سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

قه لا مروان (قلعهٔ‌ مروان)، دهستان كندوله، صحنه


  قلعه‌هاى پاچنار، سمنان (قاجاريان)
در جنوب غربى ميدان ابوذر و در محلهٔ‌ اسفنجان (کوى شهيدان نوروزي) سمنان آثار دو قلعهٔ پر ابهت و قديمى به چشم مى‌خورد که به قلعه‌هاى پاچنار معروف هستند.
اين قلعه‌ها به صورت دژهاى دوران باستان ساخته شده بودند و از زمرهٔ قلعه‌هاى بسيار مهم نظامى و دفاعى شهرستان به شمار مى‌رفتند. بعضى‌ها قدمت و تاريخ بناى اين قلعه‌ها را به دوران طاهريان نسبت مى‌دهند.
قلعهٔ غربى پاچنار که بزرگ‌تر و وسيع‌تر از قلعهٔ شرقى است. بيش از ۱۳ متر ارتفاع دارد و داراى دو برج ديده‌بانى مدور به قطر دو متر است که در دو گوشهٔ قلعه واقع شده است. قلعهٔ‌ شرقى که در صد قدمى قلعهٔ‌ غربى واقع شده کوچک‌تر از قلعهٔ‌ غربى است و داراى يک برج ديده‌بانى و نيمه‌ويران است.
در بناى قلعه از مصالح ساختمانى چون خشت‌هاى خام بزرگ و سنگ استفاده شده است. قلعهٔ‌ غربى شامل دو طبقهٔ‌ نامنظم است که با ۲۸ پلهٔ بلند و نامنظم به پشت بام راه مى‌يابد. در اين دژ چند خانواده سکونت دارند. بناى قلعهٔ‌ شرقى نيز از خشت خام است و به علت احداث ساختمان دبيرستان دخترانهٔ هاجر، قسمتى از آن ويران شده است و در حال حاضر کسى در آن سکونت ندارد.
   قلعه‌هاى سارو، سمنان (اشكانيان)
در ده کيلومترى شمال شرقى سمنان در نقطه‌اى کوهستانى به نام سارو آثار دو قلعهٔ بسيار محکم و تسخيرناپذير موجود است که طرز ساختمان و انتخاب محل بناى آن‌ها قابل توجه و درخور تحقيق است. اين قلعه‌‌ها در دو طرف کلاته يا مزرعهٔ سارو که چشمه‌ سارى زيبا است واقع شده‌اند. قلعهٔ‌ شمالى بر اثر گذشت زمان و بروز سوانح طبيعى و خرابکارى افراد گنج‌ياب تا اندازه‌اى ويران شده و خالى از سکنه است، ولى اسکلت محکم آن ابهت خاصى به اين دره بخشيده است.
قلعهٔ‌ جنوبى که بر روى قلهٔ بسيار بلندى بنا شده، به قدرى محکم و تسخيرناپذير است که يکى از مهم‌ترين قلعه‌هاى دفاعى شرق ايران محسوب مى‌شد. ظاهراً ساختمان قلعه سه طبقه بوده است و چنين به نظر مى‌رسد که طبقهٔ اول آن جاى چارپايان و طبقهٔ‌ دوم محل سکونت رعايا و خانوادهٔ آنان و طبقهٔ سوم که داراى معبد و حمام و آبدارخانه بود و آن را بارگاه مى‌‌ناميدند، محل سکونت سربازان مدافع و بزرگان قلعه بود.
از موارد جالب توجه در اين قلعه، بردن آب چشمه کلاته سارو به بالاى قلعه بود. با تسطيح زمين آب چشمه‌اى که در حدود چند صد متر از قلعه پايين‌تر بود، ‌ به بالاى قلعه مى‌رسيد و مورد استفاده قرار مى‌گرفت.
چهار گوشهٔ‌ هر يک از قلعه‌هاى سارو، برج‌هايى به منظور ديده‌بانى ساخته شده که بسيار جالب توجه و ديدنى است. تاريخ بناى اوليهٔ قلعه‌هاى سارو را به دورهٔ پيشداديان و کيانيان نسبت مى‌دهند، ولى در زمان‌هاى مختلفى چون دورهٔ اشکانيان و اسپهبدان طبرستان، يکى از پايگاه‌هاى مهم آن‌ها بود و مورد استفاده قرار مى‌گرفت. همچنين اين قلعه به مدت دو قرن مرکز تجمع افراد فعال فرقه باطنيان بود.
