جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

زادگاه نوشیروان (فقت‌دژ)، قریه نوشیروان، اسفراین


   زادگاه نوشيروان (فقت‌دژ)، قريه نوشيروان، اسفراين
در شمال شرقى اسفراين، قريهٔ نوشيروان زادگاه سلطان انوشيروان واقع شده است. در قسمت شرقى آن حصارى محکم که به نام «فقت‌دژ» معروف است، وجود دارد. بناى اين محل را به قباد فيروز نسبت مى‌دهند. آثار خرابه‌هاى آن در حال حاضر، بر روى تپه‌اى که بين قريهٔ نوشيروان و دنج قرار دارد، به چشم مى‌خورد و بين اهالى آن منطقه به نام «عليقيچ نوشيروان» معروف است. آثار مکشوفهٔ ناشى از حفار‌ى‌هاى انجام شده در اين ناحيه به دوران‌‌هاى قرون اوليهٔ اسلامى و مغول تعلق دارند. از آن جمله مى‌‌توان به مجسمهٔ بودا که جنس آن از مفرغ است و هم‌چنين به کاسه و عودسوزى که با اشکال هندسى و خط کوفى تزئين شده، اشاره نمود.
   سيراف، بندر طاهرى، بوشهر
سيراف در جنوب شرقى بندر بوشهر در جوار بندر کوچک طاهرى قرار دارد. اين شهر باستانى بزرگ شامل بنادر سه گانهٔ کنونى يعنى بندر طاهرى، کنگان و دَيِّر بود. روزگارى همهمهٔ ناخدايان، جاشويان و بازرگانان هم‌آهنگ با غوغا و کوبش امواج بر ديوار ساحلى، اين بندر را به عنوان يکى از پرجوش و خروش‌ترين بنادر جهان مشهور کرده بود. امروزه خاموشى و آرامشى پايان‌ناپذير، ويرانه‌هاى آن را در آغوش گرفته است.
قدمت سيراف با توجه به مدارک تاريخى و کشفيات باستان‌شناسى به دورهٔ ساسانيان مى‌رسد. نام اوليهٔ اين بندر «اردشيرآب» بود که در گذر تاريخ به سيراف تبديل شده است. ظاهراً اردشير بابکان در جريان احداث اين بندر به علت اهميت آب در موقعيت سخت جغرافيايى آن، يک شبکهٔ گستردهٔ آبرسانى نيز ايجاد کرده بود.
اين بندر از بنادر مهم خليج‌فارس در عهد ساسانيان بود و در منتهى‌‌‌اليه شاهراه بازرگانى مهم ساسانيان که از شهر گور (فيروزآباد کنونى) مى‌‌گذشت، قرار داشته است. جادهٔ مفروش سنگى و پهن گور به سيراف، راهنماى کاروان‌هاى بزرگ تجارى بوده که آنان را به ساحل دريا هدايت مى‌کرده است.
ترقى و شکوه و جلال سيراف در قرون اوليهٔ اسلامى به وقوع پيوست. همزمان با قدرت يافتن آل‌بويه و تبديل شيراز به مرکز نظامى و سياسى، بندر سيراف به علت نزديکى‌ آن به شيراز به يک بندر بازرگانى مطمئن بدل شد و حتى بندى نظامى نيز به شمار مى‌رفت.
سيراف در روزگار ديلميان به سبب قدرت سياسى و اقتصادى و نظامى آنان بندر بزرگ خليج‌فارس بود و شايد تنها بندر ايرانى صادرات و واردات اصلى در خليج‌فارس محسوب مى‌شد. دريانوردى و بازرگانى مشغلهٔ اصلى مردمان اين خطه بود. ناخدايان و دريانوردان سيرافى شهرهٔ آفاق بودند. اين بندر در قرن سوم هجرى واسطهٔ عمدهٔ تجارت بين کشورهايى مانند هندوستان، چين، جزاير هند شرقى، زنگبار و بصره بود. بازرگانى در خليج‌فارس در سدهٔ سوم و چهارم هجرى به بالاترين درجهٔ‌ پيشرفت خود رسيده بود، ‌ همه ساله کشتى‌هاى بزرگ چينى از بندر سيراف حرکت مى‌کردند و در بازگشت کالاهايى مانند سنگ‌هاى قيمتى، عاج، چوب، صندل، چوب آبنوس، کاغذ، عنبره‌، انواع عطريات هندى و ادويه مى‌آوردند. از بندر سيراف کشتى‌هاى کوچک‌تر اين کالاها را به بنادر ديگر خليج‌فارس مى‌بردند. همچنين سيراف مهم‌ترين مرکز تجارت مرواريد بود. بنا به نوشتهٔ تاريخ‌نويسان، در قرون اوليهٔ‌ اسلامى سيراف يکى از پرجمعيت‌ترين و آبادترين شهرهاى اردشير خوره (يکى از پنج بخش فارس) محسوب مى‌گرديد.
