سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

جدول A : منابع مورد نیاز سفر و جهانگردی


بازارهاى سفر و جهانگردى جزئى از اقتصاد مناطق جهانگردفرست و مقصد را تشکيل مى‌دهند. چون وضعيت اقتصادى اين مناطق متفاوت از يکديگر است بازارهاى جهانگردى با ساير بخش‌هاى اقتصاد اين کشورها در تعامل هستند و همان‌گونه که جدول A نشان مى‌دهد، منابع متفاوتى را مى‌طلبند.
   جدول A : منابع مورد نياز سفر و جهانگردى
در مناطق جهانگردفرست در مقصد
درآمد مصرف‌کننده زمين
وقت مصرف‌کننده دارائى / ساختمان
کار براى فروشندگى / بازاريابى / حمل و نقل کار براى خدمات اقامتگاهى و مقصد
سرمايه: سرمايه‌گذارى در تأسيسات حمل و نقل سرمايه‌گذارى ثابت
وقت / مخارج سفر و کسب و کارى مخارج بازاريابى
بنگاه‌هاى فروشنده بنگاه‌هاى تأمين‌ اقامتگاه و عملياتى
هرچند فعاليت اقتصادى در منطقهٔ جهانگردفرست و مقصد و منابع مورد نياز براى اين فعاليت منحصر به فرد نيستند اما تفاوت‌هائى با يکديگر دارند و خطا خواهد بود که همچون بعضى متون، بخش جهانگردى در مقصد را صرفاً پيامد ساير بخش‌هاى اقتصادى (از جمله بخش‌هاى فاقد قيمت) بدانيم.
در مقصد، جهانگردى با بخش‌هائى مانند کشاورزي، جنگل و مسکن بر سر عوامل توليد مانند زمين و دارائى رقابت مى‌کند. عدم تعادل در هر يک از اين بخش‌ها مى‌تواند پيامدهائى براى جهانگردى داشته باشد و بالعکس. براى مثال، در دههٔ ۱۹۶۰ به‌دليل وقوع مازاد عرضهٔ شکر در باربادوس و ساير جزائر کارائيب. بسيارى از بنگاه‌هاى مهارت، زمين، نيروى کار و سرمايهٔ خود را به بخش جهانگردى منتقل کردند که اين بخش را براى مدتى دچار مازاد عرضه کرد. در تقاضا براى کالاها و خدمات، جهانگردى با ساير بخش‌ها رقابت دارد. براى مثال، طبق يافته‌هاى عده‌اى از تحليل‌گران آثار جهانگردى بر کشورهاى کمتر توسعه‌يافته، بر اثر اضافه شدن تقاضاى جهانگردان به تقاضاى داخلى براى مواد غذائي، بازار مواد غذائى اين کشورها دچار عدم تعادل مى‌شود. اما بازارهاى جهانگردى ممکن است مکمل ساير بخش‌هاى اقتصاد کشور مقصد باشند.
در مناطق جهانگردفرست از مجراى رابطهٔ بازار کار (عرضهٔ کار) و رجحان فراغت، جهانگردى و ساير فعاليت‌هاى اقتصادى شديداً با يکديگر تعامل دارند. جهانگردان بالقوه - اعم از جهانگردان کارى و تفريحى - براى خريدن سفر و جهانگردى بايد وقت و پول صرف کنند و وقت 'محصول' خود آنها است. اين وقت به طريقى بايد براى انجام امور مختلف مانند حداقل ساعات کار در هفته تقسيم شود. اما اين امر تابع تقاضاى نگهدارى وقت نيز است که طبق آن مردم علاقه‌مند هستند مقدارى از وقت را براى خود نگهدارى کنند. مطالعات نشان مى‌دهد که با افزايش دستمزدها، تقاضاى نگهدارى وقت از اثرات جانشينى و درآمدى متأثر مى‌گردد. اگر فراغت گرانتر شود (به‌عبارت ديگر، به‌دليل بالا رفتن دستمزد هزينه فرصت فراغت افزايش يابد) مردم به جايگزينى کار بيشتر با اوقات فراغت تشويق مى‌شوند. اما اثرات درآمد اغلب شديدتر است و عکس اين حالت براى محصولات مصرف عادى مصداق دارد. به‌عبارت ديگر، هرچه دستمزدها بالا رود مردم مى‌توانند اوقات فراغت بيشترى داشته باشند و ممکن است آن را انتخاب کنند. اين اوقات فراغت غالباً صرف افزايش مدت جهانگردى مى‌شود.
بنابراين، در اقتصاد مناطق جهانگردفرست عدم تعادل‌هائى چون مازاد تقاضا براى برخى محصولات مى‌تواند کارفرمايان را به گسترش عرضه، افزايش تقاضا براى نيروى کار و شايد پيشنهاد دستمزد بالاتر ترغيب کند. در يک بازار 'کار اشباع شده' ، اين امر ممکن است صرفاً به تقاضاى بيشتر نيروى کار براى فراغت و جهانگردى منتهى شود.
اگر ساير بخش‌ها دچار رکود باشند تقاضاى جهانگرد کارى مى‌تواند پديد آيد زيرا توليدکنندگان درمى‌يابند که ايجاد تقاضا براى محصولات خود، مستلزم اعزام نيروهاى فروش به خارج از کشور است (بسته به جريان نقدينگى و روش‌هاى فروش مرجح). در مقابل، اگر بيشتر بخش‌ها در رونق باشند نياز کمترى به اعزام اين نيروها وجود دارد.
چون بخش سفر و جهانگردى گاهى رقيب و گاهى مکمل ساير بخش‌هاى اقتصاد منطقهٔ جهانگردفرست و مقصد است و گاهى مکمل آن، ماهيت سيکلى مانند آن اغلب کاملاً متفاوت از کلت اقتصاد حرکت مى‌کند و اين امر، گاهى عامل اصلى تصميم دولت به تحرک بخشيدن به بخش جهانگردى بوده است. نقش جهانگردى در تعادل عمومى نيز به فرض وجود مدل و الراسي، ممکن است هر سال شديداً تغيير کند. در مباحث بعد، در يک چارچوب اقتصادى کلان، نقش عمومى سفر و جهانگردي، مورد بررسى قرار خواهد گرفت.


همچنین مشاهده کنید