شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ستایش خرد


کنون ای خردمند وصف خرد    بدین جایگه گفتن اندرخورد
کنون تا چه داری بیار از خرد    که گوش نیوشنده زو برخورد
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد    ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای    خرد دست گیرد به هر دو سرای
ازو شادمانی وزویت غمیست    وزویت فزونی وزویت کمیست
خرد تیره و مرد روشن روان    نباشد همی شادمان یک زمان
چه گفت آن خردمند مرد خرد    که دانا ز گفتار از برخورد
کسی کو خرد را ندارد ز پیش    دلش گردد از کرده‌ی خویش ریش
هشیوار دیوانه خواند ورا    همان خویش بیگانه داند ورا
ازویی به هر دو سرای ارجمند    گسسته خرد پای دارد ببند
خرد چشم جانست چون بنگری    تو بی‌چشم شادان جهان نسپری
نخست آفرینش خرد را شناس    نگهبان جانست و آن سه پاس
سه پاس تو چشم است وگوش و زبان    کزین سه رسد نیک و بد بی‌گمان
خرد را و جان را که یارد ستود    و گر من ستایم که یارد شنود
حکیما چو کس نیست گفتن چه سود    ازین پس بگو کافرینش چه بود
تویی کرده‌ی کردگار جهان    ببینی همی آشکار و نهان
به گفتار دانندگان راه جوی    به گیتی بپوی و به هر کس بگوی
ز هر دانشی چون سخن بشنوی    از آموختن یک زمان نغنوی
چو دیدار یابی به شاخ سخن    بدانی که دانش نیابد به من


همچنین مشاهده کنید