پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
هر کسی در بخشی از زندگی خود مدیر است
دنیای امروز، دنیای سازمانهاست. در حقیقت سازمانها هستند که رکن اصلی اجتماع کنونی را تشکیل میدهند.
در این سازمانها دو عامل بسیار مهم و حیاتی وجود دارند: یکی مدیریت که مهمترین عامل در حیات، رشد، بالندگی و یا مرگ سازمانی محسوب می شود و دیگری انسانها که گردانندگان اصلی هر نوع سازمانی میباشند. آنانند که به کالبد سازمانها جان می بخشند و تحقق هدفها را میسر میسازند. در واقع تنها توفیق سازمانها مستقیما به استفادهی موثر از منابع انسانی بستگی دارد که البته بدون انسان سازمان بی معنی و مدیریت امری موهوم است.
تغییر در دانش آسانترین کار است و به دنبال آن تغییر در نگرش. ساختار نگرش، از آن جا که بار مثبت و منفی دارد با ساختار دانش تفاوت میکند. تغییرات در رفتار بسیار مشکلتر است و وقت بیشتری از دو نوع دیگر میخواهد، اما دست زدن به تغییر در رفتار گروهی یا سازمانی شاید مشکلترین آنها و وقتگیرترینشان باشد.
پس از مروری به سابقه موضوع روشن میشود که تقریباً به تعداد نویسندگان موجود در این رشته تعریف مدیریت وجود دارد: جامعترین تعریف در این زمینه « فرایند انجام کار به صورت اثربخش و موثر را به وسیله دیگران» می گویند و همچنین یک مقصود اصلی در همه این تعاریف مشخص است و آن توجه مدیر به رسیدن به مقاصد سازمان میباشد. تعریف ما برای مدیریت این است: «کار کردن با به وسیله افراد و گروهها برای رسیدن به مقاصد سازمان»
باید یادآور شد که این تعریف به سازمانهای تجاری یا صنعتی اشارهای نمیکند. مدیریت، براساس این تعریف به سازمانها مربوط میشود، از سازمانهای تجاری گرفته تا فرهنگی، بیمارستانها، مؤسسات سیاسی و حتی خانوادهها، و برای آنکه این سازمانها موفق باشند هیأت مدیره خود را به داشتن مهارتهای برخورد با افراد موظف میکند. بدین ترتیب هر کس لااقل در بخش معین از زندگی خود مدیر است.
http://dene-mh.blogfa.com
منبع : خبرگزاری ایسنا
همچنین مشاهده کنید