جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

نظامی عروضی


ابوالحسن احمدبن عمربن على سمرقندى معروف به نظامى عروضى از شاعران و نويسندگان قرن ششم هجرى است. ذکر حال او را عوفى به اختصار تمام آورده و از اشعار او چند بيت که لطفى از آنها مشهود نيست نقل کرده است. نظامى با آنکه از مقام بلند خود در شعر سخن مى‌گويد، او را مهارتى چنانکه بايد در شعر نبود و يا اگر در اين فن استاد مطلع بود، از ذوق خداداد بهره‌اى وافر نداشت و حال آنکه در نثر استادى بزرگ است و چه در نثر مصنوع و آراسته و چه در نثر مرسل فصيح و شيوا يد بيضا مى‌نمايد و کتاب چهار مقالهٔ او با آنکه اشتباهات تاريخى بسيار در آن ديده مى‌شود، از جملهٔ بدايع آثار پارسى و از بهترين نمونه‌هاى کتب منثور اين زبان است. نظامى عروضى علاوه بر ادب که در آن متبحر بود، در طب و نجوم نيز مهارت داشت.
وى در خدمت ملوک غورى آن شنسب به‌سر مى‌برده و چنانکه خود تصريح کرده است سال‌ها به مدح آن پادشاهان اختصاص داشته و کتاب خود را به‌نام ابوالحسن حسام‌الدين على‌بن فخرالدين مسعود برادرزادهٔ ملک شمس‌الدين محمدبن فخرالدين مسعود پادشاه معروف غورى نوشته است.
از احوال نظامى عروضى اطلاع کافى در دست نيست. گويا در اواخر قرن پنجم هجرى در سمرقند ولادت يافته و مدتى از جوانى خود را در مولد خويش سمرقند به کسب علوم مشغول بوده است. سپس بين سال‌هاى ۵۰۴ و ۵۰۶ هـ به خراسان رفت زيرا در سال ۵۰۴ هـ در سمرقند از دهقان ابورجا اطلاعاتى دربارهٔ رودکى کسب کرد و در سال ۵۰۶ هـ در بلخ به خدمت عمر خيام رسيد و در سال ۵۱۰ هـ در طروق طوس خدمت معزى را درک کرد و شعر خود را بر او عرضه داشت و در همين اوان گويا به خدمت آل شنسب اختصاص يافت و بعد از اين تاريخ نيز گاه به خراسان سفر مى‌کرد.
اثر بسيار مشهور او کتاب 'چهارمقاله' است. اين کتاب که اسم اصلى آن مجمع‌النوادر است مشتمل است بر چهار مقاله در بيان شرايط چهار طبقه از ندماى سلاطين يعنى دبيران و شاعران و منجمان و طبيبان. نويسنده در مقدمهٔ هر مقاله با انشائى مزين و مصنوع شرايط و در بايست‌هاى هريک از اين فنون و مقدماتى را که براى اثبات هريک از نظرهاى خود به آوردن حکايت يا حکايت‌هائى مبادرت مى‌جويد که راجع است به احوال و اختصاصات رجال بزرگى که در آن فن مشهور و مرزوق بوده و در خدمت سلاطين جاه و مرتبت داشته‌اند. به‌همين علت چهار مقاله علاوه بر آنکه جنبهٔ يک کتاب انتقادى متقن دربارهٔ هريک از چهار فن مذکور و اصحاب آنها دارد، داراى اهميت بسيار زياد ديگرى نيز در تاريخ ادب پارسى است و آن احتواء بر اطلاعات ذى‌قيمت تاريخى بسيار است که در کتب ديگر پارسى کمتر مى‌توان يافت.
همين امور باعث شده است که چهار مقاله از قديم باز شهرت و اهميت حاصل کند و نقل‌هائى از آن در کتبى مانند تاريخ طبرستان ابن اسفنديار و تاريخ گزيده و تذکرهٔ دولتشاه و امثال آن صورت گيرد.
تأليف کتاب مجمع‌النوادر يا چهار مقاله بايد در حدود سال ۵۵۱-۵۵۲ صورت گرفته باشد چه هنگام تأليف آن سلطان سنجر (م ۵۵۲) در حيات بوده و ضمناً نويسنده از جملهٔ کتب مهمى که بايد مورد مراجعهٔ دبيران قرار گيرد مقامات حميدى را که به سال ۵۵۱ تأليف شده است نام مى‌برد. اين کتاب به اسم ابوالحسن حسام‌الدين على از شاهزادگان غورى نوشته شده و تاکنون چندبار به طبع رسيده است.
شيوهٔ انشاء نظامى عروضى در ادب فارسى قابل توجه بسيار است. وى اگرچه در آغاز ابواب چهارگانهٔ کتاب خود انشائى نسبة مصنوع دارد، ليکن در ديگر مواضع کتاب خود کمتر به صنايع متوجه مى‌شود و گاه اسجاعى به‌کار مى‌برد اما کلام او در همهٔ موارد جزيل و استوار و خالى از زوايد و در نهايت اتقان و فصاحت است. عروضى در ابتداى کتاب شرحى مختصر در اصول حکمت و اقسام موجودات علوى و سفلى و کيفيت حدوث حيوانات و انسان و احوال نفسانى او و اثبات نبوت و لزوم نائب براى نبي، يعنى پادشاه، آورده است.


همچنین مشاهده کنید