   قلعه‌هاى گلاب، گل و ده مرد، سردشت، بهبهان
اين قلعه‌ها در سمت شرقى سردشت در کناره جنوبى رودخانه زهره واقع شده‌اند. با وجود اين که قلعه ده مرد به عنوان يک قلعه صعب‌العبور مشهور است، راههايى از اين قلعه به جلگه مرتفع و قلعه گلاب و قلعه گل وجود دارد. راه قلعه گلاب از گوشه شمالى کوه آغاز مى‌شود و پيچ‌هاى زيادى دارد. اين راه با شيبى تند در جهت شمال غربى و جنوب غربى امتداد دارد. در جلگه تشون، در روستاى آبلش بقاياى يک چهار برجى برجاى مانده است. برفراز مرتفعات مشرف بر اين ناحيه قلعه دخترى وجود دارد که يادآور همه قلعه دخترهاى باستانى ايران زمين است که منشأ پرستش تير، ‌ ناهيد و مهرداد بوده است و شايد روزى جايگاه آتش مقدس کسانى بوده است که آناهيتا را ستايش مى‌‌کرده‌اند.
   قه لا مروان (قلعهٔ‌ مروان)، دهستان كندوله، صحنه
اين قلعه در روستاى کندوله، مرکز دهستان کندوله از توابع بخش دينور شهرستان صحنه قرار دارد و بر بالاى کوه «لمه قه لا» (سينه قلعه) در شمال شرق کندوله واقع شده است. آثار باقى مانده از قلعه نشان مى‌دهد که مصالح آن از سنگ و ملاط گچ بوده است. در بين اهالى معروف است زمانى که مروان خليفه اموى فرارى بود در اين قلعه زندگى مى‌کرده است.
  قه لاى بزه رو (قلعهٔ بزه رود)، روستاى‌بزه‌رود، صحنه
در بالادست روستاى بزه رود، ۵۰ کيلومترى شمال غربى صحنه، در ميان با‎غ‌هاى سيب آثار قلعه قديمى باقى مانده است. از بناى اصلى قلعه يک رديف اطاق که با آجر و ملاط گچ ساخته شده است، در ضلع جنوبى و بقاياى ديوارى از گِل و سنگ در ضلع شمالى به جا مانده است. آجر پاره‌ها و سفالينه‌هاى لعابدار فراوانى در پيرامون آن ديده شده است. بيشتر سفالينه‌ها به دورهٔ صفوى مربوط است.
  قه‌لاهجير (قلعهٔ هژير)، كرمانشاه
بر قلهٔ کوه هژير (هجير) در کنار روستاهاى جون‌آوا (جيحون‌آباد) و چمه (۱۸ کيلومترى شمال غربى صحنه و ۴ کيلومترى شرق راه کرمانشاه - سنقر)، آثار ديوارهاى قلعه قديمى عظيمى مشهود است که بلندى ديوارهاى آن به سه متر مى‌رسد. بيشتر قسمت‌هاى اين قلعه خراب شده و مصالح ساختمانى آن که از سنگ نتراشيده و ملاط گچ سرندى بوده است، به دامنه‌هاى تند قله فرو ريخته است. ريش سفيدان محل اعتقاد دارند که توصيف قله هجير در شاهنامهٔ فردوسى نيز آمده است.
  گؤورچين قلعه، سلماس
گؤورچين قلعه که بر فراز دامنهٔ شمالى کوه آوقان‌داغ استوار است در ۱۰ کيلومترى جنوب پلاژ تابستانى سلماس واقع شده است. تاريخ احداث قلعه مشخص نيست و آثار و بقاياى قلعه نيز کمکى به تعيين تاريخ دقيق آن نمى‌کند. در فاصلهٔ ۳۰ مترى قله کوه آوقان‌داغ دو چاه است که در دل کوه کنده شده‌اند. گفته مى‌شود دو چاه و بناى قلعه به دستور هلاکوخان ساخته شده و محل دفن خزاين وى بوده است.
  گهوارهٔ‌ ديو (گهوارهٔ ديد)، شيراز (ساسانيان)
بر بالاى نوک غربى کوه چهل مقام، مشرف به تنگ اللّه‌اکبر يک چهار تاقى با چهار ستون ساخته شده است که مردم، آن را گهوارهٔ «ديو» مى‌گويند و در بعضى از کتاب‌ها «گنبد عضد» ناميده شده است. از قرار معلوم، گهوارهٔ ديو تحريف «گهوارهٔ ديد» است. گهوارهٔ ديد نام محل ديده‌بانان و قراولانى است که براى حفظ و حراست راه تنگ اللّه‌اکبر مستقر مى‌شدند. اين مکان هم اکنون از گردشگاه‌هاى ديدنى شيراز است که از سمت شمال به پارک ملى بمو مرتبط مى‌شود.
  نارنج قلعه (نارين قلعه)، ميبد
اين بنا که در زبان عامه به نارنج قلعه نيز معروف است يکى از مهم‌‌ترين آثار تاريخى پيش از اسلام استان محسوب مى‌شود و در فهرست آثار ملى به ثبت رسيده است. اين کهن دژ که بر فراز تپه‌‌اى گلين و مشرف بر شهر احداث شده، متأسفانه تاکنون از نظر باستان‌شناختى مورد پژوهش کامل قرار نگرفته و ابعاد ناشناختهٔ آن فراوان است.
