سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

تپهٔ میل، ری


   تپهٔ مصلى، آذر‌شهر، تبريز
در ساحل شمالى رودخانهٔ آذرشهر تپهٔ بلندى قرار دارد که به دوواداغى يا مصلى داغى معروف است.
سطح تپه وسيع و هموار است و از الواح و سنگ نبشته‌هاى قبور پوشيده شده است. بين اين الواح نه تنها کتيبه‌هاى تازه، بلکه سنگ‌نبشته‌ها و قطعه سنگ‌هاى منقور و منقش فراوانى نيز به چشم مى‌‌خورد که غالباً به قرن‌هاى ۷ و ۸ هجرى تعلق دارد.
  تپهٔ مصلى '، همدان
در شرق شهر همدان، تپه‌اى قرار دارد که به تپهٔ مصلى معروف است. ابعاد اين تپه ۶۰۰×۴۰۰ متر است و با ميدان مرکز شهر (ميدان امام خمينى) فاصله چندانى ندارد. به طورى که از بالاى آن مى‌توان تمامى شهر همدان را به خوبى نظاره کرد.
با توجه به نام تپه، به احتمال زياد اين مکان محلى براى انجام فرايض مذهبى بود و معبد دياناى همدان در اين محل قرار داشت. آثار دوران اشکانى بر روى اين تپه و آثار اشکانى به دست آمده از کاوش‌هاى اين تپه ترديدهايى در اين نظريه ايجاد کرده است.
به نظر مى‌رسد که اين تپه با توجه به نزديکى آن به تپهٔ معروف هگمتانه، ارتباط نزديکى با کاخ‌هاى هگمتانه داشته است که به علت استقرار معبد آناهيتا يا آناهيد بر فراز آن، جنبهٔ مذهبى خاصى پيدا کرده است.
  تپهٔ ملاكانيه (كوشك ملا‌كانيه)، روستاى بادنگان، بويراحمد (ياسوج)
اين تپهٔ تاريخى که به هزارهٔ سوم پيش از ميلاد و سدهٔ هشتم تا دهم هجرى قمرى تعلق دارد، در يک کيلومترى روستاى بادنگان علياى ياسوج واقع شده است. اين مکان با تپه‌هاى شهدا، تپهٔ دم چنار، تل مهره‌اى و تل خسرو قابل مقايسه مى‌باشد.
   تپهٔ منبع آب، كنگاور
در شمال غربى کنگاور در رو به روى تپهٔ برج، تپه ديگرى است که منبع آب آشاميدنى شهر کنگاور بر سطح آن برپا شده است. سطح تپه بوسيله حفاران غيرمجاز کندوکاو شده و ظروف سفالى و شيشه‌اى بسيار به دست آمده است. در اين تپه نيز در سال ۱۳۵۱ پس از چند ترانشه آزمايشى (گمانه) و برداشت خاک‌هاى سطحى به قبورى صخره‌اى مستطيل شکل برخورد شد. اين قبور به وسيله تخته‌سنگ‌هاى بزرگ بسته شده بودند. در يکى از آن‌ها هنگام خاکبردارى يک شيشهٔ کوچک بسيار نفيس و خوش تراش شبيه به عطردان به دست آمد که سطح آن را پوششى مانند صدف تيره پوشانده بود.
   تپهٔ ميل، رى
آتشکدهٔ شهر رى که در تپهٔ ‌ميل واقع است، ‌ در زمان‌هاى بسيار قديم به دست فريدون ساخته شد و آتشدانى در وسط معبد آتشکده قرار داشت که آتش همواره در آن مى‌سوخت. آتشکدهٔ‌ شهر رى، مانند آتشکده‌هاى ديگر، به دست اسکندر مقدونى منهدم شد. تپهٔ‌ ميل در کنار جادهٔ ميل به ورامين و در نزديکى ده خير قرار دارد.
   تپهٔ‌ باستانى سارمران، روستاى سارمران، اسفراين
اين تپه در ۵۰۰ مترى جنوب روستاى سارمران در غرب اسفراين واقع شده است. آثار سفالى پراکنده بر روى اين تپه، مبين دوره‌هاى تاريخى اوايل اسلام است و سفال‌هاى مطالعه شدهٔ به‌دست آمده از آن، اکثراً بدون لعاب و بعضاً از نوع لعابدار سادهٔ اوايل دورهٔ اسلامى مى‌باشند.
  تپهٔ‌ دم چنار، روستاى دم‌چنار، بويراحمد (ياسوج)
مکان اين تپه که يکى از تپه‌هاى پيش از تاريخ است، در نزديکى روستاى دم چنار ياسوج است. اين تپهٔ تاريخى به هزارهٔ سوم و چهارم پيش از ميلاد تعلق دارد و از نظر تاريخى با ديگر تپه‌هاى منطقه، به ويژه تل مهره‌اى و تل خسرو قابل مقايسه مى‌باشد.
