جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

چشم‌ها وا نمی‌شود از خواب


چشم‌ها وا نمی‌شود از خواب    چشم بگشا و جمع را دریاب
بنگر آخر که بی‌قرار شدست    چشم در چشم خانه چون سیماب
گشت شب دیر و خلق افتادند    چون ستاره میانه مهتاب
هم سیاهی و هم سپیدی چشم    از می خواب هر دو گشت خراب
جمله اندیشه‌ها چو برگ بریخت    گرد بنشست بر همه اسباب
عقل شد گوشه‌ای و می‌گوید    عقل اگر آن تست هین دریاب
بنگی شب نگر که چون دادست    جمله خلق را از این بنگاب
چشم در عین و غین افتادست    کار بگذشت از سال و جواب
آن سواران تیزاندیشه    همه ماندند چون خران به خلاب


همچنین مشاهده کنید