پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

مایلید که شخصیتی افسانه‌ای داشته باشید؟!


یك شخصیت سالم و افسانه‌ای كه زندگی سرشار از موفقیت و خوشبختی داشته باشد، چگونه آدمی است‌؟ ممكن است برای شما تنها یك رویا باشد، اما دست برداشتن از عادت‌های نادرست و اندیشه‌های اشتباه یك افسانه و رویا نیست‌. برای آن كه انسان موفق و خوشبختی باشید و از تمام استعدادهای خود استفاده كنید، تنها كافی است كه اراده كنید و تصمیم بگیرید. یك شخصیت سالم‌، در تمام جنبه‌های زندگی‌اش توانایی خلاقیت و انجام كارهای جدید را دارد و نمی‌توان آن را به شغل‌های خاص‌، موقعیت‌های اجتماعی ویژه و یا تحصیلات بالایی محدود كرد. باید هنگامی كه به نمونه‌ایی این چنین برخوردید رفتارش را زیر نظر بگیرید در حالات و عاداتش دقیق شوید ببینید چه خصوصیات بارزی دارند، آیا در نهایت به نتایج كه من رسیده‌ام‌، دست می‌یابید؟ در بررسی چند نمونهٔ افسانه‌ای به این نكات مهم رسیدم كه آنچه در درجهٔ اول اهمیت بود، این است كه شاهد كسی بودم كه همه چیز زندگی را دوست دارد. و تقریباً آمادهٔ انجام دادن هركاری هست‌. او مشتاق زندگی بود و هر آنچه را كه می‌خواست از زندگی طلب می‌كرد. پیك نیك‌، فیلم‌، كتاب‌، ورزش‌، شهر، مزرعه‌، حیوان‌، كوه و تقریباً می‌توان همه چیز را دوست دارد. وقتی در كنارش بودم از آه و ناله‌، گله و شكایت و نق زدن و افسوس خوردن خبری نبود، اگر باران می‌بارید، او دوست داشت‌. اگر هوا گرم بود و یا در ترافیك گیر می‌كردیم به جای غرغر كردن‌، بحث خوبی را مطرح می‌كرد و با هم گپ می‌زدیم‌. از ظاهر و قیافهٔ خود راضی و خشنود بود. تلاش كاذبی برای این كه با آراستن معایب ظاهری خودش را بپوشاند، انجام نمی‌داد. سالها زندگیش را پیگیری كردم همیشه خشنود و خرسند بود و هرگز در آرزومندی به سر نمی‌برد. او همانند كودكی دنیا را بدون ظواهرش پذیرفته بود و از گردش روزگار لذت می‌برد. به سادگی با شرایط روزگار سازگار است و توانایی عجیبی در پذیرفتن و لذت بردن از همه چیز را دارد. اگر از او می‌پرسیدم‌: چه چیزی را دوست نداری‌؟ جوابی برای من نداشت‌. اگر زیر باران باشد طبعش به او اجازه نمی‌داد كه از آن بگریزد زیر آن را بسیار زیبا و اعجاب‌انگیز می‌دانست و بهانه‌ای بود برای شكر خدا و آن را جزیی از زندگی می‌دانست‌. اگر شرایط بدی پیش می‌آمد مثل بیماری‌، سیل‌، زلزله و... آنها را با آغوش باز نمی‌پذیرفت اما از طرفی هم حاضر نبود یك لحظه وقت خود را صرف شكوه و شكایت كند. اگر وضعیت بدی باید برچیده شود، با تمام قوا برای ریشه‌كن كردنش تلاش می‌كرد.احساس گناه نمی‌كرد و پذیرفته بود كه همهٔ ما جایز الخطا هستیم و سعی زیادی داشت تا از رفتارهایی كه او را از سازنده بودن‌، باز می‌دارد، بپرهیزد. هرگز خود را برای گذشته‌ها ملامت نمی‌كند و گریه و زاری سر نمی‌دهد. به این نتیجه رسیده است كه پشیمان شدن از گذشته نه تنها چیزی را عوض نمی‌كند بلكه باعث می‌شود كه تصویری كه هر شخص از خودش در ذهن دارد، ضعیف و ناتوان شود. تنها درس عبرت گرفتن از سختی‌های گذشته است كه در وضعیت ما در آینده تأثیر مثبت و سازنده می‌گذارد.
او در شرایطی كه افراد عادی از كوره در می‌روند، تنها به لبخندی اكتفا می‌كند و با عوض كردن موضوع به آرامی و خونسردی از آن می‌گذرد. او یك صافی بسیار قوی در ذهن داشت كه از ورود احساسات نامطلوب به ذهنش جلوگیری می‌كرد و به همین دلیل است هرگز قربانی احساسات و هیجانات منفی نمی‌شود. آن طور نبود كه همیشه خونسرد و بی‌تفاوت باشد اما هرگز مایل نبود كه یك لحظه از زمان حال را به خاطر اتفاقاتی كه در آینده می‌افتد و هیچ كنترلی بر آنها نداریم‌، از دست بدهد. او هرگز دنبال تأیید و تحسین دیگران نیست به اثر تشویق آگاه است اما این گونه نبود كه از هر فرصتی از مردم برای خود احترام و تكریم بخرد. بسیار ساده و صادق و بی‌تكلف بود و هرگز در گفتارش كلماتی را به كار نمی‌برد كه سبب خشم مخاطبین باشد. او به آرامی با آداب و رسوم كلیشه شده كه برای بسیاری از مردم حائز اهمیت است‌، مخالفت می‌ورزد. او مخالف سرسخت غیبت و صحبت كردن درباره مردم بود. وقت خود را صرف ارزیابی زندگی مردم نمی‌كرد و به جای آن كه دربارهٔ مردم صحبت كند، با مردم صحبت می‌كرد و چنان درگیر زندگی خودش بود كه اصولاً وقتی برای كارهای بی‌ارزش نداشت‌. او سرشار از انرژی و شور زندگی بود. عشق و اشتیاق این انرژی بی‌پایان را در او به وجود آورده بود. ساعت كمی را به خواب و تنبلی اختصاص می‌داد. او قادر بود احساسات مخرب را دفع كند و برعكس به هیجانات سازنده سرعت می‌بخشد. هرگز از این نمی‌ترسید كه كارهای خود را برای دیگران توجیه كند و برعكس اصلاً آزرده خاطر نمی‌شد كه چرا فلانی مطابق میل من عمل نكرده است‌. مردم را هر طوری كه بودند می‌پذیرفت بسیار ساده و بی‌ریا بود و هرگز تلاش نمی‌كرد كه دیگران را تحت تأثیر خودش قرار دهد و یا برای خوشایند آنها لباس خاصی بپوشد. سعی نمی‌كرد دیگران را متقاعد كند كه حق با اوست در جواب مخالفت دیگران می‌گفت‌: «مسئله‌ای نیست‌، ما صرفاً با هم متفاوتیم‌.» او به راستی زندگی می‌كند و شادمانی پاداش اوست‌. باور كن كه خیلی سخت نیست‌. تصمیم بگیر از همین حالا از لحظه‌های زندگیت استفاده كنی و او را سرمشق خود قرار بده‌!
منبع : مجله راه زندگی


همچنین مشاهده کنید