جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

اگر سرمست اگر مخمور باشم


اگر سرمست اگر مخمور باشم    مهل کز مجلس تو دور باشم
رخم از قبله جان نور گیرد    چو با یاد تو اندر گور باشم
قرارم کی بود خود در تک گور    چو بر دمگاه نفخ صور باشم
صد افسنتین و داروهای نافع    تویی جان را چو من رنجور باشم
شوم شیرین ز لطف گوهر تو    اگر چون بحر تلخ و شور باشم
اگر غم همچو شب عالم بگیرد    برآ ای صبح تا منصور باشم
تویی روز و منم استاره روز    عجب نبود اگر مشهور باشم
به من شادند جمله روزجویان    چو پیش آهنگ چون تو نور باشم
مرا مخمور می داری نه از بخل    ولی تا ساکن و مستور باشم
بدان مستور می داری چو حوتم    که تا از عقربت مهجور باشم
چه غم دارم ز نیش عقرب ای ماه    چو غرق شهد چون زنبور باشم
خمش کردم ولیکن عشق خواهد    که پیش زخمه‌اش طنبور باشم


همچنین مشاهده کنید