جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

ایذه، استان خوزستان


  آبادان
آبادان نام بندر و جزيرهٔ دلتا مانندى است که در گذشته «عبادان» نام داشته است. ياقوت حموى جزيرهٔ بزرگ را که بين دو شط يعنى اروند رود و کارون واقع شده ، «ميان‌رود» نام داده است. ناصر خسرو قباديانى نيز در سال ۴۳۸ هـ.ق آبادان را ديده و آن را توصيف کرده است. در اواخر قرن سيزدهم هجرى قمرى آبادان به واسطهٔ وجود صنعت نفت رونق و گسترش يافت. در سال ۱۹۰۹ ميلادى شرکت نفت به دنبال عمليات استخراج نفت در خوزستان پالايشگاه و تصفيه خانه‌هاى عظيمى در آبادان ايجاد کرد. پس از ايجاد پالايشگاه اهميت اقتصادى ، سياسى و بين‌المللى اين جزيره افزايش يافت. در زمان سلطنت رضاشاه پهلوى نام عبادان به آبادان تغيير يافت. شهر آبادان قبل از حملهٔ عراق به ايران در سال ۱۳۵۹ خورشيدى از شهرهاى بسيار باشکوه و آباد ايران بشمار مى‌رفت. در حال حاضر کار بازسازى و نوسازى اين شهر به اتمام رسيده است.
  انديمشك
انديمشک در کنار خرابه‌هاى شهر قديم (لور) و (ارى‌ترين) احداث گرديده است. لور شهرى آباد بود که جغرافى‌نويسانى چون اصطخرى و مقدسى از آن نام برده‌اند. گويا شهر لور تا قرون وسطى از آبادى بهره‌مند بود و پس از آن رو به ويرانى نهاده است. انديمشک در دورهٔ قاجاريه و در حکومت حاج صالح خان مکرى با ساختن قلعه‌اى اهميت پيدا کرد و صالح‌آباد ناميده شد ، سپس به انديمشک تغيير نام يافت. مردم اين شهر در گذشته در کپرها ، چادرهاى ساده و بعدها در خانه‌هاى گلى زندگى مى‌کردند. ولى امروزه رشد و توسعه قابل توجهى يافته است.
  اهواز
اهواز مرکز استان خوزستان است. بانى و تاريخ بناى شهر اهواز بدرستى معلوم نيست. عيلاميان شهرى در حدود اهواز بنام «اکسين» بنا کرده بودند. پس از ويرانى آن ، شهر اهواز در دوران اشکانيان ، تجديد بنا گرديد و پس از اشکانيان ، اردشير ساسانى به بناى مجدد اهواز همت گماشت و در دوران پس از ساسانيان نيز شهر اهواز دستخوش ويرانى شد که باز به عمران آن پرداختند. «ابن بنشاد» مى‌نويسد: اهواز شهر بزرگى است ، مردمش زرتشتى و مسلمان و انبار کالاها و فرآورده‌هاى خوزستان است ، شکر ، بافته‌‌هاى پشمى ، جامه‌هاى ديبا ، پارچه‌هاى کنفى و ديگر محصولات را از همه شهرهاى ايران به اهواز مى‌آورند و از اين شهر و به وسيلهٔ کشتى از راه خليج‌فارس به هندوستان و چين و از راه بصره و عراق و اصفهان به ساير کشورهاى جهان حمل مى‌کنند. بازرگانان و سوداگران و بيگانگان در اين شهر سود بسيار مى‌برند. نام اهواز با کالاهاى شکر و پارچه ، در همهٔ‌ جهان مشهور و به بزرگى موصوف بود و به همين جهت عرب‌ها اين شهر را «سوق‌الاهواز» ناميده‌اند. از قرن ششم هجرى قمرى به بعد به علت خراب شدن سد شادروان و همچنين جنگل‌‌ها و اغتشاشات داخلى و بروز بيمارى‌هاى وبا و طاعون ، اهواز رو به خرابى رفت تا آن که در سال ۱۳۰۶ هجرى قمرى همزمان با حفر کانال سوئز و توجه اروپائيان رونق تازه‌اى گرفت. ناصرالدين‌شاه قاجار هم از اين فرصت براى گسترس کشتيرانى بر روى رود کارون استفاده کرد و توسط والى خوزستان در کنار اهواز قديم بندرگاهى به نام «بندر ناصري» احداث کرد. در پى احداث اين بندر نام اهواز به «ناصريه» تبديل شد ولى در دورهٔ پهلوى به نام قديمى «اهواز» خوانده شد.
  ايذه
ايذه يک شهر تاريخى است و آثارى از زمان‌هاى بسيار قديم در آن به جا ماند است. اين شهر در روزگار عيلاميان اهميت و عظمت بسيار داشته و مرکز آن آنزان يا آشتيان بوده و در عهد ساسانيان نيز نام و اعتبار داشته است. در کتابهاى تاريخى و جغرافى دوران بعد از اسلام نيز نام اين شهر ذکر شده است. مقدسى و ابن خرداد و ياقوت حموى از ايذه نام برده‌‌اند. آتشکده‌اى هم در آن شهر بود که تا زمان‌ هارون‌الرشيد فروزان بوده است. «استرنج» مى‌نويسد: ايزج به پل سنگى بزرگى که در آن شهر روى کارون بسته بودند معروف بود. پل مزبور را ياقوت از عجايب جهان شمرده است. اين پل که خرابه‌هاى آن هنوز ديده مى‌شود ، بنام مادر اردشير بابکان (خزهزاد) ناميده مى‌شد. کلمهٔ ايذه در زمان اتابکان لر کمتر بکار رفت و به جاى آن مالمير (مال امير) ناميده شد. کلمهٔ ايذه در قرن‌هاى گذشته به کلى متروک شده بود تا در دورهٔ پهلوى مجدداً مورد استفاده قرار گرفت.
