جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

برخیز ز خواب و ساز کن چنگ


برخیز ز خواب و ساز کن چنگ    کان فتنه مه عذار گلرنگ
نی خواب گذاشت خواجه نی صبر    نی نام گذاشت خواجه نی ننگ
بدرید خرد هزار خرقه    بگریخت ادب هزار فرسنگ
اندیشه و دل به خشم با هم    استاره و مه ز رشک در جنگ
استاره به جنگ کز فراقش    این عرصه چرخ تنگ شد تنگ
مه گوید بی ز آفتابش    تا کی باشم ز چرخ آونگ
بازار وجود بی‌عقیقش    گو باش خراب سنگ بر سنگ
ای عشق هزارنام خوش جام    فرهنگ ده هزار فرهنگ
بی‌صورت با هزار صورت    صورت ده ترک و رومی و زنگ
درده ز رحیق خویش یک جام    یا از رز خویش یک کفی بنگ
بگشا سر خنب را دگربار    تا سر بنهد هزار سرهنگ
تا حلقه مطربان گردون    مستانه برآورند آهنگ
مخمور رهد ز قیل و از قال    تا حشر چو حشریان بود دنگ


همچنین مشاهده کنید