تمامى بنا از خشت و گل ساخته شده و معمارى آن به شکل مطبق است و تقريباً در پنج مرحله ساخته شده است که به لحاظ شکل‌‌گيرى خاص و فرسايش برخى از اندام‌هاى معمارى آن، کاملاً از هم قابل تفکيک نيست. تهيهٔ نقشه‌هاى معمارى آن جز از طريق يک برنامهٔ پژوهشى و حفارى باستان‌شناختى که سال‌ها حوصله و زمان مى‌برد ميسر نيست.
قديمى‌ترين بخش بنا فضاهايى هستند که در دل زمين کنده شده‌‌اند و در گويش محلى به آنها (بوکَن) گفته مى‌شود و پايين‌ترين بخش آن را تشکيل مى‌دهند. در بخش‌هاى بالاتر، ترکيبى از عناصر معمارى باستانى و ساخت و سازهاى دوره‌هاى جديدتر به چشم مى‌خورد. به نظر مى‌رسد طبقات فوقانى بنا بيشتر بازسازى شدهٔ دورهٔ اسلامى باشد.
زيرزمين‌ها، خندق، حصار و برج‌هاى حفاظتى عناصرى هستند که اين سيستم دفاعى را کامل مى‌کرده‌اند. متأسفانه بخشى از اين اثر تاريخى در دوران پهلوى دوم در جريان احداث خيابان تخريب شد.
   نارنج يا نارين‌قلعه، نائين
اين قلعه که در شهر نائين، در نزديکى مسجد علويان در محلهٔ باب‌المسجد واقع شده است، بسيار قديمى است و از خشت خام ساخته شده است. عمارت زيرين برج قلعه به تل خاکى تبديل شده، ولى خود برج تا حدودى باقى مانده است.
در اين قلعه چيزى که دلالت بر سال احداث بنا کند وجود ندارد، و فقط سبک ساختمان و متلاشى شدن آن نشان مى‌دهد که اين قلعه به احتمال زياد، ‌ پيش از اسلام، ‌ آتشگاه بوده است.
معروف است که ناصرالدين‌شاه قاجار اين قلعه را در برابر قرآنى به مريم‌بانو دختر آقامحمد بن ابوطالب نائينى اهداء کرد.
به نظر باستان‌شناسان، زمان احداث اين قلعه به پيش از اسلام و به دوره‌هاى اشکانيان تا ساسانيان مربوط مى‌شود. ارتفاع قلعه که اکنون به تل خاکى تبديل شده است، از سطح کوچه‌ها ۵ متر و از کف خندق ۴۰ متر است و به نظر مى‌رسد که در روزگار پيشين مرتفع‌تر از اين بوده است.
جنگ امير مبارزالدين محمد پادشاه آل‌مظفر و ملک اشرف چوپانى در اين قلعه روى داده است.
  دژ زلال‌انگيز، کوهدشت
بر تيغهٔ کوهى در درهٔ «باريکه» سرطرهان کوهدشت که رود سيمره در آن جريان دارد ، آثار يک دژ باقى مانده که به دژ زلال‌انگيز معروف است. ساختمان دو طبقهٔ دژ ، با سنگ قلوه و گچ ساخته شده است. سمت شرقى و جنوبى دژ ، به رود سيمره منتهى مى‌شود که عبور از آن ، با توجه به ارتفاع تيغهٔ کوه و ديوارهٔ دژ ، ناممکن است. بيش‌تر ديوارهاى شمالى دژ باقى مانده‌اند ، ولى نيمى از ديوار شرقى آن فرو ريخته است. در ديوار جنوبى و برج مانند دژ ، دريچه‌اى به اندازهٔ ۲۴۵×۱۲۰ سانتى‌متر ساخته شده است که از آن رفت‌وآمد مى‌کرده‌اند. از اين دريچه ، يک راه مارپيچ که به تپهٔ باستانى «پياره» منتهى مى‌شود ، ‌تحت کنترل قرار مى‌گرفته است. تنها راه منتهى به دژ ، راهى باريک است که از قلهٔ کوه به سوى شمال دژ مى‌پيچد و سپس به طبقهٔ دوم آن مى‌رسد. در بدنهٔ کوه ، چاهى تا سطح رود سيمره کنده شده است که با آن ، آب مورد نياز دژ ، تأمين مى‌شده است. ارتفاع سطح دژ تا بستر رود ، نزديک به ۱۵ متر است. ظاهر اين دژ ، نشان مى‌دهد که از آثار دورهٔ ساسانى است. سطح اين دژ را خاکى با قطر زياد پوشانده است.
  دژ شينه، الشتر، بروجرد
روستاى شينه در انتهاى جنوب غربى الشتر واقع شده است. در شمال اين روستا ، کوهى بزرگ با ديوارهاى صاف و قلل متعدد قرار دارد که ارتفاع آن نزديک به ۱۰۰۰ متر است. بر روى قلهٔ شرقى کوه آثار يک دژ بزرگ و وسيع وجود دارد. اين دژ ده اتاق داشته که به مرور تخريب شده است. مصالح به کار رفته در بنا ، از قلوه‌سنگ و نوعى ملاط است. در جنوب دژ ، آثار يک حوض سنگى ديده مى‌شود که مخزن آب دژ بوده است. ساختمان اين دژ به پيش از اسلام مربوط است.
