جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
بازرهان خلق را از سر و از سرکشی
|
همچنین مشاهده کنید
- دریوزهای دارم ز تو در اقتضای آشتی
- زنهار مرا مگو که پیرم
- بوقلمون چند از انکار تو
- ای سر مردان برگو برگو
- چشم از پی آن باید تا چیز عجب بیند
- صد دل و صد جان بدمی دادمی
- کجا شد عهد و پیمانی که میکردی نمیگویی
- گر شراب عشق کار جان حیوانیستی
- آه از عشق جمال حوریی
- رویش خوش و مویش خوش وان طره جعدینش
- بگفتم حال دل گویم از آن نوعی که دانستم
- ما ز بالاییم و بالا می رویم
- سماع آمد هلا ای یار برجه
- گرم درآ و دم مده باده بیار و غم ببر
- فراغتی دهدم عشق تو ز خویشاوند
- آنک عکس رخ او راه ثریا بزند
- واجب کند چو عشق مرا کرد دل خراب
- وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی
- چو یقین شدهست دل را که تو جان جان جانی
- ز جام ساقی باقی چو خوردهای تو دلا