  باغملك
باغملک يکى از شهرستان‌هاى جديدالتأسيس استان خوزستان است و تاريخ آن با تاريخ نواحى شمالى استان خوزستان درآميخته است.
  بهبهان
اين ناحيه در روزگاران باستان وجود داشت و مرکز حکومت آن ابز قباد ، قباد فره و ارگان نام داشت. مقدسى در وصف آن مى‌نويسد: ارجان ولايتى است بس مهم ، دشتى و کوهستانى و دريايى پر از درختان نخل ، انجير و زيتون ، نعمت‌هاى آن فراوان است. ياقوت حموى درباره ارجان (بهبهان) مى‌نويسد: نخستين کسى که ارجان را احداث نمود ، قباد ابن فيروز بود ، زمانى که با روميان جنگيد دستور داد شهرى در مرز فارس و خوزستان احداث کنند و آن را ابز قباد نام نهاد. در روزگار ساسانيان شهر ارجان که در ۱۲ کيلومترى بهبهان بود بنا گرديد بعد از ويرانى ارجان مردم به بهبهان فعلى نقل مکان کردند. در قرن چهارم ميلادى شهر ارجان پرجمعيت و آباد بود. به قول مقدسى ، ارگان خزانه فارس و عراق و بارانداز خوزستان و اصفهان بود. به قول حمداللّه مستوفى ارجان در اوايل قرن هشتم ، ديگر آبادى سابق را نداشت و در نيمه دوم قرن هشتم اثرى از ارجان نمانده بود و طولى نکشيد که بهبهان کنونى بوجود آمد.
  خرمشهر
شهرستان خرمشهر که در گذشته به نام «بندر محمره» معروف بود ، از دو قرن قبل به دليل اهميت سوق‌الجيشى فوق‌العاده مورد توجه استعمارگران قرار گرفت و (تاکنون) چندين بار به اشغال قواى خارجى درآمده است. امپراطورى عثمانى در سال ۱۸۸۳ ميلادى ، انگليسى‌ها در سال ۱۸۵۷ ميلادى و ارتش متجاوز بعث عراق در سال ۱۳۵۹ خورشيدى خرمشهر را اشغال کرده‌اند. استرنج در کتاب سرزمين‌هاى خلافت شرقى دربارهٔ بندر خرمشهر (محمره) مى‌نويسد: «بندر محمره (خرمشهر) در کنار نهر حفار در جاى سابق شهر بيان واقع شده است. نهر حفار نواحى بالاى شط‌العرب (اروند رود) را به دو قسمت بالاى کارون متصل مى‌کند. «ياقوت» ، جزيره بزرگ را که بين دو شط يعنى شط‌العرب و کارون واقع شده «ميان رودان» نام داده است. «مقدسى مى‌گويد: اين جزيره باتلاقى است که در يک زاويهٔ آن کنار دريا شهر عبادان است و در زاويهٔ ديگر در مصب شط کارون بندر سليمان واقع شده است. «کشف نفت در قرن ۱۹ و مجاورت خرمشهر با آبادان که بعداً پالايشگاه مدرنى در آن ساخته شد ، اهميت آن را دو چندان کرده است.
  دزفول
دزپل يا دژپل را در اصطلاح محلى دزفيل و دژپيل گويند و معرب آن دسفول است. دزفول در زمان ساسانيان همزمان با پلى که در کنار آن بر روى دز به منظور برقرارى ارتباط بين پايتخت جديد يعنى جندى شاپور و شوشتر ساخته شد ، ‌ بنا شده است. دزفول در اصل انداميش نام داشت و تا اوايل قرن سيزدهم نيز به همين نام معروف بوده است. احتمالاً نام دزفول يا دزپل از نام همان پل مشتق گرديده است. دز به معنى قلعه است. شهر دزفول در روى تپه‌اى به ارتفاع ۲۱۰ متر از رودخانه بنا شده و سردابهاى عميقى دارد. دزفول مانند شوشتر مدتها تحت‌الشعاع جندى ‌شاپور بود و پس از ويران شدن آن ، رونق يافت ، سپس به سبب عدم توجه به تعمير شبکه آبيارى عهد ساسانى ، آسيب ديد. دزفول از هجوم مغول محفوظ ماند ، ‌ ولى بعداً تحت فرمان ايلخانان درآمد ، در مقابل امير تيمور مقاومتى نشان نداد. نادرشاه چند بار به دزفول آمد و براى حفظ آن در مقابل لران قلعه دزشاه را در چند کيلومترى شمال شرقى شهر بنا نهاد.
  دشت آزادگان
دشت آزادگان در ابتدا به دستِ ميسان يا سهل ميسان و بعد از آن به بنى طرف معروف بود. در سال ۱۳۱۴ خورشيدى بنا به تصويب هيأت وزيران به «دشت ميشان» تغيير نام يافت و در سال‌هاى اخير «دشت آزادگان» نام‌‌گذارى شد. ساکنان اين منطقه را عشاير عرب زبان تشکيل مى‌دهند. اين شهرستان تا سال ۱۳۲۳ خورشيدى جزء شهرستان اهواز بود و بعد از آن با پيوستن به بخش بستان به شهرستان دشت ميشان و دشت آزادگان تبديل شد.


همچنین مشاهده کنید