چهارشنبه, ۲۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 17 April, 2024
مجله ویستا
سطل زباله و فوتبال
امروز راهکار عملی برای پایان دادن به پدیدهای مهم به نام «سطل زباله» پایین بردن را به شما آموزش میدهیم. صحنه زیرا را بخوانید.تلویزیون روشن است و مثل همیشه شبکه ۳ در حال نشان دادن فوتبال است. همسر محترمتان هم جلوی تلویزیون نشسته است و نه تنها امیدی به تکان خوردنش نیست که پلک هم نمیزند! لطفا خونسردیتان را حفظ کنید و فعلا بیخیال سطل زباله شوید.اما این به آن معنا نیست که بروید برای خودتان یک گوشه بنشینید کتاب بخوانید یا با بیشترین سر و صدایی که ممکن است سطل را بردارید که بیرون ببرید. چون تحت هیچ کدام این شرایط و با انجام این کارها او شما را نمیبیند!غصه هم نخورید. فکر هم نکنید ای کاش تلویزیون بسوزد، برق برود یا هر اتفاق دیگری بیفتد تا جان شما از دست هر چه فوتبال است راحت شود.مطمئن باشید اگر قرار بود با این ناله و نفرینها فوتبال وفوتبالیان و مراکز نشاندهنده فوتبال دود شوند الان چه بسا قرنها بود که دیگر نباید توپی در عالم هستی وجود میداشت!به جای همه این کارها دستورالعمل ما را پیاده کنید و از این موقعیت سیاه برای خودتان یک فرصت طلایی بسازید.اول آنکه آگاه شوید که همسرتان طرفدار کدام تیم است.حالا یک ظرف میوه بردارید و بروید کنارش بنشینید.شما هم چشمهایتان را چهارتا کنید و به صفحه تلویزیون چشم بدوزید. (قبل از این عمل ساعت را نگاه کنید اگر واقعا فوتبال دوست ندارید بهتر است یکربع مانده به پایان نیمه یا پایان بازی این کار را بکنید، این ستون در صورت رعایت نکردن زمان، تضمینی برای سلامتی شما نمیدهد!)با او هماهنگ شوید که اینکار برای ما خانمها بسیار آسان است، بازیکن محبوبش را شناسایی کنید که این هم بسیار آسان است .کافی است به اعمال و رفتارش دقت بیشتری داشته باشید. حالا در حالی که میوه پوستگرفتهشده به او تعارف میکنید (چایی هم در این موارد کاربرد دارد) خود را در غم و شادی همسرتان شریک بدانید!
- مرد خانواده: این پنالتی بود، داور پول گرفته!
- بانوی خانواده: آره راست میگی منم فهمیدم (غلیظ و بااحساس گفته شود)
- مرد خانواده: اصلا برای چنین بازی حساسی باید داوری خارجی آورد.
- بانوی خانواده: حق با توئه، اصلا معلومه که داور مشکل داره.
- مرد خانواده: (حالا سکوت کرده و دوباره دارد چهارچشمی تلویزیون میبیند.)
- بانوی خانواده: راستی ...جان (به جای سهنقطه نام همسرتان را بگویید) تو از بس روزنامه ورزشی میخونی اطلاعاتت اینقدر زیاده یا از بچگی استعداد داشتی؟ (خواهش میکنیم به لحنتان در گفتن این جمله توجه داشته باشید)
- مرد خانواده: لبخند میزند و میگوید: نمیدونم. شاید هر دوش.
- بانوی خانواده: تو در همهچیز استعداد داری اما خب مطالعه هم زیاد میکنی.
در بیشتر مواقع تجربه نشان داده است که در این موقع فوتبال اهمیت خود را از دست میدهد. اما قطعا این اتفاق نمیافتد.
حالا دیگر براساس برنامهریزی ما باید فوتبال یا کاملا تمامشده باشد یا به نیمه رسیده باشد. ظرف میوههای شما هم تمام شده است.
حالا او به دنبال شما به آشپزخانه میآید تا ادامه یکی از خاطرات فوتبالی بچگیهایش را برایتان تعریف کند.
