سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

استان خراسان (۲)


  جغرافياى تاريخى استان
خراسان عرصهٔ دايمى ظهور و سقوط، و طلوع و غروب قدرت‌ها و حکومت‌ها در طول تاريخ گذشتهٔ ايران بوده و فراز و نشيب‌هاى متعددى را از سر گذرانده است. در اين سرزمين پهناور، اقوام و حکومت‌هاى ترک و تازى و تاتار، غز و قجر و قبچاق، مغول و ترکمن و افغان حوادثى بى‌شمار آفريده‌اند. بادهاى طبيعى، طوفان، سيل، طاعون و زلزله نيز شدت حوادث آن را دامن زده و تاريخ خراسان را با مصائب تاريخ ايران پيوند داده است. سرزمين صبور خراسان، به جز نيزه‌‌هاى تيز نور خورشيد که هر بامداد راست بر سينه‌اش مى‌نشيند، نيزه‌داران بسيارى را ديده است که هر از چند گاهى، نه از مشرق که از همه سوى بر آن تاخته‌اند.
سرزمين خراسان در زبان پهلوى «خوراسان» تلفظ مى‌شود که به معنى «سرزمين خورشيد» است. اين نام در اوايل قرون وسطى به تمامى ايالات اسلامى که در سمت مشرق کوير لوت تا کوه‌هاى هندوستان قرار گرفته بودند، اطلاق مى‌شد.
جغرافيادانان قديم، سرزمين ايران بزرگ (ايران‌شهر) را به هشت اقليم تقسيم کرده بودند که خراسان بزرگ‌ترين و آبادترين اقليم آن بوده است. اين استان در زمان ساسانيان به وسيلهٔ يک اسپهبد اداره مى‌شد که به او «پادگوسبان» مى‌گفتند. چهار تن مرزبان تحت فرمان وى بودند که هر کدام يکى از چهار قسمت خراسان آن روز؛ يعنى مروشاهجان، بلخ و طخارستان، ‌ هرات و يوشنج و بادغيس و سبجستان و ماوراءالنهر را اداره مى‌کردند.
خراسان در دوران اسلامى به چهار قسمت تقسيم مى‌شد و هر قسمت آن به نام يکى از چهار شهر بزرگ : نيشابور، مرو، هرات و بلخ ناميده مى‌شد.
در سال ۳۱ هـ.ق اعراب روانهٔ خراسان شدند و طخارستان را تصرف کردند. در همين زمان، ساکنين خراسان به دين اسلام گرويدند. از آن تاريخ سرزمين خراسان همواره جايگاه و نقش ويژه‌اى در جنبش‌هاى ايرانى و اسلامى داشته است.
سرزمين خراسان محل قيام ابومسلم عليه خلفاى بنى‌اميه بود. اين سرزمين تا سال ۲۰۵ هـ.ق در تصرف خاندان بنى‌عباس بود، ‌ تا اين که در همين سال به دست طاهر ذواليمين که از طرف مأمون بر خراسان حکومت داشت استقلال يافت و در سال ۲۸۳ هـ.ق ضميمهٔ متصرفات عمروليث صفارى شد. در سال ۲۸۷ هـ.ق اميراسماعيل سامانى بر عمروليث غلبه کرد و خراسان جزو قلمرو سامانيان گرديد. سلطان حسن غزنوى در سال ۳۸۴ هـ.ق خراسان را متصرف شد و ۴۵ سال بر اين سرزمين حکومت کرد، تا اين که در سال ۴۲۹ هـ.ق طغرل اول سلجوقى نيشابور را تصرف کرد و در آنجا به تخت نشست؛ ليکن يک سال بعد، سلطان مسعود غزنوى خراسان را بازپس گرفت و مردم عليه سلجوقيان سر به شورش برداشتند. سلطان محمود غزنوى چندين بار با سلجوقيان جنگيد، تا اين که در سال ۴۳۱ هـ.