جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

وسوسه تن گذشت غلغله جان رسید


وسوسه تن گذشت غلغله جان رسید    مور فروشد به گور چتر سلیمان رسید
این فلک آتشی چند کند سرکشی    نوح به کشتی نشست جوشش طوفان رسید
چند مخنث نژاد دعوی مردی کند    رستم خنجر کشید سام و نریمان رسید
جادوکانی ز فن چند عصا و رسن    مار کنند از فریب موسی و ثعبان رسید
درد به پستی نشست صاف ز دردی برست    گردن گرگان شکست یوسف کنعان رسید
صبح دروغین گذشت صبح سعادت رسید    جان شد و جان بقا از بر جانان رسید
محنت ایوب را فاقه یعقوب را    چاره دیگر نبود رحمت رحمان رسید
دزد کی باشد چو رفت شحنه ایمان به شهر    شحنه کی باشد بگو چون شه و سلطان رسید
صدق نگر بی‌نفاق وصل نگر بی‌فراق    طاق طرنبین و طاق طاق شوم کان رسید
مفتعلن فاعلات جان مرا کرد مات    جان خداخوان بمرد جان خدادان رسید
میوه دل می‌پزید روح از او می‌مزید    باد کرم بروزید حرف پریشان رسید


همچنین مشاهده کنید