شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ای رفته و ترک من بد نام گرفته


ای رفته و ترک من بد نام گرفته    وز دست وفای دگران جام گرفته
باز آمده‌ای تابنمایی و بسوزی    در شور میاور دل آرام گرفته
خونم مخور ای دوست که این باده غم آرد    چون دید توان آن رخ گلفام گرفته
دشنام مرا گفته بدی دوش و همه شب    من لذت آن گفتن دشنام گرفته
من دوزخی عقل و بسا دوزخی عشق    کو صد چو من سوخته را خام گرفته
ای گل چه زنی خنده ز نالیدن خسرو    کازرده بود بلبل در دام گرفته


همچنین مشاهده کنید