  دژ گريت، خرم‌آباد
در جنوب غربى دهستان گريت از توابع بخش پاپى خرم‌آباد ، کوهى به نام «سرتنگ» وجود دارد. روى اين کوه ، آثار بناى دژى برجا مانده که امروزه به «سرتنگ‌قلا» معروف است. سطح اين دژ ۱۶۰×۳۰۰ مترى را بارويى محصور کرده است. ارتفاع قلعه از بالا تا پايين نزديک به ۲۵ متر است؛ اما موقعيت طبيعى دژ بسيار جالب است ، به طورى که ديوارهاى آن در سه طرف شرق و جنوب و شمال بر تيغهٔ کوه بنا نهاده شده است. در طرف شرق اين آثار ، بقاياى برج‌هايى که با سنگ و ملاط ساخته شده ، باقى مانده است. در داخل قلعه ، ديوار چند اتاق نيز وجود دارد. اين دژ بر تمام منطقهٔ «گريت» و نيز بر راه‌ها و چشم‌‌اندازهاى شمالى و شرقى آن تسلط دارد. آب اين دژ با لوله‌هاى سفالى از «سراب الي» تأمين مى‌شده است. در شمال غربى دژ ، آثار ديوار آجرى شهر و بر دامنهٔ آن گورستانى بزرگ و قديمى پيداست. احتمالاً گريت پيش از اسلام نيز شهرى با رونق بوده است که در دورهٔ اسلامى ، به ويژه در زمان حکومت اتابکان لر کوچک ، به اوج ترقى رسيده و گسترش يافته و سپس در انتهاى همان دوره ، اهميت خود را از دست داده است.
  قلعهٔ بهرام، روستاى جلگه‌خلج، خرم‌آباد
در جنوب روستاى «جلگهٔ خلج» خرم‌آباد تنگه‌اى است که رود «کشکان» و جادهٔ سراسرى از کنار آن مى‌‌گذرند. در قسمت شرقى دره ، بين دو تيغهٔ کوه از دامنه تا بالا ، آثار دژ و حصارى قديمى ديده مى‌شود. دهانهٔ دره با ديوارى از سنگ و ملاط محصور شده و فقط يک در داشته است. ساختمان دژ به طور پراکنده و در سطح دره يا نزديک به ديوارهٔ کوه و بالاى بعضى از تيغه‌هاى آن شکل گرفته است. بالاى دره نيز ، چند ديوار ديده مى‌شود. ديوار حصار دو متر پهنا دارد که با سنگ و گچ ساخته شده است. اين قلعه به نام «بهرام» مشهور است و موقعيت استثنايى دارد و از جهات مختلف بر گذرگاه و تمامى تنگهٔ کشکان تسلط کامل دارد. اين قلعه را مى‌توان در شمار قلعه‌هاى مهم دوران باستانى ايران به شمار آورد که از ارزش‌هاى جهانگردى قابل‌توجهى برخوردار است.
  قلعهٔ چق (جغد)، کوهدشت
آثار اين قلعه روى قله‌اى به نام «کژنه» در روستاى «رزيوني» کوهدشت پيدا شده است. طول و عرض تقريبى اين قلعه ۲۵×۳۵ متر است و ده اتاق داشته که اندازهٔ بعضى از آن‌ها به ابعاد ۴×۶ متر است. قلعه از سنگ و گچ ساخته شده و در داخل آن ، چند حوض سنگى براى ذخيرهٔ آب ساخته شده است.
  قلعهٔ چمشک، خرم‌آباد
در «پشت‌تنگ» خرم‌آباد و بر دامنهٔ کوه «شخسک» در ميان دره ، قلعه‌اى وجود دارد که طول و عرض بارورى آن ۴۴×۴۸ متر ، و از لحاظ استحکام و طرز ساخت جالب توجه است. درِ ورودى قلعه به سوى جنوب باز مى‌شود. بعد از اين در ، بايد از درى ديگر گذشت تا وارد صحن قلعه شد. طول راهرو از در اول تا صحن ، ۱۷ متر و عرض آن ۲/۵ متر است. در دو سوى اين راهرو ، دو حياط مشابه با چهار اتاق و دو اصطبل ساخته شده است که از هر نظر شبيه به همديگرند. اين ، دومين منزل از خرم‌آباد به سوى دزفول است و تا قلعهٔ شهنشاه ، پنج فرسنگ راه دارد. قلعه با سنگ و آجر و گچ بنا شده و ناودان‌هاى آن از سنگ است. باروى کنگره‌دار قلعه به اطراف مشرف است و مورد استفادهٔ‌ اهالى بومى روستا نيز قرار گرفته است.
