شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

به حسن تو نباشد یار دیگر


به حسن تو نباشد یار دیگر    درآ ای ماه خوبان بار دیگر
مرا غیر تماشای جمالت    مبادا در دو عالم کار دیگر
بدزدیدی ز حسن تو یکی چیز    اگر بودی چو تو عیار دیگر
چو خورشید جمالت روی بنمود    ز هر ذره شنو اقرار دیگر
زهی دریا که آگندی ز گوهر    که هر قطره نمود انبار دیگر
به یک خانه دو بیمارند و عاشق    منم بیمار و دل بیمار دیگر
خدایا هر دو را تیمار کردی    ولیکن ماند آن تیمار دیگر
چه داند جان منکر این سخن را    که او را نیست آن دیدار دیگر
که منکر گفت سنایی خود همینست    سنایی گفت نی خروار دیگر
بدان خروار تو خروار منگر    گشا دو چشم عیسی وار دیگر


همچنین مشاهده کنید