سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

قرابه باز دانا هش دار آبگینه


قرابه باز دانا هش دار آبگینه    تا در میان نیفتد سودای کبر و کینه
چون شیشه بشکنی جان بسیار پای یاران    مجروح و خسته گردد این خود بود کمینه
وآنگه که مرهم آری سر را به عذر خاری    بر موزه محبت افتد هزار پینه
بفزا شراب و خوش شو بیرون ز پنج و شش شو    مگذار ناخوشی را گرد سرای سینه
نی زان شراب خاکی بل کز جهان پاکی    از دست حق رسیده بی‌واسطه قنینه
در بزمگاه وحدت یابی هر آنچ خواهی    در رزمگاه محنت که آن نه و که این نه
جانی که غم فزودی از شمس حق تبریز    نو نو طرب فزاید بی‌کهنه‌های دینه


همچنین مشاهده کنید