در حال حاضر آثار باستانى سيراف در جلگهٔ باريکى به طول ۴ کيلومتر و به عرض ۷۰۰ متر مشاهده مى‌شود. کاوش‌هاى باستان‌شناسى سيراف از سال ۱۳۴۵ توسط يک هيئت مشترک باستان‌شناسى ايران - انگليس شروع گرديد و تا سال ۱۳۵۲ هفت فصل کاوش در اين محوطهٔ باستانى صورت گرفت. در خلال اين کاوش‌هاى باستان‌شناسى آثارى به شرح زير پديدار شد:
- قسمتى از يک دژ دفاعى تقريباً مربع شکل اواخر دورهٔ ساسانى، خندق کم عمقى در شمال قلعه و يک ورودى باشکوه با برج‌هاى نيم‌دايره در قسمت جنوبي. احتمال مى‌رود اين دژ توسط شاهپور دوم به عنوان يک پايگاه دفاعى ساخته شده باشد.
- مسجد جامع سيراف مربوط به اواخر قرن دوم هجرى قمرى و چندين مسجد کوچک مربوط به قرون سوم و چهارم هجرى قمري.
- قسمتى از محلهٔ‌ اعيان‌نشين با خانه‌ها و خيابان‌ها و کوچه‌هاى منظم از سدهٔ سوم و چهارم هجرى قمري.
- کوره‌هاى سفالگرى و شيشه‌گرى قرن چهارم هجرى قمري.
- ساختمانى مشابه کاروانسرا يا زرادخانه يا انبار گمرک از قرن چهارم هجرى قمري. اين ساختمان بر تپه‌اى مشرف به دريا بنا شده است و احتمال دارد مرکز ادارى و حکومتى سيراف بوده باشد.
- تعدادى آرامگاه‌هاى گروهى در ارتفاعات شمال سيراف.
- يک مجموعهٔ ساختمانى کاخ مانند و چند بناى ديگر.
   شهر اورارتويى بام فرهاد، سنگر، ماكو
اخيراً آثار يک شهر تاريخى مربوط به هزارهٔ اول پيش از ميلاد در شهرستان ماکو کشف شده است که در مکانى موسوم به «بام فرهاد» در ارتفاعات مجاور روستاى «سنگر» در ۷ کيلومترى شمال شهر ماکو قرار دارد.
براساس گمانه‌زنى‌هاى انجام شده، اين شهر به اقوام اورارتو تعلق دارد و فاقد استحکامات دفاعى بوده است. جهت شهر، شرقى و غربى است و در شرق آن بافت مذهبى شهر قرار دارد. در اين قسمت شهر يک معبد سنگى متعلق به خداى «خالدي» (خداى جنگ اورارتوها) نيز واقع است. در ميان ارتفاعات اطراف، خانه‌هاى عمومى و در غرب شهر ساير تأسيسات همگانى قرار گرفته‌اند. کشف ديوار شهر و يک معبد سنگى ديگر در محلى موسوم به «کوراوغلى قلعه‌سي» از يافته‌هاى مهم اين گمانه‌زنى است.
براساس مطالعات صورت گرفته، شهر در زمان آبادانى خود حدود ۲۰ هکتار وسعت داشته است و اهالى آن نيز آب مورد نياز خود را از رودخانه سنگر که از ميان شهر مى‌گذشته است، تأمين مى‌کرده‌اند.
   شهر باستانى آسك (كلات)، هنديجان، ماهشهر
آسک شهرى قديمى و متروکه است که در جنوب شرقى هنديجان و کيان کوه واقع شده است. آسک در حدودالعالم چنين وصف شده است. «دهى است بزرگ و به بر کوه نهاده و بر سر آن کوه آتشى است که دائم همى درفشد شب و روز و حرب از رقيان آنجا بوده است اندر قديم.» اين مطلب نشان‌دهندهٔ آن است که به زمان تحرير حدوالعالم يعنى در اواخر قرن چهارم هجرى قمرى آسک ‌دهى بزرگ بوده و در دامنهٔ‌ کوهى قرار داشت که بر فراز آن آتش فروزان بوده است:
مرحوم سلطانعلى سلطانى مى‌نويسد: «در نزديک هنديجان کنونى شهر آسک قديم واقع بود که بسيارى از جنگ‌‌هاى خوارج در نزديکى آن رخ داده است و نام اين شهر در بعضى از اشعار شعراى عرب آمده است. بنا به نوشتهٔ يکى از قديمى‌ترين سياحان عرب تا قرن چهارم هـ.ق آثار قصور عاليه و ابنيهٔ عظيميهٔ باستانى در هنديجان برپا بوده است. آثار عظيم آبيارى روزگار باستان در طرفين رودخانه زهره و خيرآباد که در زيدون يکى شده و از وسط هنديجان مى‌‌گذرد، پيداست.
مورخان دربارهٔ آثار آسک نوشته‌‌اند: ايوان بلندى داشته و آتشکده‌ها و دفينه‌هاى باستانى و گورهاى قديمى، تابوتها و حجاريهاى کتيبه مانند در آسک وجود داشته است. کتيبه‌هايى به خط پهلوى بر در غربى ايوان (معبد آتشکده) آسک در سنگ منقوش بوده است. در غرب آسک قلعهٔ گنبدى شکلى است که قبلاً برج ديده‌بانى آنجا بوده است.
   شهر باستانى جندى شاهپور، روستاى شاه‌آباد، دزفول
محل شهر باستانى جندى شاهپور در ۱۰ کيلومترى دزفول و در محدوده روستاى شاه‌آباد، در سمت راست جاده آسفالته دزفول - شوشتر آمده است. سر هنرى راولينسون مى‌نويسد: ظاهراً جندى شاهپور را شاهپور اول پس از پيروزى بر والرين ساخت و هفتمين نفر از اعقاب او شاهپور ذوالاکتاف توسعه داد و به صورت شهر بزرگى در آورد. در زمان حکومت همين پادشاه بود که حدود سال ۳۵۰ م يک اسقف نشين نصرانى که يک قرن پيش در شوش تأسيس شده بود در اين شهر برقرار گرديد.
دانشگاه اين شهر در زمان خود يکى از معتبرترين دانشگاه‌هاى جهان بوده است و تا سال‌ها بعد به عنوان يک مرکز بزرگ علمى شناخته مى‌شده است. علينقى وزيرى ضمن توضيحى در مورد شيوه معمارى اين شهر مى‌نويسد: ساسانيان طرح مستطيلى براى اين شهر در نظر گرفته بودند، شباهت اين شهر به اردوگاه‌هاى رومى دليلى است بر اينکه اين شهر براى جا دادن اسراى رومى و به دست خود آنان ساخته شده است.
   شهر باستانى چمچال، هرسين
در پاى کوه بيستون به فرمان سلطان محمد خدابنده اولجاتيو (۷۱۶-۷۰۳ هـ.ق) شهرى ساخته شد که سلطان‌آباد چمچال يا بغداد کوچک خوانده شد. اين شهر را سلاطين ايلخانى بنا نهادند تا بلکه بتوانند آن را به جاى «بهار» به مرکز کردستان تبديل نمايند. ابوالقاسم عبداللّه بن محمد القاشانى در «تاريخ اولجايتو» ذيل وقايع ۷۱۱ هـ.ق و حمداللّه مستوفى در «نزهه‌القلوب» ذيل کلمه سلطان‌آباد چمچال از اين شهر و بانى آن ياد کرده‌اند. در حفارى بيستون توسط هيأت مشترک ايران و آلمان در ساحل رودخانه گاماسى آوا (گاماسياب) بر روى ديوارى از دورهٔ ساسانى آثارى از دورهٔ ايلخانان کشف گرديد. اين آثار بدست آمده احتمالاً باقيمانده شهرى هستند که به چمچال معروف است. آثار مغولى بدست آمده در بيستون - تا آنجايى که حفارى انجام گرفته - شامل يک ساختمان بزرگ است که از لحاظ معمارى دورهٔ ايلخانيان حائز اهميت مى‌باشد. بنا داراى سيزده اطاق، سه ايوان و چند راهرو است. اطاق‌ها در سه اندازه مختلف ساخته شده‌اند.
مصالح اصلى بنا ملاط گچ غربالى و آهک است. در بعضى از قسمت‌هاى بنا از سنگ‌هاى حجارى شده دورهٔ ساسانى نيز استفاده شده است. آجرهاى مشبک و کاشى‌هاى چهارگوش آبى رنگ که در تزئين بناهاى دورهٔ مغولى مورد توجه بوده است، در تزئينات اين بنا هم بکار رفته است. سکه‌هاى اسلامى، ظروف سفالى ساده و سفالينه‌هاى منقوش و غيرمنقوش نيز از اين محل به دست آمده است. اين بناى دورهٔ‌ ايلخانى تا اواخر دورهٔ‌ تيمورى مورد استفاده بوده است.
   شهر باستانى حسن غازى (ساسانيان)
در سه کيلومترى شمال شرقى روستاى صفربگ، آثارى از يک شهر قديمى به طول ۳ کيلومتر و عرض ۱/۵ کيلومتر وجود دارد. برج و باروها و تعدادى از خانه‌هاى اين شهر هنوز سالم و دست ‌نخورده باقى مانده‌اند. سبک معمارى و عظمت ساختمان‌هاى آن به شيوهٔ معمارى شهر بيشاپور کازرون است. احتمالاً اين شهر همان شهر «توج» است که در سال ۱۸ هجرى به دست حکم بن ابى الحصار سردار عمر بن خطاب فتح گرديد و مرکز عمليات مسلمين شد. در شمال و شمال غربى روستاى صفربگ، دو شهر قديمى ديگر نيز به سبک شهر حسن غازى وجود دارد.


همچنین مشاهده کنید