شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ای در غم تو به سوز و یارب


ای در غم تو به سوز و یارب    بگریسته آسمان همه شب
گر چرخ بگرید و بخندد    آن جذبه خاک باشد اغلب
از بس که بریخت اشک بر خاک    شد خاک ز اشک او مطیب
از گریه آسمان درآمد    صد باغ به خنده مذهب
من بودم و چرخ دوش گریان    او را و مرا یکی‌ست مذهب
از گریه آسمان چه روید    گل‌ها و بنفشه مرطب
وز گریه عاشقان چه روید    صد مهر درون آن شکرلب
آن چشم به گریه می‌فشارد    تا بفشارد نگار غبغب
این گریه ابر و خنده خاک    از بهر من و تو شد مرکب
وین گریه ما و خنده ما    از بهر نتیجه شد مرتب
خاموش کن و نظاره می‌کن    اندر طلب جهان و مطلب


همچنین مشاهده کنید