  قلعهٔ چنگرى، کوهدشت
«چنگري» نام کوهى است که از شمال شرقى کوهدشت شروع مى‌شود و تا کنار رود سيمره امتداد مى‌يابد. بر بالاى قله‌هاى اين کوه ، آثار چند قلعه باقى مانده که از همه مهم‌تر ، قلعهٔ چنگرى است که روى قله‌اى مشرف به دشت کوهدشت ساخته شده است. فاصلهٔ اين قله تا شهر کوهدشت ۱۰ کيلومتر است. از اين قلعه ، فقط آثارى که طول و عرض آن به ۷۵×۱۰۰ متر مى‌رسد ، باقى مانده است. اين قلعه ، ظاهراً بزرگ‌ترين قلعهٔ «مادانرود» در استان امروزى لرستان بوده است. اين قلعه در گذشته از دو قسمت تشکيل مى‌شده است که هر قسمت آن چند اتاق بزرگ و کوچک داشت که در حال حاضر تنها ديوارهاى شمالى آن باقى مانده است.
  قلعهٔ زاخه يا زاغه، روستاى چغابل، خرم‌آباد
در دو کيلومترى شرق تپهٔ باستانى و روستاى چغابل خرم‌آباد ، آثارى از يک دژ که از سنگ ساخته شده ، باقى مانده است. بيش‌تر تاق‌هاى آن از زير خاک سر برآورده‌اند. بيش‌تر بخش‌هاى اين دژ ، هنوز در زير خاک پنهان است و به شکل تپه خودنمايى مى‌کند. دهانهٔ برخى از تاق‌ها به پنج متر هم مى‌رسد و چند اتاقى که از خاک بيرون آمده‌اند ، به هم مربوط و متصل هستند. درِ بعضى از اتاق‌ها به سوى شمال و برخى ديگر به جانب جنوب باز مى‌شوند. به احتمال زياد ، بنايى که در جنوب شرقى آن واقع شده ، يک آتشکده قديمى بوده است. بيش‌تر سنگ‌هاى به کار رفته در اين بنا ، يا حجارى شد‌ه‌اند و يا قلوه‌اى هستند. کيفيت ساخت و ظاهر بنا نيز به آثار دوران ساسانى شباهت بيشترى دارد. مرمت و بازسازى اين قلعه ، آن را به يک اثر جالب توجه تاريخى تبديل خواهد کرد.
  قلعهٔ سرقلا، دهکده اميرسيف، خرم‌آباد
روى تپه‌اى در دهکدهٔ «اميرسيف» خرم‌آباد ، آثار قلعه‌اى قديمى باقى مانده که طول و عرض باروى آن ۶۰×۲۰۰ متر و پهناى ديوار آن سه متر است. ديوار غربى ، مشرف به دره‌اى با عمقى بيش از ۲۰ متر است که رودخانهٔ «گرداب» از ميان آن مى‌گذرد. ديوار شمالى و شرقى نيز بيش از ۱۰ متر از سطح زمين ارتفاع دارند. قلعه چهار برج داشته که تنها قست جنوب غربى آن برجاى مانده است.
  قلعهٔ سيله، کوهدشت
اين قلعه در قلهٔ «سيله» از کوه «هيزم‌آباد» کوهدشت واقع شده است و آثار آن نشان مى‌‌دهد که مصالح ساخت اين قلعهٔ‌ بزرگ ، از سنگ تراش خورده و ملاط بوده است. سکه‌هايى که از اين قلعه به دست آمده‌‌اند ، به دورهٔ اشکانى تعلق دارند.
  قلعهٔ شهنشاه (گوشه)، روستاى گوشه، خرم‌آباد
در روستاى گوشه خرم‌آباد و در کنار گنبد شهنشاه ، ‌ قلعه‌اى قديمى وجود دارد که از سنگ و گچ ساخته شده است. صحن اين قلعه ۱۲×۲۵ متر است و پانزده رواق و اتاق نشيمن دارد. هر اتاق را ديوارى به دو قسمت تقسيم مى‌کند که براى نگاهدارى چارپايان و استراحت کاروانيان ساخته شده است. بلندى ديوار قلعه پنج متر است. در گوشهٔ جنوب غربى ، پله‌هايى سنگى براى دسترسى به پشت‌بام ساخته شده است. اين قلعه که بر سر راه خرم‌آباد به خوزستان بنا شده ، اولين منزل به سوى دزفول و آخرين منزل به جانب خرم‌‌آباد بوده است.