ق در محل دندانقان، بين مرو و سرخس، شکست خورد و به هرات گريخت. ترکان غز، سلطان سنجر سلجوقى را در سال ۵۴۸ هـ.ق به سختى شکست دادند. پس از اين حادثه، خراسان مورد تاخت‌وتاز آنان قرار گرفت. شهرهاى آباد به واسطهٔ اين حملات ويران شد؛ کتابخانه‌ها و بناهاى بسيارى به آتش کشيده شد و بسيارى از علما و دانشمندان در اين حملات جان سپردند. مدتى پس از مرگ سلطان سنجر سلجوقى (۵۵۲-۵۱۱ هـ.ق) خراسان به تصرف خوارزمشاهيان درآمد.
در قرن هفتم هـ.ق صفحهٔ سياه ديگرى بر تاريخ خراسان افزوده شد. مغول‌ها اين سرزمين را به خاک و خون کشيدند. با حملات ددمنشانهٔ مغول‌ها، استقلال اين سرزمين به کلى از ميان رفت و ضميمهٔ متصرفات ايلخانان مغول گرديد.
در قرن هشتم هجرى، سربداران پرچم استقلال را در سبزوار برافراشتند. قيام سربداران تا پنجاه سال به طول انجاميد. در سال ۷۸۳ هـ.ق خراسان به تصرف اميرتيمور گورکانى درآمد و هرات به عنوان پايتخت شاهرخ - فرزند وى - انتخاب شد. ليکن در سال ۹۱۳ هـ.ق «شيبک‌خان ازبک» خراسان را متصرف شد. شاه‌اسماعيل صفوى به دفاع از سرزمين به جنگ با ازبک‌ها پرداخت و در سال ۹۱۶ هـ.ق در حوالى مرو طى جنگى شيبک‌‌خان ازبک کشته شد. اما در سالهاى بعد نيز اين درگيرى ادامه يافت و نهايت در سال ۹۱۸ شاه‌اسماعيل که قشون آن را شخصى به نام نجم ثانى برعهده داشت از ازبکان شکست خورد. پس از اين پيروزى، ازبکان بار ديگر خراسان را مورد حملات خود قرار دادند؛ ولى اين بار شاه اسماعيل صفوى با سپاهى عظيم به آنان حمله کرد و آنان را تا ماوراء‌النهر عقب راند.
پس از مرگ نادرشاه افشار (۱۱۶۰ هـ.ق) به غير از مشهد و نيشابور که تحت حکومت شاهرخ و فرزندانش بود، اين سرزمين به تصرف احمدشاه درانى (افغان) درآمد. در دوران قاجاريه با دخالت و حمايت انگلستان از افاغنه به منظور حفظ سرحدات هندوستان سرانجام به موجب عهدنامهٔ پاريس (۱۲۷۳ هـ.ق)، ايران متعهد شد در امور داخلى افغانستان دخالتى نداشته باشد و از کليهٔ دعاوى خود نسبت به هرات صرف‌نظر کند. در اين زمان، خراسان به دو قسمت تقسيم شد و مرز آن از هريرود سرخس شروع شده و به طرف جنوب تا درياچهٔ هامون در شمال سيستان ادامه يافت. قسمت شرقى به افغانستانِ تحت‌الحمايهٔ انگليس واگذار شد و قسمت غربى همچنان در تصرف ايران باقى ماند. به عبارتى، شهرهاى شرق و شمال شرقى (مرو، هرات، بلخ، خوارزم و بخارا) که از آبادترين و پرجمعيت‌ترين نواحى منطقهٔ خراسان بود، از کشور ايران جدا شد.
با اين که سرزمين خراسان همواره مورد تاخت‌وتاز و حملات سلسله‌هاى گوناگون بوده و متحمل خسارات فراوان انسانى، ارضى و مالى شده است، ليکن امروزه يکى از استان‌هاى آباد و حاصل‌خيز و وسيع ايران‌زمين به شمار مى‌رود. در زير به تحولات تاريخى شهرهاى مهم استان به اختصار اشاره مى‌شود.


همچنین مشاهده کنید