شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

اردل، استان چهارمحال وبختیاری


  اردل
اردل از گذشته‌هاى دور ، يکى از مراکز ييلاق و اسکان عشاير ايل هفت لنگ بختيارى بود و در متون تاريخى از جمله سفرنامهٔ ابن بطوطه که از اصفهان تا شوشتر سفر کرده ، اشاراتى به اين ناحيه شده است.
  بروجن
بروجن دومين شهر منطقهٔ چهارمحال و بختيارى است. اين شهر در دشتى به وسعت حدود ۵۸۰ کيلومترمربع در شرقى‌ترين نقطهٔ منطقه و در محل تلاقى راه‌هاى سه استان چهارمحال و بختيارى ، اصفهان و فارس قرار گرفته است. تاريخ اسکان جمعيت در اين مکان به يکى دو قرن و تاريخ مرکزيت جمعيت به حدى که بتوان آن را شهر ناميد به پس از نهضت مشروطيت مى‌رسد. رشد فزايندهٔ جمعيت آن از دهه‌هاى سوم و چهارم قرن حاضر آغاز مى‌شود. گسترش شهر بروجن با توجه به موقعيت جغرافيايى آن که در تلاقى سه استان مذکور قرار گرفته است ، توسعهٔ آن را از امتياز ويژه‌اى برخوردار نموده و روند رشد آن را تسريع کرده است.
  بلداجى
از گذشتهٔ بلداجى اسناد تاريخى مدونى در دست نيست ، ليکن شواهدى وجود دارد که مبيّن اسکان جمعيت در اين ناحيه است. خرابه‌هاى صفى‌آباد محل اسکان عشاير ترک زبان قشقايى يا ترکان تيرهٔ بولوردى صفى خان قشقايى بود. اين تيره پس از صفى‌آباد به محل فعلى شهر بلداجى نقل مکان کرده‌اند و به مرور زمان از نقاط ديگرى مانند جونقان و فرادنبه نيز گروه‌هايى به بلداجى مهاجرت کرده و اسکان يافته‌اند. همراه با اسکان اجبارى ارامنه در دوران صفويه در اصفهان ، گروهى از ارامنه نيز در بلداجى و قلعهٔ ممکا (از روستاهاى نزديک آن) ساکن و بعدها به علل مذهبى مجبور به کوچ از اين دو نقطه شده‌اند. در هر صورت قدمت قطعى هستهٔ اوليهٔ شهر بلداجى را تا حدود ۲۵۰ سال پيش تخمين مى‌زنند گزانگبين اين شهر بسيار مشهور است.
  جونقان
جونقان سابقهٔ چندانى به عنوان شهر ندارد و با تأسيس شهردارى در سال ۱۳۵۶ شهر ناميده شده است. سابقهٔ تاريخى اسکان و استقرار جمعيت را در اين مکان براساس متون تاريخى مى‌توان به دوران صفوى نسبت داد و رونق آن را مى‌توان از دوران قاجار و پس از انقلاب مشروطيت دانست که سردار اسعد بختيارى اين مکان را مقر حکومتى خود قرار داد.
  شهر كرد
در متون تاريخى از مکانى به نام چالشتر در ناحيهٔ شهر کرد به عنوان مرکز حکومتى نام برده شده که خرابه‌هاى ديوار قلعهٔ آن امروزه به جاى مانده است. شهر کرد امروزين گويا مکان پاسگاهى بوده است معروف به ده‌کرد و از حدود سال ۱۳۰۰ با تعيين نماينده حکومت مرکزى و استقرار دوائر دولتى آغاز به رشد کرده است. پيش از آن و در دوران‌هاى گذشته ، منطقه دستخوش جنگ‌هاى خوانين ، کشمکش‌هاى ميان حکومت مرکزى و قدرت‌هاى محلى و غارت و تصاحب روستاها توسط طوايف مختلف بختيارى بوده است. نوسانات سياسى داخلى منطقه از يک سو و تغييرات حکومت‌هاى مرکزى از سوى ديگر مجال و فرصت رشد و تکامل را به روستاها و روستا - شهرهاى منطقه نداده است. در کنار اين عامل تاريخى دور بودن از شبکهٔ راه‌هاى اصلى و مراکز شهرى ايران علت ديگرى در عقب‌ماندگى نسبى شهرنشينى و صنعتى منطقه محسوب مى‌شود. پس از سال ۱۳۰۰ و تا سال ۱۳۴۰ دهکرد و منطقهٔ چهارمحال و بختيارى (معروف به شهر چهارمحال) از طريق مرکز اصفهان اداره مى‌شد و از آن پس تا سال ۱۳۵۲ شهرکرد مرکز فرماندارى کل چهارمحال و بختيارى و سپس مرکز استانى با همين نام تبديل شده و در حال حاضر شهرى رو به آبادانى و توسعه است.
  فرادنبه
سابقهٔ پيدايش فرادنبه را به بيش از ۴۰۰ سال پيش نسبت مى‌دهند که گويا چهار قلعه در اطراف آن وجود داشت. همچنين از اين محل به نام پير دامنه با ۸۰۰ نفر جمعيت در سفرنامه‌اى مربوط به سال ۱۳۲۳ هجرى قمرى ياد شده است. در دوران اخير که از تاخت و تاز عشاير بختيارى بر روستاهاى چهارمحال کاسته شد ، فرادنبه رشد و توسعه يافت.
  فرخشهر
سابقهٔ اسکان جمعيت در مکان امروزى فرخشهر به استناد متون و ابنيهٔ تاريخى موجود به حدود ۵ قرن قبل نسبت داده مى‌شود و از جمله بناى مسجد جامع تخريب شدهٔ شهر ، شاهدى بر اين مدعا است. از تحولات اين شهر در فاصلهٔ چند قرن گذشته اطلاع چندانى در دست نيست. اين شهر به علت موقعيت جغرافيايى ، يعنى قرار گرفتن بر سر راه اصفهان - شهر کرد ، همراه با تغيير موقعيّت سياسى منطقه به فرماندارى کل و سپس به استان ، رشد و گسترش يافته و از سوى ديگر به عنوان نزديک‌‌ترين مرکز جمعيتى منطقه به استان اصفهان تحت تأثير تحولات قطب جمعيتى - صنعتى اصفهان ، رشد کرده است.
  لردگان
شهر لردگان از ديرباز مرکزى براى مبادلات عشايرى بوده است. در متون تاريخى از لردگان به نام لردجان نام برده شده است. قلعهٔ لردگان در نزديکى چشمه‌ برم لردگان در دوران لر بزرگ ساخته شده بود که خرابه‌هاى آن اکنون نيز باقى مانده است.
  هفشجان
قدمت تاريخى اسکان جمعيت در محل فعلى هفشجان و ديگر مراکز جمعيتى چهارمحال (لار ، کيار ، گندمان و ميزدج) بنابر متون تاريخى و شواهد موجود به سلسله‌هاى ساسانى و اشکانى مى‌رسد. در ادوار بعدى چهارمحال به علل گوناگون مورد توجه ملوک ، سلاطين و حکومت‌هاى مرکزى قرار گرفت. در دوره‌هايى به علت واسطه قرار گرفتن ميان مناطق مرکزى ايران و دشت‌هاى حاصلخيز خوزستان و را‌هاى آبى آن سرزمين ، و در ديگر ادوار به عنوان تيول و شکارگاه و يا به علل مهار عشاير ايلات بختيارى و غيره مورد توجه بوده است. سنگ‌نبشته‌هاى قبور موجود در هفشجان حدود ۳۰۰ سال سابقهٔ استقرار جمعيت در اين ناحيه را نشان مى‌دهد. اين آبادى در دورهٔ قاجار تحت سلطهٔ خوانين بختيارى بود ، ليکن با تثبيت قدرت مرکزى از اقتدار اين ايل کاسته شد. در دوران معاصر ، هفشجان به صورت يکى از چند مرکز جمعيتى در حوزهٔ نفوذ مستقيم شهر کرد و به عنوان شهر درجهٔ چهارم استان ، نقش شهرى کوچک همراه با ارائه خدمات ناحيه‌اى به روستاهاى اطراف ايفا مى‌کند.


همچنین مشاهده کنید