو»(Pablo Picasso) و همکار وی در
«پاراد»(Parade, ۱۹۱۷) از او خواست تا مجموعه‌ی شعر «راز حرفه‌ای» (le Secret
professionnel, ۱۹۲۲) را مصور کند و سپس از او در خلق دکورهای «آنتیگون» (Antigone,
۱۹۲۷) کمک گرفت. او در سال ۱۹۲۳ «توماس شیاد»(Thomas l’imposteur) را نوشت.در همین سال مرگ «رادیگه» چنان او را به ناامیدی کشید که دوستان‌ش تصمیم گرفتند او را به کار وادارند.«اتین
دو بومو»(Etienne de Beaumont) از او خواست تا اقتباس کامل‌ش را از «رومئو و ژولیت» تهیه کند که «ژان هوگو» (Jean Hugo) دکورها و لباس‌های‌ش را طراحی کرد. ژان کوکتو به یاد این عشق از بین رفته شعری نوشت که با نام «فرشته‌ی اورتوبیز» (l’ange
Heurtebis )، شخصیت جان گرفته در اثرش، جاودان می‌شود.
ژان کوکتو هم‌زمان دوره‌های متفاوتی از زندگی هنری را دنبال می‌کند.
▪ در شعر: «کتاب سفید»(le Livre blanc, ۱۹۲۸)،«عدد هفت» (le Chiffre sept, ۱۹۵۲).
▪ در تئاتر: «اورفه»(Orphée, ۱۹۲۵)،«صدای انسان»(le Voix humaine, ۱۹۳۰)،«ماشین
جهنمی»(la Machine infernal, ۱۹۳۴)،«هیولاهای مقدس»(les Monstres sacrés, ۱۹۴۰)،«بی
تفاوتی زیبا»(le Bel indifférent, ۱۹۴۰)،«عقاب دو سر»(l’Aigle à deux têtes, ۱۹۴۶).
▪ در وقایع‌نگاری: جدال مخالفت با دارو را در اوپیوم(Opium) توصیف می‌کند.
▪ در آزادی: «آنتیگون»(Antigone, ۱۹۲۷)، «اودیپورکس»(Œdipus Rex, ۱۹۲۷).
▪ در رمان: «کودکان وحشتناک»(les Enfants terribles, ۱۹۲۹).
او هم‌زمان نقاشی،خلق دکورها و طراحی لباس،کار بر روی شیشه،طراحی کاغذهای دیواری،طراحی خانه‌ها یا کلیساها را نیز انجام می‌دهد. این هنرمند بزرگ که الهام‌های گوناگون‌ش همه را متحیر می‌کند،‌در ۱۹۳۰ «خون یک شاعر»(le Sang d’un Poète) را به عنوان یک کار سینمایی اجرا می‌کند. فرم سینما به او راه‌حل‌های تازه‌ی قابل انعطافی برای جان بخشیدن به دنیای خیالی‌اش را اهدا
می‌کند. این هنر هفتم است که او را با موفقیت بزرگ‌ش در انتشار «بازگشت ابدیت»(l’Eternal retour, ۱۹۴۴) مشهور می‌کند. او هم‌چنین«دیو و دلبر»(la Belle et la Bête, ۱۹۴۶) و «وصیت نامه‌ی اورفه» (Testament d’Orphée, ۱۹۵۹) را می‌سازد که پیکاسو و دوست فرانسوی‌اش «گیلو» (Gilot) او را در این فیلم همراهی می‌کنند و پس از آن تا هنگام مرگ شاعر همراه‌ش می‌مانند.
منبع : مطالب ارسالی


همچنین مشاهده کنید