  قلعهٔ فلک‌الافلاک، خرم‌آباد
بر فراز يک تپهٔ بزرگ سنگى در ميان شهر خرم‌آباد ، قلعهٔ‌ معروف و تاريخى «فلک‌الافلاک» قرار دارد. از زير تپه‌اى که قلعه روى آن ساخته شده ، يک چشمهٔ بزرگ و پرآب جارى است. پايه‌هاى قلعه روى تيغه‌هاى سنگى استوار شده است. تاريخ بنا و نام سازندهٔ اصلى آن مشخص نيست ، ولى در گذشته به نام قلعهٔ «شاپورخواست» مشهور بوده است. بيش‌تر تاريخ‌نگاران اسلامى نيز اين قلعه را به همين نام در آثار خود ذکر کرده‌اند. از اوايل قرن هشتم ، پس از بناى شهر جديد خرم‌آباد ، قلعه نيز به اين نام خوانده شده است. نام «فلک‌الافلاک» از زمان قاجاريه بر اين قلعه گذاشته شد و با گذشت زمان ، تغييراتى در وضع ظاهرى آن ايجاد شد؛ ولى اصالت بنا و ساختمان تاق و برج‌هاى آن هم‌چنان دور از دگرگونى باقى مانده‌اند. قلعه داراى هشت برج است. محيط کلى آن ۲۲۸/۶۰ متر و ارتفاعِ بلندترين ديوار آن تا سطح تپه ۲۲/۵ متر مى‌باشد. در گذشته ، تمام قلعه يک صحن داشت؛ اما در دوره‌هاى بعد ، با ساختن چند اتاق در وسط قلعه ، آن را به دو قسمت تقسيم کردند. درِ ورودى قلعه در شمال آن ۲/۱۰ متر پهنا و ۳ متر بلندى دارد. اين در ، به يک راهروى سرپوشيده منتهى مى‌شود که در داخل آن در سمت غربى ، ‌ دو اتاق و در سمت شرقى آن يک اتاق وجود دارد. اين راهرو با شيب کم ، پس از يک پيچ ، به سمت شرق با اولين صحن مرتبط مى‌شود. صحن اول ۲۲/۵×۳۱ متر و طول آن شمالى - جنوبى است و هشت اتاق دارد. در شمال شرقى آن ، راهرويى ساخته شده که با هفت پله به محوطه‌اى که چاه معروف قلعه در آن واقع شده است ، منتهى مى‌شود. عمق اين چاه تا انتهاى تپه و تا چشمهٔ زير تپه مى‌رسد. در گذشته ، آب مورد نياز ساکنان قلعه از اين چاه تأمين مى‌شده است. دهانهٔ چاه ، چهارگوش و هر ضلع آن ۲/۷۵ متر و ديوارهٔ آن تا اندازه‌اى که اکنون پيدا است (تا عمق هفت متري) با آجر ساخته شده است. در اين عمق ، دهانهٔ‌ چاه را مسدود کرده و طورى ديوارهٔ آن را ساخته‌اند که بتوانند روى آن را در هر چند متر بپوشانند.
دربارهٔ اين چاه افسانه‌هاى بسيارى ساخته و پرداخته شده است. در جنوب قلعه ، راهرويى وجود دارد که به صحن قلعه راه دارد. طول اين راهرو ۲۲ متر است و در سمت چپ آن ، آبريزگاه قلعه ساخته شده است. در سمت ديگر قلعه ، راهى وجود دارد که به پشت بام قلعه مى‌رود. صحن دوم قلعه ، مستطيل شکل و مساحت آن ۲۱×۲۹ متر است. طول اين صحن به صورت شرقى - غربى است و ۱۶ اتاق و ۱۱ کفش‌کن در بين اتاق‌ها قرار دارد. کف اتاق‌ها ، يک متر و نيم بلندتر از کف حياط است و ورودى آن‌ها ، داراى چهار پله است. در قست جنوبى آن سه اتاق به طول و عرض ۳/۸۰×۱۰/۸ متر و سه کفش‌کن به اندازهٔ ۱/۹×۱۰/۸ متر ساخته شده است. اتاق‌هاى وسطى و غربى درازترند و به دو برج جنوبى منتهى مى‌شوند. در شمال قلعه ، چهار اتاق و چهار کفش‌کن وجود دارد که بزرگ‌ترين آن‌ها ، اتاقى است که سه ستون دارد. اتاق ديگر دو ستون دارد. هر ستون ، قطرى به اندازهٔ ۹/۷×۹/۷ متر دارد ، و در هر اتاق دو پنجرهٔ‌ شمالى و دو درِ جنوبى ساخته شده است. سمت شرقى آن داراى پنج اتاق و دو کفش‌کن است که يکى از اتاق‌ها به داخل برج راه دارد و در ديوار برج ، چند مزقل ساخته شده است. تاق برج‌ها ، مُقَرنَسى است که با تاق‌هاى زنجيره‌اى به هم متصل‌اند و با آجرهاى قرمز و بزرگ ساخته شده‌اند. بلندترين ديوارهاى خارجى قلعه در اين سمت واقع شده‌اند. در سمت غربى قلعه ، برجى تازه‌ساز است با چهار اتاق و دو راهرو ، که درازا و پهناى هر يک از اتاق‌هاى آن ۳×۵ متر است. در شمال شرقى آن نيز ، راهرويى است که به اتاقى تاريک که گويا زندان بوده است ، ‌ منتهى مى‌شود. اين راهرو ، هم‌چنين به پله‌هايى که براى رسيدن به پشت‌بام ساخته شده‌اند ، راه دارد. يکى از برج‌هاى شمالى قلعه در سال ۱۳۲۸ هجرى شمسى فرو ريخت و ارتش وقت آن را دوباره بازسازى کرد. کنگره‌هاى قلعه ، گويا به فرمان رضاشاه ساخته شده‌اند. در اطراف تپه نيز آثار سنگ‌قلوه‌اى ديده مى‌شود و برج‌هاى جنوبى بر بناى سنگ قلوه‌اى نهاده شده‌اند. قلعهٔ فلک‌الافلاک در دوره پهلوى محل نگهدارى زندانيان سياسى بود و بيشتر زندانيان سياسى قديمى بخشى از عمر خود را در اين قلعه گذرانده‌اند. اين قلعه ، يکى از بناهاى تاريخى است که با گذشت زمان هنوز استوار و پابرجا مانده و اثرى مهم و محکم با جاذبه‌هاى جهانگردى فراوان است. بخشى از اين قلعه به موزه تبديل شده است.
  قلعهٔ قلاجق، خرم‌آباد
اين قلعه بر بالاى يکى از قله‌هاى «سياه‌کمر» در جنوب شرقى خرم‌آباد از سنگ و گچ ساخته شده و ممکن است از آثار پيش از اسلام باشد. ديوارهاى اين قلعه ويران شده است. اتاق‌هاى آن به هم پيوسته و مرتبط بوده‌اند. اندازهٔ‌ هر اتاق ۳/۲۰×۴/۲۰ متر است. در اطراف و داخل قلعه ، سفال‌هايى شبيه سفال‌هاى دوران پارتى نيز وجود دارد. اين قلعه ممکن است در دوره‌هاى اسلامى هم مورد استفاده قرار گرفته باشد.
  قلعهٔ کورگان، کوهدشت
بر فراز قله‌هاى «دوشه» (دوشاه) در کوهدشت دو قلعه به همين نام ساخته شده است. اولى قلعه‌اى است نسبتاً بزرگ که قسمتى از ديوارهٔ‌ شمالى آن بر تيغهٔ کوه باقى مانده و آثار ديواره‌هاى ديگر آن نيز پيداست. درِ ورودى قلعه که تنها راه ورودى آن است ، در ديوار جنوبى قلعه ساخته شده است. در داخل قلعه ، سه حوض بزرگ براى ذخيرهٔ آب در هنگام نبرد و محاصره کنده شده است. دومين قلعه نيز از لحاظ سبک ساختمان ، مانند قلعهٔ‌ اولى است و در شرق آن ساخته شده است. ساختمان هر دو قلعه ، ‌ از سنگ و ملاط است و چون در هر يک از آن‌ها شاهى زندگى مى‌کرده است ، به «قلعه دوشه» مشهور شده‌اند.
  قلعهٔ منيژه، کوهدشت
قلعهٔ منيژه, کوهدشتبر فراز قله‌اى از کوه سرسرخن کوهدشت ، آثار يک دژ باقى مانده است. طول باروى قلعه متجاوز از ۱۰۰ متر است که در قسمت شمال آن آثار چند اتاق ديده مى‌شود. سطح عمومى قلعه نزديک به ۲۵۰۰ مترمربع است. در قسمت جنوبى اتاق‌ها ، ‌ آثار يک مخزن بزرگ آب ديده مى‌شود که ديوار آن ساروج‌کشى شده است. راه ورود به قلعه فقط از سمت دره است که به سوى آن امتداد دارد. اهميت اين قلعه در تسلط آن بر دره‌هاى اطراف و وسعت ديد جالب توجه آن است که موجب حيرت بينندگان و جهانگردان مى‌شود. در داخل قلعه ، نقبى عجيب و جالب توجه وجود دارد که دهانهٔ‌ آن تا ۱۰ متر به طرف شرق و جنوب داراى شيبى تند است و ۱۵ متر عمق دارد. سقف اين نقب با نوعى ساروج قالب‌بندى و تاق زده شده است. در انتهاى راهرو ، چاهى است با قطر دهانهٔ يک متر ، که اطراف آن سنگ‌چين شده و عمق آن ۲۲ متر است ، ولى آب ندارد. سکه‌هايى که از اين محل به دست آمده‌اند به دورهٔ اشکانى مربوط مى‌شوند.
  قلعهٔ‌ رزه، خرم‌آباد
قلعهٔ رزه از جمله قلعه‌هاى تاريخى استان لرستان است که منزلگاه کاروانيان جادهٔ خرم‌آباد به دزفول بوده است و اکنون نيز جادهٔ سراسرى خوزستان از کنار آن مى‌گذرد. بناى قلعه روى تپه‌اى سنگى نهاده شده است. سراسر ديوار جنوبى آن بر دره‌اى مشرف است که عمق تقريبى آن ۱۵ متر و بلندى ديوار آن در بعضى قسمت‌ها ، هشت متر است. براى ورود و خروج از قلعه ، تنها يک در وجود داشته است. قلعه داراى ۱۳ اتاق بزرگ و چند اتاق کوچک است که در جهات مختلف ساخته شده‌اند. نماى کلى ديوارها و اتاق‌‌هاى قلعه نشان مى‌دهد که در ترکيب معمارى آن تغييراتى داده شده است. اين قلعه ، به هنگام تصرف لرستان به دست قواى دولتى رضاشاه ، اهميت نظامى فراوان داشته و يکى از قرارگاه‌هاى مهم جلوگيرى از شورش ، ياغى‌گرى و غارت به شمار مى‌رفته است. قلعه ، با گچ و سنگ‌قلوه ساخته شده است. در شمال اين قلعه ، يک بناى دو طبقهٔ کوچک‌تر نيز وجود دارد که به حسينيه يا قلعهٔ حسينى مشهور است.
