پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

رودررو حرف بزنید


جمع دوستان و طبق عادت مالوف صحبت از لطف و کرم آقایان و مهربانی زیاده آنان نسبت به صنف نسوان.
از هر دری سخنی و از هر باغی بری، تا اینکه یکی از دوستان بعد از مقدمه‌چینی مفصل به تنوع‌طلبی جنس مذکر پرداخت و داستان‌ها گفت و گفت تا همگان را به شعف آورد که در بحث شیرین شرکت جسته و هرکس تا می‌تواند بر روغن و پیاز داغ آن افزوده و شیرینی محفل را چند برابر نماید.
صحبت‌ها آنچنان گل انداخته بود و به‌کلی‌گرایی کشیده شد که گویی همگان به‌نوعی با این مشکل روبه‌رویند و تاکنون از سر خجالت زبان به دهان گرفته بودند! هرکس از نابه‌کاری همسرش (البته از قول سوم شخص مفرد) داستانی گفت و ماحصل بحث این شد که مردان قابل‌اعتماد نیستند و زنان نباید به همسرانشان اعتماد کنند.راستش را بخواهید، اول بار نمی‌خواستم باور کنم ولی چه می‌توان گفت، وقتی در هر جمعی که حضور می‌یابی با چنین داستان‌های رمانتیکی برخورد می‌کنی. آنچه از خلال صحبت‌های زنانه می‌توان استنتاج کرد، این است که در این‌گونه موارد بهترین حالت این است که برخورد مستقیم با شوهرانتان نداشته باشید، اصلاً به‌روی آنان نیاورید. فقط به‌دنبال آن زن خائن باشید و هر جوری که شده پای او را از خانواده خود بیرون کنید!
چون اصولاً تا پای زنی در کار نباشد، مردان امکان ندارد دست از پا خطا کنند. فلذا اول محترمانه و سپس با فحش و ناسزا و تهدید به سراغ آن نابه‌کار خائن رفته و شوهر خود را از شر آن مزاحم خلاص کنید.
اگر به‌راستی بخواهیم به ریشه‌یابی چنین مشکلی در جامعه بپردازیم، از مقوله یک مقاله و چند یادداشت بیرون است و مستلزم یک کار عمیق فرهنگی ـ اجتماعی و در صدر آن روانشناسی است ولی حالا که به لطف مردان و به همت زنان ما یک صفحه بانو داریم، بیایید خودمان به این مساله یک بازنگری داشته باشیم و ببینیم چه عواملی باعث می‌شود که به قول معروف مردان به زنان خیانت کنند، آیا قصد واقعی مردان در ایجاد روابط خارج از ازدواج خیانت، تنوع‌طلبی، زیر سر بلند‌شدن، پیراهنش دو تا شده و... است یا باید در پی عوامل دیگر بود. شاید ابتدایی‌ترین چیزی که به ذهن برسد این باشد که نیازهای مرد چه از نظر فیزیولوژی و چه از نظر احساسی و عاطفی تامین نمی‌شود. از آنجا که ما نیاموخته‌ایم با یکدیگر رودررو حرف بزنیم و اصولا حرفی برای زدن نداریم یا معتقدیم برخی مسائل نباید خیلی صریح مطرح شود چون ممکن است روی طرف باز شود و دسته گل جدید به آب دهد همه چیز را در پرده ابهام باقی می‌گذاریم. حتی برای آنان که در برخورد با چنین مسائلی آن روی سکه را می‌بینند و با داد و فغان و فریاد می‌خواهند قال قضیه را بکنند. همواره این موضوع بدون یافتن راه‌حل معقول پایان می‌گیرد و بعد از کوتاه زمانی سر از جای دیگری درمی‌آورد.
دوستی دارم که چندصباحی در یکی از مراکز مشاوره خانوادگی مغرب‌زمین به امر خطیر مشاوره اشتغال داشت، هر وقت او را می‌دیدم برایم داستانی داشت از مواردی که به او رجوع می‌کردند. یکی از موارد بسیار شایع در غرب مساله خیانت زن به مرد یا مرد به زن بود که دو طرف با علم به اینکه این مشکل حتما ریشه در جای دیگری دارد به نزد متخصص می‌روند و خواستار یک نظر کارشناسی برای حل مشکل یا احیانا جدایی دائمی هستند.شاید مناسب‌ترین برخورد با این مساله رجوع به یک کارشناس مسائل خانوادگی باشد. رها کردن مساله در سکوت و داستان‌سرایی و حتی داد و فغان کردن علاج این ماجرا نیست. باید بیاموزیم در برخورد با هر مساله و مشکلی که برایمان ایجاد می‌شود رفتاری سازنده و قاطع داشته باشیم. ابتدا باید بپذیریم که حتی اگر همسر عملی خلاف عرف انجام می‌دهد و بر انجام دوباره و چندباره آن اصرار می‌ورزد این انسان نیازمند یاری و مساعدت است. او یا نیازهایش تامین نمی‌شود یا بیمار است. گاهی چنین بیمارانی درمان آسانی ندارند و قرار هم نیست که هر کسی بماند و چنین وضعیتی را تجربه کند ولی من به عنوان یک شریک بهترین کاری که می‌توانم بکنم این است که حداقل او را به مشکل خود متوجه نمایم.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید