پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

قلعهٔ مهرك، جهرم (ساسانیان)


   قلعهٔ لشتان، بندرلنگه
اين قلعه در ۶ کيلومترى شرق بندر لنگه قرار گرفته و تاريخ بناى آن سال ۹۰۴ هجرى قمرى است. با توجه به تاريخ مذکور، ‌ گروهى معتقدند که ساخت اين بنا به زمان سلطه و قدرت پرتغالى‌ها بر خليج فارس مربوط است. جمعى نيز عقيده دارند، اين قلعه در عهد هخامنشى احداث شده و بيش از ۲۰۰۰ سال قدمت دارد. در حال حاضر، ‌ به جز حصار بند و آثار مخروبهٔ‌ ديوارها، اثر ديگرى از ساختمان قلعه باقى نمانده است. در داخل قلعهٔ لشتان، چندين قبرستان، ده‌ها برکهٔ آب و انبار آذوقه و آثار فراوان ديگرى به جاى مانده است. دخمه‌هاى سنگى، ‌ شبيه به غارهاى انسان‌هاى غارنشين در ارتفاعات مجاور آن وجود دارد که شباهت زيادى به دخمه‌هاى غار چهل‌خانه و دخمه‌هاى فوقانى ارتفاعات شمالى بندر طاهرى (سِيراف) دارد.
   قلعهٔ لمبسر، قزوين (ساسانيان، سلجوقيان)
در ناحيهٔ‌ رودبار نيز بيش از هر چيز ويرانه‌هاى مربوط به قلعه‌هاى اسماعيليه که بر فراز ستيغ کوهساران خودنمايى مى‌کنند، نمايان است. دژ لمبسر يکى از عظيم‌ترين و وسيع‌ترين دژهاى منطقه است که دو رود «نينه‌رود» و «لمه‌در» در دو سوى آن جريان دارند. قلعهٔ‌ لمبسر از سه جهت مشرق، جنوب و شمال به پرتگاه‌هاى مخوفى منتهى مى‌گردد. بخشى از سمت شرقى آن، يعنى سمت رودخانهٔ نينه‌رود، شيب کم‌ترى دارد. به همين جهت، ‌ ديوارى عظيم و قطور با سنگ‌هاى بسيار بزرگ ساخته‌اند که تا امروز قسمتى از آن پابرجاست و در حدود ۲۰ متر طول و ۱۰ متر ارتفاع دارد.
برج‌هاى دفاعى اين منطقه تسلط خود را بر دره‌هاى اطراف و جلگهٔ جنوبى و قطعهٔ زمين شيب‌دار قلعه به نمايش گذاشته‌‌اند. برج‌ها و خرابه‌هاى ديوار اطراف قلعه و پرتگاه‌هاى خطرناک پاى ديوارها، چشم بينندگان را خيره کرده و آنان را به تمجيد وا مى‌دارند. باروى غربى و برج‌هاى آن نسبت به باروى شرقى استحکام زيادى ندارند؛ زيرا وضع طبيعى آن‌ها، يعنى پرتگاه‌هاى عميق اين سمت، بهترين بارو و حصار دفاعى است. در اين طرف بر سر هر تيزى و پيش‌آمدگيِ کوه، برجى کوچک ساخته‌اند، که فاصلهٔ آن‌ها از هم‌ديگر در حدود ۱۰۰ متر است. باروى جنوبى و شرقى قلعه هنوز باقى است. ديوار شرقى، ديوارى بسيار مستحکم و دو پوسته است و بين دو پوستهٔ‌ آن شکافى پيدا شده که ممکن است پس از مدتى موجب فرو ريختن آن شود.
دروازهٔ جنوبى که کف آن در حدود ۱۵۰ متر پايين‌تر از دروازهٔ‌ شمالى است، سالم‌تر باقى مانده است. اين دروازه شامل دو در، در پشت سر يک‌ديگر است و اختلاف سطح اين دو در حدود ۶ متر است. درِ اول رو به مغرب باز مى‌شود و در دو طرف آن، برج‌هاى بلندى بوده که آنچه امروزه از برج سمت چپ باقى مانده است، ارتفاعى بيش از ۶ متر دارد. پس از اين در، راه قلعه پيچ مى‌‌خورد و به درِ دوم که اتاق نگهبانان در کنار آن است، منتهى مى‌شود. ديوار و تاق اين دو درگاه از سنگِ تراشيدهٔ مکعب شکل ساخته شده است. در زمين شيب‌دار و محصور دژ، خرابه‌هاى بسيار ديده مى‌شود. بعضى از اين ويرانه‌ها از خشت و گل‌اند و از ويرانى بناهاى درون قلعه به تازگى خبر مى‌دهند.
ساختمان مهم دژ لمبسر درست در زيردستِ دروازهٔ شمالى جاى داشته ‌است و در فضايى به طول ۳۵ متر و عرض ۲۵ متر بنا شده ‌است. در زاويهٔ جنوب شرقى اين فضا، برجى نيز بنا شده است. ساختمان‌‌هاى قسمت جنوبى اين فضا سالم‌‌تر باقى مانده‌اند. در اين قسمت ۱۲ اتاق باريک وجود دارد که رو به مشرق ساخته شده‌اند. در عرض اتاق‌ها درهايى کار گذاشته شده‌اند که به راهروها باز مى‌شده‌اند. هلالِ شکستهٔ‌ تاق درگاه‌ها که از سنگ تراشيده و ساخته شده‌اند، هنوز باقى است. هر اتاق ۵/۷۰ متر طول و ۱/۹۰ متر عرض و پنجره‌هايى کوچک دارد. ديوارهاى اتاق‌ها ۱/۲۰ متر قطر دارند و از قطعات عظيم سنگ‌هاى تراشيده ساخته شده‌اند. کف اصلى قلعه با روزهايى که قلعه و بناهاى آن برپا بوده‌اند، فرقى نکرده است؛ زيرا مجراى فاضلاب قلعه هنوز باقى است و با کف قلعه در يک سطح است.
غير از بناهايى که شرح داده شدند، اتاق‌هاى ديگرى که داراى تاق‌هاى ضربى هستند، در داخل باروى قلعه ديده مى‌شوند که نيمى از آن‌ها در زير سنگ و خاک قرار دارد.
قسمت جالب توجه دژ، آب‌روى آن است که تا امروز هم مسير آن را مى‌توان تشخيص داد. اين آب‌رو که از طرف شمال وارد دژ مى‌شود، ‌ به آب‌انبارهاى مکعب مستطيل شکلى به طول ۵/۸۰ متر، عرض ۱/۹۰ متر و عمق ۱/۹۰ متر منتهى مى‌شود. اين آب‌انبارها در دل سنگ کنده شده‌اند. سه آب‌انبار ديگر مانند اين‌ها در طرف شمال، مشرق و در خارج از ديوارهاى دژ ديده مى‌شود. در آخرين قسمت محوطهٔ شيب‌دار دژ، ‌ در يک پارچه‌سنگ که از شرق به غرب کشيده شده است، چند آب‌‌انبار نزديک يک‌ديگر در دل سنگ کنده شده‌اند و آب‌‌انبار بزرگ حدود ۱۲ متر طول دارد. اين آب‌انبارها تنها مکان ذخيره آب دژ لمبسر نبوده‌اند؛ زيرا در پايين ديوار شرقى دژ، جايى که آب‌‌انبارهاى خارج قلعه در سنگ کنده شده‌اند، فضاى سرپوشيده‌اى در ارتفاع ۱۹۰ مترى وجود دارد که با پله‌هايى ناهموار به لب رودخانه منتهى مى‌شود. پهناى اين فضاى سرپوشيده ۹۵ سانتى‌متر و قطر هلال تاق آن کمى بيش از ۳۰ سانتى‌متر است. اين فضاى سرپوشيده فعلاً از خاک و سنگ انباشته شده است.
قلعهٔ لمبسر يکى از شگفت‌انگيزترين قلعه‌هاى ايران است و قدمت آن به دوران پيش از اسلام مى‌رسد.
  قلعهٔ لِيْت (ريت)، انديكا، مسجدسليمان
اين قلعه از آثار دوران قبل از تاريخ است که در نزديکى روستاهاى دو پلوطان و ماشگيرى بخش انديکا به جا مانده است. اين قلعه دوره‌هاى مختلف، ويران و سپس مرمت شده است. آخرين بازسازى آن در زمان حکومت سَلْغُريان (سَلْغُرين مَدُود) بوده است. ديوارهاى اين قلعه نيمه سالم است. قبر آ - عليداد، قهرمان مشهور ايل بختيارى روبروى اين قلعه قرار دارد.
  قلعهٔ ليسار، هره‌دشت، تالش
اين قلعه در ۱۸ کيلومترى مرکز شهرستان تالش، در منطقهٔ «هره‌دشت» نزديک «نوندان» واقع شده است و به صورت دژى بسيار مستحکم با نقش حفاظتى، ‌ بر روى تپه‌اى که حدود ۱۵۰ متر از زمين‌هاى اطراف خود بلندتر است، قرار دارد. مصالح اين دژ مستحکم، در قسمت باروى آن از سنگ و ساروج و تأسيسات درونى آن از آجر و نوعى ساروج سفيد ساخته شده است. اين بناى عظيم، که به دورهٔ سلجوقيان مربوط است، ‌از بخش‌هايى مانند خان‌نشين، قراول خانه، اصطبل و آب‌انبار تشکيل شده، ولى در اثر بى‌توجهى رو به ويرانى و نابودى نهاده است.
قلعه‌هاى ديگر استان گيلان عبارت‌اند از:
قلعهٔ کل نزديک کيش خانى ماسال؛ قلعهٔ تيمورلنگ در آليان؛ قلعهٔ‌ الله داده کوه در مسير کرد محله؛ قلعهٔ چهل گزخال در چهار کيلومترى روستاى شيرکوه؛ کافر قلعه در روستاى عين‌شيخ ديلمان، قلعهٔ شنيدان در غرب آستارا؛ قلعهٔ مازودشت در تنگهٔ رودگا؛ قلعهٔ گورميرزا در ميان آب سفيدرود؛ قلعهٔ تارم در روستاى على‌آباد رودبار؛ قلعهٔ آلن‌کلنگا در روستاى کجيد؛ قلعهٔ طول‌لات و قلعهٔ دزدبن بر سر راه لاهيجان به لنگرود؛ قلعهٔ‌ سر، قلعهٔ چابان راکوه، قلعه تله‌گلو و قلعه محلهٔ آستارا.
  قلعهٔ مانگشت، كهكيلويه(دهدشت)
قلعه مانگشت مهم‌ترين قلعهٔ‌ عصر اتابکان لرستان است. اتابک افراسياب (۶۹۵-۶۸۸) بعد از تجزيه ايالات کهگيلويه از فارس و پيوند آن به لرستان، به اين قلعه پناه برد، اما پس از لغو الحاق کهگيلويه به لرستان توسط ارغون‌خان مغول (۶۹۰-۶۸۰ هـ.ق)، از دژ مانگشت فرود آمد. اين دژ که در حدود ۲ کيلومترى درهٔ بهمئى قرار دارد، مرز مشترک ايلات جانکى و بهمئى است.
  قلعهٔ مخروبهٔ نيستانك، روستاى نيستانك، نائين
اين قلعه که از لحاظ قدمت و طرز ساختمان به قلعه‌هاى پيش از اسلام شبيه است، در روستاى نيستانک از توابع شهرستان نائين واقع شده است.
  قلعهٔ مهرك، جهرم (ساسانيان)
اين مجموعه، که در شهرستان جهرم قرار دارد، متشکل از يک استخر قديمى و خرابه‌هاى حصار قلعه است. از آثار تاريخى ياد شده چنين برمى‌آيد که اين قلعه ديوارهاى پهن و چهار برج داشته است. قدمت تاريخى اين اثر به دوران مهرک نوشزاد (دوران ساساني) منسوب است.
  قلعهٔ ميامى، ميامى، شاهرود (خوارزمشاهيان)
در جنوب ميامى نيز خرابه‌اى هست که طبق عقيدهٔ‌ اهالى اين خرابه در گذشته مرکز قصبهٔ ميامى بود و در زمان فتنهٔ مغول خراب شد. قلعهٔ‌ اراکى چهار برجى نيز در قصبهٔ ميامى در بالاى کوه ميامى است که دروازهٔ آن را از آجر ساخته‌اند و يک آب‌‌انبار بزرگ در ميان آن است.
در جلوى اين قلعه که نزديک به يکى از قله‌ها است، آثار تقريباً دويست خانه ديده مى‌شود. همهٔ راه‌هاى بين اين قلعه و کوه مذکور را با سنگ بسته‌اند که کسى نتواند خود را به آن محل برساند.
