چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

چون بدیدم صبح رویت در زمان برخیستم


چون بدیدم صبح رویت در زمان برخیستم    گرم در کار آمدم موقوف مطرب نیستم
همچو سایه در طوافم گرد نور آفتاب    گه سجودش می کنم گاهی به سر می ایستم
گه درازم گاه کوته همچو سایه پیش نور    جمله فرعونم چو هستم چون نیم موسیستم
من میان اصبعین حکم حقم چون قلم    در کف موسی عصا گاهی و گه افعیستم
عشق را اندیشه نبود زانک اندیشه عصاست    عقل را باشد عصا یعنی که من اعمیستم
روح موقوف اشارت می بنالد هر دمی    بر سر ره منتظر موقوف یک آریستم
چون از این جا نیستم این جا غریبم من غریب    چون در این جا بی‌قرارم آخر از جاییستم


همچنین مشاهده کنید