شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

به لاله دوش نسرین گفت برخیزیم مستانه


به لاله دوش نسرین گفت برخیزیم مستانه    به دامان گل تازه درآویزیم مستانه
چو باده بر سر باده خوریم از گلرخ ساده    بیا تا چون گل و لاله درآمیزیم مستانه
چو نرگس شوخ چشم آمد سمن را رشک و خشم آمد    به نسرین گفت تا ما هم براستیزیم مستانه
بت گلروی چون شکر چو غنچه بسته بود آن در    چو در بگشاد وقت آمد که درریزیم مستانه
که جان‌ها کز الست آمد بسی بی‌خویش و مست آمد    از آن در آب و گل هر دم همی‌لغزیم مستانه
دلا تو اندر این شادی ز سرو آموز آزادی    که تا از جرم و از توبه بپرهیزیم مستانه
صلاح دیده ره بین صلاح الدین صلاح الدین    برای او ز خود شاید که بگریزیم مستانه


همچنین مشاهده کنید