جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

شفت، استان گیلان


  شفت
شفت از ناحيه‌هاى بسيار قديمى با پيشينهٔ تمدنى کهن در گيلان به شمار مى‌آيد که در متن‌هاى مختلف تاريخى ، بارها از آن نام برده شده است. مرکز شفت گوراب شفت خوانده مى‌شد که در نزديکى روستاى «نصير‌محله» امروزى قرار داشت و آثارى از آن به جا مانده است.
  صومعه‌سرا
در متن‌هاى تاريخى و جغرافيايى از منطقه‌اى به نام صومعه‌سرا سخنى به ميان نيامده است. تنها در دو رباعى منسوب به «سيد شرفشاه» ، عارف قرن هفتم هـ.ق ، از صومعه‌سرا نام برده شده است. منطقهٔ صومعه‌سرا مشتمل بر دو مرکز عمدهٔ اميرنشين «تولم» و «کسگر» بود که در متن‌هاى تاريخى ، بارها به اين دو نام اشاره شده است. در اواخر قرن سيزدهم هـ.ق نيز ، «کَسما» که مرکز مبارزات جنگليان بود ، ‌ اعتبار خاصى داشت. برخى از متن‌ها ، نام صومعه‌سرا را بر گرفته از نام عارف بزرگ قرن چهارم و پنجم هجرى «شيخ عبدالله صومعي» مى‌دانند که مريدان بسيار داشته و صومعه‌هاى متعددى به برکت وجود او در گوشه و کنار اين شهر برپا شده بود. طبق گفتهٔ حمدالله مستوفى ، کسگر از اقليم چهارم بوده و در عهد امارت امير ديباج (۷۰۰ هـ.ق) تحت فرمان شرف‌الدوله ، خواهرزادهٔ امير ديباج بود. حدود سال ۹۷۴ هـ.ق شاه طهماسب به «خان احمدخان» (والى لاهيجان) دستور داد که کسگر را به فرمان‌رواى قانونى آن واگذار کند. احمدخان از اين دستور سرباز زد. در نتيجهٔ هجوم سپاه شاه طهماسب ، حاکم کسگر به نام سپهسالار سعيد کشته شد و حکومت کسگر به امير ساسان بزرگ سپرده شد. به روايت جهانگردانى که از کسگرات ديدن کرده‌اند ، اين شهر در سال ۱۱۵۹ ويرانه بوده است. در زمان آغامحمدخان قاجار ، اين ناحيه خارج از مناطق حکم‌رانى شاه قاجار بود؛ ولى در زمان فتحعلى‌ شاه تحت حکومت شاه شناخته شد ، به شرط آن که حاکم آن جا را مردمِ منطقه انتخاب کنند. در اين دوره از وسعت کسگر کاسته شد و اين ناحيه به وسعت کنونى خود رسيد. شهرستان صومعه‌سرا ، در حال حاضر ، يکى از مناطق رشد يافتهٔ اقتصادى و مهاجرپذير استان است و از جاذبه‌هاى طبيعى جالب توجهى برخوردار است.
  فومن
براساس متن‌هاى تاريخى ، فومن در دوران اسلامى به عنوان مرکز بخش بيه‌پس (بخش غربى گيلان) شناخته مى‌شد. فرمان‌روايان اين منطقه را عمدتاً از خانوادهٔ «آل‌اسحاق» مى‌دانند که نسب خود را به خاندان‌هاى باستانى ايران از جمله به اشکانيان مى‌رسانيدند. در زمان امير ديباج ، فومن به تصرف مغولان در آمد. سادات آل‌کيا در سال ۷۶۶ هـ.ق ازمازندران به گيلان آمدند. در اين زمان ، حکمران فومن «امير ديباج فومني» بود که به کمک اميرهاى محلى ديگر با نيروهاى آل کيا به نبرد پرداخت. نبرد ميان آل‌کيا ، آل‌اسحاق و متحدانش سال‌ها ادامه يافت و سيدعلى که مدعى امامت بود ، ‌ در سال ۷۹۱ هـ.ق در يک پيکار خونين در نزديکى رشت به قتل رسيد. از معروف‌ترين چهر‌هاى خاندان اسحاقيهٔ‌ فومن در دوران صفويه «امير حسام‌الدين» فرزند «امير ديباج» است که بين سال‌هاى ۹۰۷ تا ۹۲۱ هـ.