   تپه آوه، روستاى آوه، ساوه (ساسانيان، امويان)
تپه باستانى آوه که در کنار روستاى آوه در ۱۰ کيلومترى ساوه قرار دارد از مکان‌هايى است که تاکنون سفالينه‌هاى بسيارى از آن به دست آمده که عمدتاً به دوره‌هاى پيش از اسلام و همچنين بعد از اسلام تعلق دارند.
   تپه چغاميش، دزفول
در فاصلهٔ ۴۰ کيلومترى جنوب شرقى دزفول چند تپهٔ گلين به نام چغاميش قرار گرفته‌‌اند. کاوش‌هايى که از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۶ ميلادى توسط مؤسسه شرقى دانشگاه شيکاگو انجام گرفت، نشان داد که چغاميش شهرى از دوران پيش از اختراع خط است و قدمت آن به حدود ۳۴ قرن پيش از ميلاد مى‌رسد. فرهنگهاى ابتدايى که از روى سبک خاص کوزه‌گرى و سفال‌هاى خوش ترکيب آن مشخص مى‌شود، جانشين يکديگر شده‌اند. قدمت اين فرهنگ‌ها به حدود شش هزار سال پيش از ميلاد مسيح مى‌رسد. خصلت اين دوران را سفالهاى صيقل يافته روشن مى‌سازد. آثار بدست آمده به خصوص سفال‌هاى پاره‌اى از دوره‌ها به سفال‌هاى باستانى بين‌النهرين شباهت دارند.
   تپه حسنلو، نقده
تپهٔ باستانى حسنلو در ۱۲ کيلومترى شمال شرقى نقده قرار گرفته و به مناسبت نام دهکدهٔ مجاورش حسنلو ناميده مى‌شود. ارتفاع اين تپه حدود ۲۰ متر از بستر رودخانهٔ‌ گدار (که در پاى آن جارى است) بالاتر مى‌باشد و قطر آن حدود ۲۵۰ تا ۲۸۰ متر است. چند تپهٔ باستانى ديگر هم که ارتفاع آنها از ۱۵ متر تجاوز نمى‌کند در اطراف اين تپه که بزرگتر از آنها است، پراکنده هستند. از سال ۱۳۱۳ شمسى هيئت‌هاى باستان‌شناسى ايرانى و غيرايرانى در اين تپه به کاوش‌هاى تجارى - علمى دست زده‌اند و آثار با ارزش مختلفى را از زير خروارها خاک به در آورده‌اند. رابرت دايسون که از سال ۱۳۳۴ شمسى رياست هيأت مشترک ايرانى و آمريکايى کاوشگر در تپهٔ حسنلو را به عهده داشت، اين تپه را داراى ۱۰ دورهٔ متمايز سکونت دانسته و آنها را از قديم به جديد، يعنى از دورهٔ دهم تا دورهٔ يکم که آخرين دوره است، تقسيم‌بندى کرده است. به نظر او تاريخ تقريبى سکونت دورهٔ اول به حدود هزارهٔ ششم قبل از ميلاد مى‌رسد و در اين ميان دورهٔ چهارم که مربوط به ۸۰۰ تا ۱۳۰۰ سال قبل از ميلاد است از ارزش خاصى برخوردار و به دوران تمدن مانايى مربوط است.
از بقاياى بناهاى دورهٔ چهارم سکونت در حسنلو، چنين برمى‌آيد که همه از سنگ ساخته شده بوده‌اند. بقاياى کشف شده از زير خاک شامل دژ شهر و باروى دفاعى آن با تعدادى تالار و اطاق‌هاى کوچک است. باروى ياد شده که دژ را فرا گرفته بود در حدود ۳ متر ضخامت، ۷ متر ارتفاع و ۷ برج مربعى شکلى به ابعاد ۱۰×۱۰ متر بوده است. فاصلهٔ‌ هر برج از ديگرى در حدود ۳۰ متر و در دروازهٔ سمت غربى دژ قرار داشت. درون دژ حياطى به وسعت حدوداً ۳۰×۲۰ متر وجود داشته که آن را مجموعه‌هايى از اطاق‌هاى بزرگ و کوچک و تالارهاى ستون‌دار و ايوان‌هاى دراز احاطه کرده بود.
در بين بناهاى سمت شرقى حياط مرکزى به بقاياى چند انبار و اصطبل برخورد مى‌شود. در يکى از اين انبارها تعداد زيادى خمره کشف شده که به گمانى به درد ذخيره آب دژ مى‌خورده و به گمانى ديگر مخصوص نگهدارى شراب بوده است.
«ايدات پرادا» مدعى است که در ميان بقاياى گياهى دژ، مقدارى انگور له شده تشخيص داده شده است. در طاق‌هاى اين قسمت تعدادى اسکلت انسان و اسب پيدا شده که از آن ميان اسکلت‌هاى زن و مردى است که در آغوش هم خفته بوده‌اند.
در جانب ورودى حياط، مجموعه‌اى از بناهايى مانند تالار بزرگ يا پرستشگاه و تعدادى اطاق‌هاى متصل و مربوط به هم قرار داشته است. پرستشگاه که داراى سقف و ستون هاى چوبى بوده، ۲۴/۳۰ متر طول و ۱۸/۵ متر عرض دارد. ارتفاع اين پرستشگاه يک طبقه ۷ متر است، در حالى که تمام بناهاى اطراف آن دو طبقه بوده‌اند و بنابراين پشت همه بام‌ها هم سطح بوده است. در اين پرستشگاه سکوها و جايگاه‌هايى براى روشن کردن آتش و تقسيم قربانى و انجام مراسم مذهبى ديگر وجود داشته است. اطاق‌هايى نيز به انبار و آشپزخانه و اسلحه خانه اختصاص داشته است. از اسلحه خانه که معلوم نشده کارگاه اسلحه‌سازى بوده يا محل نگهدارى جنگ‌افزارها، تعداد زيادى شمشير و سرنيزه آهنى کشف شده است. در اطراف غربى حياط نيز حدود ۱۵ باب اتاق بزرگ و کوچک وجود داشته و جام زرين معروف حسنلو در يکى از اتاق‌هاى همين قسمت کشف گرديده است.
بناهاى شمالى حياط مرکزى گويا جايگاه مخصوص زنان و کنيزان بوده است؛ چه، در همين قسمت تعداد زيادى جعبه‌هاى مخصوص نگهدارى وسايل آرايش همچون سرمه‌دان و وسمه‌دان استخوانى يافت شده است. در يکى از اطاق‌هاى همين قسمت استخوان‌هاى نيمه سوخته ۱۱ اسکلت درهم و برهم مرد و زن و کودک کشف شده است. در آن ميان اسکلتى وجود دارد که احتمال داده‌اند مادرى بوده است که دست به سوى کودکش دراز کرده که او را در آغوش بکشد. اينان گويا گرفتار حريق شده و امکان فرار و نجات نيافته‌اند. در يک اطاق ديگر اسکلت‌هاى زن و مردى يافت شده که از قرار معلوم به هنگام وقوع آتش‌سوزى در خواب بوده‌اند. در اطاق‌هاى ديگر همين قسمت و نيز در حياط مرکزى به اسکلت‌هاى ديگر انسان و اسب و گاو برخورد شده است.
همهٔ‌ قراين حاکى از شبيخون دهشتناک و آتش‌سوزى است که به احتمال زياد به دست دشمنان مهاجم‌، يا به دست سربازان اورارتويى و يا جنگجويان آشورى ايجاد شده و به عمر ۵ قرنى دورهٔ چهارم اسکان حسنلو نقطهٔ سياه پايان گذاشته است.
در جريان کاوش تپهٔ حسنلو که تا آستانهٔ انقلاب، در سال‌هاى مختلف، به دست هيئت‌هاى ايرانى و خارجى صورت گرفت، اشياى سنگى، سفالى، شيشه‌اى و فلزى گوناگون که داراى ارزش تاريخى و هنرى بسيار هستند، کشف شد که در موزه‌هاى ايران باستان، ‌ آذربايجان و آمريکا نگهدارى مى‌شوند. اين اشياء نمايانگر جلوه‌هايى از هنر و صنعت و به طور کلى فرهنگ و تمدن ساکنان آذربايجان و سرزمين‌هاى مجاور آن در ادوار مختلف تاريخى و پيش از تاريخ هستند؛ از آن جمله هزارهٔ اول پيش از ميلاد و به ويژه فرهنگ و تمدن مانا.
يکى از اشياء پيدا شده از اين تپه، جام طلاى مزين به نقوش برجسته‌اى است که شهرت جهانى دارد. اين جام در حوالى غروب روز ۲۳ مرداد ۱۳۳۷ و از لايهٔ‌چهارم سکونت حسنلو که به عصر مانايى تعلق دارد کشف شد. بلندى اين جام ۲۱ سانتى‌متر محيط دهانه‌اش ۶ سانتى‌متر و وزن آن ۵۹۰ گرم و جنس آن از طلاى ناب است.
