جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

آتش اندر آب هرگز دیده‌ای


آتش اندر آب هرگز دیده‌ای    عنبر اندر تاب هرگز دیده‌ای ؟
چون دهان و لعل شور انگیز او    پسته و عناب هرگز دیده‌ای ؟
شد نقاب عارضش زلف سیاه    شام پر مهتاب هرگز دیده‌ای ؟
در صدف چون رشته دندان او    لولوی خوشاب هرگز دیده‌ای ؟
نرگسش درطاق ابرو خفته مست    مست در محراب هرگز دیده‌ای ؟
در غمش خسرو چو چشم خون فشان    چشمه‌ی خوناب هرگز دیده‌ای ؟
دل که مرا سوختست آمده در زلف تو    تا که نسوزد چومن پیش خودت جامده
ای مه غلام حسنت چون در خمار باشی    نه روز خواب شسته نه موی کرده شانه


همچنین مشاهده کنید