سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا
موش و گربه
دو همسايه بودند که از مال دنيا هيچچيز نداشتند. رفتند جاى دورى و زمين بايرى را درو کردند، آن را شخم زدند و گندم کاشتند. يکى از آن دو که زرنگتر بود مىگفت: 'بيا از حال محصول خود را قسمت کنيم' . |
ديگرى مىگفت: 'حرفى ندارم' . آنکه زرنگتر بود گفت: 'هر چه روى زمين بود مال من، هر چه دانه پاشيديم و زير زمين بود مال تو' . دومى قبول کرد. |
وقتىکه هنگام درو رسيد، نيرنگ همسايه زرنگ برملا شد. اما کارى بود که شده بود و قرار هم گذاشته شده بود. سال ديگر تصميم گرفتند سيبزمينى بکارند. همسايه فريب خورده براى اينکه پيشدستى کند و از تجربه پارسال خود استفاده نمايد گفت: 'آنچه روى زمين است مال من و آنچه زير زمين است مال تو' . همسايه زرنگ که به کار کشاورزى آشنا بود و نوع محصول را بهخوبى مىشناخت پذيرفت. |
وقتىکه هنگام برداشت محصول رسيد، سيبزمينىها نصيب او و ساقههاى بىفايده قسمت همسايه نادان شد. اما خداوند که ناظر اعمال بندگان خود بود، بر همسايه فريبکار غضب کرد و او را به صورت موش درآورد. همسايه نادان که اين صحنه را ديد از خدا خواست او را به صورت حيوانى درآورد که از موش انتقام بگيرد. خداوند که آدم نادان را دوست نداشت او را به صورت گربه درآورد. |
از آن روز تا حالا گربه هميشه دنبال موش است تا انتقام خود را از او بگيرد. |
- موش و گربه |
- افسانههاى گيلان. ص ۱۱۷ |
- گردآورنده: محمد تقىپور احمد جکتاجي |
- راوي: ليلا پوراحمد، ۷۰ ساله، بىسواد، تاريخ گردآورى ۱۳۴۰ |
- انتشارات سازمان ميراث فرهنگى کشور. چاپ اول ۱۳۸۰ |
- به نقل از: فرهنگ افسانههاى مردم ايران ـ جلد چهاردهم، على اشرف درويشان ـ رضا خندان (مهابادي)، نشر کتاب و فرهنگ. چاپ اول ۱۳۸۲ |
همچنین مشاهده کنید
- کچل دهاتی که به مقام داماد شاه رسید (۳)
- کَل رمضان همدانی
- عمو نوروز
- بیبی چَتَنتَن (۲)
- چهل دروغ(۲)
- دختر پادشاه و پسر درویش
- کچل ریشسفید
- دار مکافات
- چه بکنم، چه نکنم
- سندر و مندر(۲)
- آه دختر کوچک بازرگان
- سزای نیکی
- دختر درزی (خیاط) و شاهزاده
- سه احمد
- میوهٔ سحرآمیز و وزیر کینهجو
- جوجهٔ زرنگ
- پیرهزن
- شاهزاده و آهو
- شیبیدین
- سیب خندان و نار گریان(۲)