- بانوی خانواده: آخ، ...جان یادم رفت سطل را ببرم پایین همه حواسم رفت به فوتبال. فکر میکنید که لازم است بقیه ماجرا را هم بگوییم؟
فقط یادتان نرود که وقتی از پلهها بالا آمد با توجه به موقعیت از یکی از این جملات استفاده کنید: متشکرم، خسته نباشی، زود بیا بازی دوباره شروع شده.
ما هم این موفقیت را تبریک میگوییم.
پانوشت مهم:
* هر کس به شما گفته است که اگر از مردها تشکر کنید پررو میشوند... خب شنونده باید عاقل باشد.
- مرد خانواده: این پنالتی بود، داور پول گرفته!
- بانوی خانواده: آره راست میگی منم فهمیدم (غلیظ و بااحساس گفته شود)
- مرد خانواده: اصلا برای چنین بازی حساسی باید داوری خارجی آورد.
- بانوی خانواده: حق با توئه، اصلا معلومه که داور مشکل داره.
- مرد خانواده: (حالا سکوت کرده و دوباره دارد چهارچشمی تلویزیون میبیند.)
- بانوی خانواده: راستی ...جان (به جای سهنقطه نام همسرتان را بگویید) تو از بس روزنامه ورزشی میخونی اطلاعاتت اینقدر زیاده یا از بچگی استعداد داشتی؟ (خواهش میکنیم به لحنتان در گفتن این جمله توجه داشته باشید)
- مرد خانواده: لبخند میزند و میگوید: نمیدونم. شاید هر دوش.
- بانوی خانواده: تو در همهچیز استعداد داری اما خب مطالعه هم زیاد میکنی.
در بیشتر مواقع تجربه نشان داده است که در این موقع فوتبال اهمیت خود را از دست میدهد. اما قطعا این اتفاق نمیافتد.
حالا دیگر براساس برنامهریزی ما باید فوتبال یا کاملا تمامشده باشد یا به نیمه رسیده باشد. ظرف میوههای شما هم تمام شده است.
حالا او به دنبال شما به آشپزخانه میآید تا ادامه یکی از خاطرات فوتبالی بچگیهایش را برایتان تعریف کند.
- بانوی خانواده: آخ، ...جان یادم رفت سطل را ببرم پایین همه حواسم رفت به فوتبال. فکر میکنید که لازم است بقیه ماجرا را هم بگوییم؟
فقط یادتان نرود که وقتی از پلهها بالا آمد با توجه به موقعیت از یکی از این جملات استفاده کنید: متشکرم، خسته نباشی، زود بیا بازی دوباره شروع شده.
ما هم این موفقیت را تبریک میگوییم.
پانوشت مهم:
* هر کس به شما گفته است که اگر از مردها تشکر کنید پررو میشوند... خب شنونده باید عاقل باشد.
منبع : روزنامه تهران امروز
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران ایران و اسرائیل ارتش دولت وعده صادق رژه روز ارتش جنگ ایران و اسرائیل مجلس شورای اسلامی جنگ ارتش جمهوری اسلامی ایران حمله موشکی ایران به اسرائیل جمهوری اسلامی ایران
سیل تهران سیلاب هواشناسی شهرداری تهران قتل بارش باران پلیس سازمان هواشناسی وزارت بهداشت حجاب تعطیلی مدارس
قیمت خودرو خودرو بازار خودرو قیمت دلار ایران خودرو بانک مرکزی قیمت طلا بورس دلار مالیات قیمت سکه سایپا
سینمای ایران تلویزیون موسیقی سریال فیلم تئاتر دفاع مقدس ژیلا صادقی کتاب بازیگر هنرمندان سینما
دانشگاه آزاد اسلامی دانشگاه تهران دانش بنیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل حمله ایران به اسرائیل عملیات وعده صادق فلسطین آمریکا غزه جنگ غزه روسیه اسراییل طوفان الاقصی چین
فوتبال استقلال پرسپولیس بارسلونا لیگ قهرمانان اروپا پاری سن ژرمن کشتی فرنگی بازی تراکتور لیگ برتر سپاهان باشگاه استقلال
هوش مصنوعی اپل عیسی زارع پور وزیر ارتباطات ایلان ماسک ناسا آتشفشان تلگرام
مغز سرطان دیابت استرس کاهش وزن زوال عقل سلامت روان کلسترول عصبانیت