پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ای دشمن عقل من وی داروی بی‌هوشی


ای دشمن عقل من وی داروی بی‌هوشی    من خابیه تو در من چون باده همی‌جوشی
اول تو و آخر تو بیرون تو و در سر تو    هم شاهی و سلطانی هم حاجب و چاووشی
خوش خویی و بدخویی دلسوزی و دلجویی    هم یوسف مه رویی هم مانع و روپوشی
بس تازه و بس سبزی بس شاهد و بس نغزی    چون عقل در این مغزی چون حلقه در این گوشی
هم دوری و هم خویشی هم پیشی و هم بیشی    هم مار بداندیشی هم نیشی و هم نوشی
ای رهزن بی‌خویشان ای مخزن درویشان    یا رب چه خوشند ایشان آن دم که در آغوشی
آن روز که هشیارم من عربده‌ها دارم    و آن روز که خمارم چه صبر و چه خاموشی


همچنین مشاهده کنید