  قلعهٔ‌ رکى، دهستان تشکن، دوره‌چنگى، خرم‌آباد
اين قلعه در شرق دهستان «تشکن» از توابع بخش دوره چگنى خرم‌آباد بر بالاى قله‌اى به نام «رکي» در ارتفاع ۱۰۰۰ مترى کوه «برآفتاب» قرار گرفته است. سطح قلعه با تخته‌سنگ‌هاى بزرگ فرش شده است و نشان مى‌دهد که در داخل قلعه روزگارى قصرى وجود داشته است. ديوارهاى اين دژ ، خشتى است ، ولى ستون‌هاى آن سنگى است. اين دژ بر تمام جلگهٔ تشکن تسلط دارد و راه‌هاى دو سوى کوه و دره‌هاى شمالى آن را زيرنظر مى‌گيرد.
  قلعهٔ‌ کوه‌زاد، دهستان رومشکان، کوهدشت
در غرب دهستان رومشکان ، از توابع کوهدشت در ارتفاع ۱۰۰۰ مترى کوه ويزنهار ، آثار يک قلعهٔ بزرگ باستانى باقى مانده که به نام قلعهٔ‌ «کوه‌زاد» معروف است. ديوارهاى اين قلعه ، از سنگ و ملاط ساخته شده است. در کنار اين ديوارها که هنوز هم پابرجا است ، ‌ اتاق‌هايى وجود دارد. تاق اتاق‌ها به يکديگر پيوسته‌اند و به همديگر راه دارند. طول حصار قلعه ۶۰ و عرض آن ۲۴ متر است و آثار هشت اتاق آن به خوبى پيدا است. تمامى درهٔ سيمره و گستره‌هاى غربى آن تا حدود «بدره» و قسمت‌هاى شرقى دره‌شهر و دشت رومشکان و هم‌چنين درهٔ سرطرهان ، در چشم‌انداز جنوبى اين قلعه ديده مى‌شوند.
  قلعهٔ‌ گم‌ور، کوهدشت
اين قلعه روى قله‌اى به نام «گم‌ور» در کوهدشت بنا شده و مشخصات آن تقريباً مشابه قلعه‌هاى «دوشه» است. در جنوب قلعهٔ گم‌ور ، دو بنا ساخته شده است. حصار و آثار به‌جاى مانده از اين قلعه بيش‌تر و بزرگ‌تر از قلعهٔ «دوشه» است. در غرب قلعه نيز قناتى حفر شده که آب مورد نياز قلعه‌نشينان را تأمين مى‌کرده است.
  قلعهٔ‌ نصير، خرم‌آباد
اين قلعه روى تپه‌اى قرار دارد که از غرب به کوه «مين‌او» و از شرق به کوه «کوچيل» محدود شده است. اندازهٔ حصار قلعه ۳۰×۳۰ متر است و چهار برج دارد که هر يک از آن‌ها ۱۵ متر ارتفاع دارند و بلندى ديوار قلعه ۱۰ متر و پهناى آن ۱/۵ متر است. برج‌هاى قلعه دو طبقه‌اند که در اطراف طبقهٔ بالاى هر برج ، محلى براى ديده‌بانى يا تيراندازى ساخته شده است. اين قلعه فقط يک درِ بزرگ دارد. آب آن از چاهى که درون قلعه کنده شده ، تهيه مى‌شده است. ساختمان قلعه از سنگ و گچ است.
  قلعهٔ‌ منگره، خرم‌آباد
اين قلعه يکى از دژهاى مهم و تاريخى خرم‌آباد است که روى قله‌اى به نام «دز» در غرب روستاى گرداب ساخته شده و به نيمهٔ‌ دوم قرن پنجم مربوط مى باشد. مساحت قلعه نزديک به ۲۰۰۰ مترمربع و سطح اختصاصى آن شامل ۱۲ اتاق است که طول و عرض هر يک از آن‌ها ۴/۵۰×۵/۵۰ متر است. در ضلع شرقى ، ‌ چهار مخزن براى ذخيرهٔ آب کنده شده که ديوار آن‌ها را با ملاط و سنگ ساخته‌اند و روى آن را با نوعى ساروج پوشانده‌اند. اين قلعه تا سال ۷۹۵ هجرى قمرى ، يعنى تا هنگام حملهٔ اميرتيمور به لرستان ، اهميت نظامى خود را حفظ کرده بود. اکنون از قلعهٔ منگره تنها ديوار و تاق‌هاى فروريختهٔ آن به جاى مانده است.


همچنین مشاهده کنید