ق در زمان شاه اسماعيل ، بر اين منطقه حکم‌رانى مى‌کرد. شاه اسماعيل صفوى براى فرمان‌روايى بر سراسر گيلان درصدد مقابله با اميرحسام‌الدين برآمد. پس از قدرت يافتن دودمان صفوى و تصميم شاه‌عباس به برچيدن حکومت‌هاى محلى ، «خان احمد» (آخرين فرمان‌رواى لاهيجان از دودمان آل‌کيا) و «محمد امين خان» آخرين فرمان‌رواى فومن از دودمان آل‌‌اسحاق نيز از سپاه قزلباش شکست خوردند و سرتاسر گيلان زير فرمان حکومت صفويه درآمد. قيام جنگلى‌ها از تولم آغاز گرديد و فومن ، پناه‌گاه مهم ميهن‌پرستان و آزادى‌خواهان شد. در حال حاضر ، شهرستان فومن از مناطق زيبا و آباد استان گيلان است که ارزش‌هاى بسيار جالب گردشگرى دارد.
  لاهيجان
بناى شهر لاهيجان به «لاهيج ابن سام ابن نوح» نسبت داده مى‌شود. اين شهر ، در گذشته «دارالاماره» يا «دارالامان» و سپس «لاهيجان المبارک» خوانده مى‌شد. لاهيجان در سال ۷۰۵ هجرى قمرى به دست اولجايتو فتح شد و اميرتيمور به آن لشگر کشيد. پس از تيمور ، سيد اميربيک و اعقاب وى - از سادات کيانى - بر شهر لاهيجان حکومت کردند. شاه عباس اول نيز پس از شکست خان احمد وارد لاهيجان شد. پس از سقوط حکمرانان کيانى ، حاکمان صفوى در اين شهر حکومت کردند. از حوادث ناگوار و مهم در تاريخ لاهيجان ، طاعون سال ۷۰۳ هجرى قمرى‌ ، ‌ آتش‌سوزى سال ۸۵۰ هـ.ق و اشغال آن توسط روس‌ها در سال ۱۷۲۵ ميلادى است. در سال ۱۲۳۰ هجرى قمرى نيز لاهيجان دچار زلزله شد و در سال ۱۲۴۶ ، بار ديگر طاعون در آن کشتار کرد. لاهيجان يکى از مراکز اصلى جنبش جنگلى‌ها بود. در حال حاضر لاهيجان يکى از شهرهاى زيباى استان با امکانات فراوان جهانگردى است.
  لنگرود
نام لنگرود براى نخستين بار در سال ۵۱۲ هـ.ق در متن‌هاى تاريخى ذکر شده است. اين سال مصادف با مرگ «سلطان محمد» پسر «ملک‌ شاه آلب ارسلان» است که منجر به آزادى «فرامرز بن مردانشاه» از زندان اصفهان شد. وى به همراه «علاءالدوله علي» - شاه مازندران - از اصفهان به طبرستان و از آن جا به لنگرود رفت. در روزگار سلجوقيان ، سادات کيا بر لنگرود حاکم بودند. در دورهٔ‌ صفويان ، خصوصاً در دورهٔ‌ سلطنت شاه عباس اول ، شهر لنگرود مرکز حوادث مهمى بوده است. فرار احمدخان حاکم لاهيجان از لنگرود و دستگيرى اعضاى خانوادهٔ‌ وى توسط «کيافريدون» حاکم گيلان و تحويل آن‌ها به شاه‌ عباس ، ‌ از جملهٔ رويدادهاى مهمّ اين دورهٔ شهر است. نادر براى سرکوب تاتارهاى شرق مازندران و توسعهٔ‌ تجارت و دست‌يابى به دريا ، لنگرود را براى ايجاد پايگاه دريايى و کارخانهٔ کشتى‌سازى انتخاب کرد و در توسعه آن کوشيد. در زمان قاجار نيز لنگرود مورد توجه قرار گرفت. مردم اين منطقه در نهضت مشروطيت شرکت کردند. اين شهر ، امروزه يکى از مناطق مهم استان گيلان است و در ميان شهرهاى شرق گيلان از موقعيت جالب توجهى برخوردار است.


همچنین مشاهده کنید