شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

امشب عجبست ای جان گر خواب رهی یابد


امشب عجبست ای جان گر خواب رهی یابد    وان چشم کجا خسپد کو چون تو شهی یابد
ای عاشق خوش مذهب زنهار مخسب امشب    کان یار بهانه جو بر تو گنهی یابد
من بنده آن عاشق کو نر بود و صادق    کز چستی و شبخیزی از مه کلهی یابد
در خدمت شه باشد شب همره مه باشد    تا از ملاء اعلا چون مه سپهی یابد
بر زلف شب آن غازی چون دلو رسن بازی    آموخت که یوسف را در قعر چهی یابد
آن اشتر بیچاره نومید شدست از جو    می‌گردد در خرمن تا مشت کهی یابد
بالش چو نمی‌یابد از اطلس روی تو    باشد ز شب قدرت شال سیهی یابد
زان نعل تو در آتش کردند در این سودا    تا هر دل سودایی در خود شرهی یابد
امشب شب قدر آمد خامش شو و خدمت کن    تا هر دل اللهی ز الله ولهی یابد
اندر پی خورشیدش شب رو پی امیدش    تا ماه بلند تو با مه شبهی یابد


همچنین مشاهده کنید