جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

ای سنایی گر نیابی یار یار خویش باش


ای سنایی گر نیابی یار یار خویش باش    در جهان هر مرد و کاری مرد کار خویش باش
هر یکی زین کاروان مر رخت خود را رهزنند    خویشتن را پس نشان و پیش بار خویش باش
حس فانی می‌دهند و عشق فانی می‌خرند    زین دو جوی خشک بگذر جویبار خویش باش
می‌کشندت دست دست این دوستان تا نیستی    دست دزد از دستشان و دستیار خویش باش
این نگاران نقش پرده آن نگاران دلند    پرده را بردار و دررو با نگار خویش باش
با نگار خویش باش و خوب خوب اندیش باش    از دو عالم بیش باش و در دیار خویش باش
رو مکن مستی از آن خمری کز او زاید غرور    غره آن روی بین و هوشیار خویش باش


همچنین مشاهده کنید