   قلعهٔ نودوز، اهر
قلعه نودوز يا نقدوز در ۲۵ کيلومترى جنوب شرقى شهر اهر واقع شده است. اين قلعه بر فراز قلهٔ کوهى مرتفع مشرف بر رودخانهٔ‌ اهرچاى احداث شده است. ورود به قلعه فقط از يال شمالى آن امکان‌پذير است. ارتفاع برج اين قلعه ۱۱ متر است و با سنگ‌هاى تراش خوردهٔ رسوبى به رنگ‌هاى آجرى و زرد و با ملاط گچ و آهک بنا شده است. اغلب برج‌ها و ديواره‌ها با تکيّه بر بدنهٔ‌ سنگى کوه استوار شده‌اند و امکان نقب‌زنى به داخل قلعه را به حداقل رسانده‌اند. قسمت بالاى ديواره‌ها با خشت و گل ساخته شده که به مروز زمان از بين رفته و چندين متر از ارتفاع آن کم شده است.
   قلعهٔ نوشيجان (دژ - آتشكده)، ملاير
تپهٔ قلعهٔ نوشيجان در ۶۰ کيلومترى جنوب همدان و ۲۰ کيلومترى غرب ملاير در منطقه‌اى موسوم به شورکات واقع شده است. از سال ۱۳۴۶ به سرپرستى ديويد استروناخ حفريات علمى در اين محل آغاز گرديد که منجر به شناسايى سه دورهٔ‌ فرهنگى شد. دورهٔ اول مربوط به مادهاست که نيمهٔ دوم قرن هشتم تا نيمهٔ اول قرن ششم قبل از ميلاد را در بر مى‌گيرد. معمارى اين دوره شامل قسمت‌هاى زير است:
- بناى قديمى جبههٔ غربى تپه که نخستين آتشگاه است.
- تالار ستون‌دار يا آپادانا
- تالار مرکزى يا معبد مرکزى (دومين نيايشگاه)
- اتاق‌ها و انبارها
- تونل
- حصار دژ نوشيجان
دورهٔ دوم و سوم اين قلعه متعلق به تمدن‌هاى ديگر است که مورد بررسى قرار نگرفته‌اند.
   قلعهٔ هرمز، جزيره هرمز
اين قلعه که در ضلع شمالى جزيرهٔ هرمز و در ساحل دريا قرار دارد، مهم‌ترين قلعهٔ‌ باقى‌مانده از روزگار تسلط پرتغالى‌ها بر سواحل و جزاير خليج‌فارس است. اين قلعه به فرمان «آلفونسو آلبوکرک» دريانورد پرتغالى در سال ۱۵۰۷ ميلادى، در محلى موسوم به «مورنا» احداث شد. قلعه به شکل چند ضلعى نامنظم است. ساختمان آن بسيار محکم است و ديوارهايى به قطر ۳/۵ متر با چند برج به ارتفاع ۱۲ متر دارد. تأسيسات قلعه شامل انبارهاى تسليحات، آب‌‌انبار و اتاق‌هايى با سقف هلالى شکل است.
در زمان شاه‌عباس که به استعمار پرتغالى‌ها در ايران خاتمه داده شد، اين قلعه به دست امام قلى خان از سرداران شاه‌عباس فتح گرديد.
علاوه بر قلعه‌هاى مذکور، آثار و بقاياى قلعه‌هاى شهرهاى ميناب و جاسک نيز از بقاياى ساير قلعه‌هاى استان است.
  قلعهٔ هزاره (بى‌بى‌مينو)، ميناب
تنها بناى تاريخى شهر ميناب، قلعه‌اى موسوم به قلعهٔ هزاره است. مردم بومى اين قلعه را «بى‌بى‌مينو» مى‌نامند و معتقدند که در روزگاران گذشته دو خواهر به نام‌هاى «بى‌بى مينو» و «بى‌بى نازنين» اين شهر را بنا کرده‌اند. گويا در گذشته دو قلعه وجود داشت که يکى از قلاع ويران شده و تنها قلعهٔ باقى‌مانده، به نام قلعهٔ «هزاره» يا قلعهٔ‌ «بى‌بى مينو» شهرت يافته است.
اين قلعه تا اواخر دورهٔ‌ قاجار مرکز حکومت محلى بود و در اطراف آن، خندقى کنده شده بود. در آن زمان هميشه صد سرباز مسلح در قلعه مستقر بوده و نگهبانى مى‌داده‌اند. در حال حاضر، از اين قلعه مخروبه‌اى باقى مانده است.


همچنین مشاهده کنید