پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد
|
همچنین مشاهده کنید
- دوش از بت من جهان چه میشد
- سحری چو شاه خوبان به وثاق ما درآمد
- رو آن ربابی را بگو مستان سلامت میکنند
- ای بیتو حرام زندگانی
- دو چیز نخواهد بد در هر دو جهان می دان
- خنبهای لایزالی جوش باد
- اتاک عید وصال فلا تذق حزنا
- دل معشوق سوزیده است بر من
- ای شده از جفای تو جانب چرخ دود من
- روستایی بچهای هست درون بازار
- آخر مراعاتی بکن مر بیدلان را ساعتی
- آمد خیال خوش که من از گلشن یار آمدم
- ای دل سرگشته شده در طلب یاوه روی
- کیف اتوب یا اخی من سکر کارجوان
- خواجه ترش مرا بگو سرکه به چند میدهی
- حریف جنگ گزیند تو هم درآ در جنگ
- چند نهان داری آن خنده را
- چهره زرد مرا بین و مرا هیچ مگو
- تا که ما از نظر و خوبی تو باخبریم
- رویش ندیده پس مکنیدم ملامتی