ضرب المثل

● سر کاو توی خمره گیر کرده
▪ به آدمی که به درد سر افتاده گفته می شود
● هر که خربزه می خورد پای لرزش مینشیند
▪ کاری که کردی باید فکر عاقبتش هم باشی
● خدا خر را شناخت و شاخ بهش نداد
▪ در مورد افرادی گفته می شود که اگر قدرت داشت باشند امان را از خلق الله می گرفتند
● پایت را به اندازه گلیمت دراز کن
▪ به اندازهای که توانایی داری توقع داشته باش
● بادنجان بم آفت نداره
▪ به آدمهای پوست کلفتی که از خطرات جان سالم بدر میبرند گفته می شود
● دوستی خاله خرسه
▪ اشاره به همنشینی و رفاقت با آدم نادان
● قطره قطره جمع شود وانگهی دریا شود
▪ در مورد عاقبت اندیشی مادی و معنوی صرفه جویی و عمل نیک به کار می رود
● نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طبیعتش این است
▪ اشاره به کسانی که عمل نادرست آنان،جزءعادتشان شده در حالیکه قصد رنجاندن کسی را ندارند
● مار از پونه بدش می آید دم لونش سبز می شود
▪ اشاره به کسی است که از چیزی یا کسی نفرت دارد و با آن مواجه می شود
● خر در گل ماندن
▪ در مورد شخصی که در نیمه راه از انجام کار عاجز است بکار می رود
● دندونه اسب پیشکش را نمی شمارند
▪ اگر هدیه ای به کسی دادی بر آن خرده نگیر
● ریش و قیچی دست شماست
▪ صاحب اختیار شمائید و هر طور بخواهید عمل نمائید
● بار کج به منزل نمی رسد
▪ هشداری است در مورد اینکه کار نادرست توفیقی بدنبال ندارد
● گهی پشت به زین و گهی زین به پشت
▪ همیشه نمی توان سواره رفت بالاخره جهان زیر و بالائی دارد
● در دیزی باز است حیای گربه کجاست
▪ به آنهایی که کار ناشایست را ترک نمی کنند ،گفته می شود
● با یک گل بهار نمی آد
▪ تنها با یک کار نیک نمی توان کسی را نیکوکار بحساب آورد

منبع : سایت کامتونت