جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

خاستگاه ترانه


ادب رسمى همواره برخورد غيردوستانه‌اى با هنر عامه داشته است و به همين دليل است که جلوه‌هاى هنر عامه در کتاب‌هاى ادبى و تذکره‌هاى شعر، کمتر به چشم مى‌خورد.
در يکى دو قرن اخير، توجه خاصى به گردآورى و حفظ و تجزيه و تحليل ادبيات و فرهنگ عامّه شده است و ارزش‌ها و قابليت‌هاى هنرى و تأثيرگذار آن، الهام‌بخش شاعران، موسيقيدانان، تصويرپردازان و همهٔ هنرمندان قرار گرفته است.
کارل بوخر (K. Buecher) دربارهٔ چگونگى تکوين ترانه در مراحل ابتدائى خود مى‌گويد:
...... در مراحل ابتدائى حيات انساني، کار به‌صورت گروهى بود. افراد هر گروه، براى غلبه بر مشکلات توانفرسائى پيش از تاريخ، مشترکاً، به طرزى هماهنگ کار مى‌کردند. و چون هر کارى مثلاً غلتاندن سنگ، يا کندن خاک، يا فرو انداختن درخت، يا پارو زدن، مرکب از حرکات مکرر و منظم است؛ مردم ابتدائى در همين کار جمعي، رفتارى موزون داشتند؛ با يکديگر پس و پيش مى‌رفتند، دست‌ها را بالا و پائين مى‌بردند، ابزارها را به‌کار مى‌انداختند و دم مى‌زدند.... . و موافق حرکات موزون خود، 'شهيق' و 'زنير' مى‌کشيدند و از حنجره اصواتى که با اصوات ناشى از برخورد ابزارهاى کار، بر موارد مورد عمل ملازم بودند، به سبب وزن کار، بهره‌اى از هماهنگى داشتند. بديهى است که انسان‌هاى اوليه در ضمن کار، به مقتضاء احوال خود، کلماتى هم بر زبان مى‌راندند. از اين کلمات که در نظر آنها عوامل جادوئى به‌شمار مى‌رفتند، و ضمناً به‌وسيلهٔ 'فرياد کار' و 'صداى ابزار' قطع مى‌گرديدند، ترانه‌هاى ابتدائى به‌وجود آمد.
صادق هدايت، ترانه‌ها، مثل‌ها و افسانه‌ها را نمايندهٔ روح ملّت مى‌شناسد و آنها را نشأت گرفته از مردم گمنام بى‌سواد مى‌داند.
پروفسور 'دونا ويلبر' مى‌گويد:
... هم شکل ظاهر و هم موضوع شعر کنونى ايران، دنباله‌ آن به قرون پيش از اسلام کشيده مى‌شود و از آن دوران قديم ارث مى‌برد. چون از قطعات ساده‌اى که به زبان و خط پهلوى براى ما به يادگار مانده و از آن زمان دور به ما رسيده، نجومى آشکار مى‌شود که در دورهٔ ساسانيان (۶۳۶ ـ ۲۲۶ پ م) شعرهاى آنان داراى تقسيمات مشخص و هجاهاى معين بوده است و حتى براى موضوعات و موارد مختلف، آهنگ‌ها و شکل‌هاى متنوعى به‌کار برده مى‌شده. از قرار معلوم يکى از اقسام مختلف شعر، آهنگ و وزن مخصوص به نام 'ترانه' بود که هم‌اکنون در روستاهاى ايران معمول و عبارت از موضوع‌هاى ساده است.
بررسى‌هاى دانشمندانى چون، اميل بِنونِيست' و 'هنينگ' نشان داده است که نه تنها متن‌هاى پهلوى نظير 'درخت آسوريک' و 'يادگار زريران' شعر است، بلکه وجود شعر و انواع آن در فارسى امکان‌پذير است. (ترانه و ترانه‌سرائى در ايران)
استاد ملک‌الشعراى بهار مى‌گويد: 'وزن فهلويات، که آثارى نظير رباعيات باباطاهر، 'خسرو و شيرين' نظامى و 'ويس و رامين' فخرالدين‌اسعد گرگانى در آن بحر سروده شده به يکى از اوزان شعرى دوازده هجائى عهد ساسانيان است.
چنانکه مى‌دانيم، ترانه‌هاى ايرانى قبل از اسلام، از آثار اوستائي، پهلوى و مانوى استخراج شده است.
به‌طور کلى، منابع بازمانده از عهد ساساني، سهم بيشترى از بازتاب فرهنگ عامهٔ ايران دارند. کتاب‌هاى نظير: ارداويرافنامه، شايست و ناشايست، دينکرت، اندرز آذرباد ماراپسند اندرز دانايان به مزديسنان، زند و هومن يسن و ... منابع سرشار فولکلوريک مردم ايران قبل از اسلام هستند.


همچنین مشاهده کنید