رابرت دايسون آمريکايى سرپرست هيئت کاوشگر ايرانى و آمريکايى چگونگى کشف جام زرين را براى گزارشگر مجله لايف و خانم پرادا شرح داد. از اظهارات او چنين برمى‌آيد که سه ماه بعد از خاک بردارى در تپه و هويدا شدن قسمت عمدهٔ‌ کاخ درون دژ، غروب يک روز پنج‌شنبه يکى از کارگران حفارى به استخوان‌هاى دست مردى با اسلحه برخورد مى‌کند و موضوع به سرپرست هيئت گزارش مى‌شود. دايسون با دو نفر از همکاران خويش شروع به پاک کردن گل و لاى اطراف استخوان‌ها مى‌کنند و ناگهان خطى از طلا ظاهر مى‌گردد. کاوشگران ابتدا گمان مى‌بردند که يک النگو پيدا کرده‌اند و با هيجان‌زدگى به کار خود ادامه مى‌دهند تا اينکه تيغه باريک طلا بزرگتر و پهن‌تر مى‌شود تا جاى منقش نمايان مى گردد. جام به آهستگى از ميان استخوان‌هاى دستى که نزديک به ۳ هزار سال آن را نگاه داشته بود بيرون کشيده مى‌شود.
به نظر مى‌رسد که با ادامهٔ‌ کاوش‌هاى باستان‌شناسى اشياء و ابزار ديگرى نيز در لايه‌هاى ديگر کشف و به اهميت تاريخى اين تپه بيش از پيش افزوده شود.
   تپه خرمن، روستاى شيخ لر، گرمى
اين تپه در روستاى شيخ لر از توابع شهرستان گرمى مغان واقع شده است. از اين تپه بر اثر گمانه‌زنى آزمايشى توسط هيأت حفارى استان، ‌ پيش از پيروزى انقلاب، آثارى به دست آمد که به دوره پارت‌ها منسوب است. مصالح ساختمانى در اين نقاط، قلوه‌سنگ‌ها و سنگ‌هاى تخته‌اى هستند که با ملاط‌‌ گل استوار شده‌اند. اگر حفارى‌هاى اصلى روى تپه ساختمانى و گورهاى موجود صورت پذيرد، ممکن است نژاد و موطن اصلى قوم پارت‌ که تاکنون در پرده ابهام مانده است روشن شود.
در گمانه‌زنى‌هايى که هيأت مذکور به انجام رساند، ‌ گورهايى از نوع خمره‌اى و سنگى کشف شده است. در کنار مرده‌ها، اشيايى همچون: مجسمه‌هاى سفالين به شکل حيوانات به ابعاد ۲۰ تا ۲۵ سانتى‌متر، سنگ‌هاى عقيق، گوشواره آويز، دستبند نقره، سنگ اپسيدين، سرى کامل سنگ‌هاى وزنهٔ تراش خورده، قمقمه، دوک، ظرف سفالين متنوع و نگين انگشترى از شيشه و ... کشف شده است.
   تپه سرگچله، روستاى سرگچله،دره‌شهر
تپهٔ سرگچله در فاصلهٔ‌ ۸ کيلومترى شمال شرقى دره شهر واقع شده و روستاى سرگچله در قسمت شمالى و شمال غربى آن واقع گرديده است. اين تپه از مجموعه تپه‌هاى طبيعى تشکيل شده و نام خود را از روستايى به همين نام گرفته است. ارتفاع تپه چشمگير، امتداد آن در جهت شمالى - جنوبى با شيب تند همراه است و در حال حاضر منظره‌اى سبز و خرم دارد.
وسعت تپه در سطح فوقانى ناچيز و در بيشتر قسمت‌ها، عرض آن حدود ۲ تا ۳ متر است. روستاى سرگچله در ميان تپه ماهورهاى طبيعى متصل به هم محصور شده و جنس تپه‌ها از خاک رس مرغوب است. مجموعه نشانه‌هاى کشف شده از اين تپه، نشانگر آن است که لايه‌هاى بالايى اين تپه در روزگار ماقبل تاريخ، زيستگاه انسان بوده است.
   تپه عليشار، روستاى عليشار، رازقان،‌ساوه (ساسانيان)
اين تپه در وسط روستاى عليشار در بخش رازقان ساوه قرار گرفته است و قدمت زيادى دارد و از جانب سازمان ميراث فرهنگى به عنوان مکان باستانى، شناسايى و ثبت گرديده است.
  تپه قره‌شيروان، روستاى كورائيم، اردبيل
اين تپه در روستاى کوراييم اردبيل واقع شده است و در جريان حفارى‌هاى غيراصولى، گورهايى در آن کشف شده که متعلق به سده‌هاى هشت و نُه پيش از ميلاد است. به نظر کارشناسانى که اين قبرها را کشف کرده‌اند، گورهاى مکشوفه به سه نوع متمايز تقسيم مى‌شوند که عبارت‌اند از گورهاى اغنيا، عامه و حيوانات. تعدادى از اين گورها به سده‌هاى هفت و هشت قبل از ميلاد تعلق دارد و قابل مقايسه با اشياى مکشوفه در تپه مارليک است.


همچنین مشاهده کنید