سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

با رخ چون مشعله بر در ما کیست آن


با رخ چون مشعله بر در ما کیست آن    هر طرفی موج خون نیم شبان چیست آن
در کفن خویشتن رقص کنان مردگان    نفخه صور است یا عیسی ثانی است آن
سینه خود باز کن روزن دل درنگر    کتش تو شعله زد نی خبر دی است آن
آتش نو را ببین زود درآ چون خلیل    گر چه به شکل آتش است باده صافی است آن
یونس قدسی تویی در تن چون ماهیی    بازشکاف و ببین کاین تن ماهی است آن
دلق تن خویش را بر گرو می‌بنه    پاک شوی پاکباز نوبت پاکی است آن
باده کشیدی ولیک در قدحت باقی است    حمله دیگر که اصل جرعه باقی است آن
دشنه تیز ار خلیل بنهد بر گردنت    رو بمگردان که آن شیوه شاهی است آن
حکم به هم درشکست هست قضا در خطر    فتنه حکم است این آفت قاضی است آن
نفس تو امروز اگر وعده فردا دهد    بر دهنش زن از آنک مردک لافی است آن
باده فروشد ولیک باده دهد جمله باد    خم نماید ولیک حق نمک نیست آن
ما ز زمستان نفس برف تن آورده‌ایم    بهر تقاضای لطف نکته کاجی است آن
مفخر تبریزیان شمس حق ای پیش تو    طاق و طرنب دو کون طفلی و بازی است آن


همچنین مشاهده کنید