شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

ترانه‌های عروسی


  ترانه‌هاى عروسى
- ترانهٔ دعاى هنگام عقد:
در خراسان هنگام خواندن صيغهٔ عقد دو زن سفيدبخت، بالاى سر عروس قند مى‌سابند و مى‌خوانند:
يا عزيز خدا عزيزش کن
يا عزيز خدا عزيزش کن
زن ديگرى ضمن تظاهر به کوک زدن پارچه‌اى مى‌خواند:
بستم بستم؛ به حق سليمان نبى
بستم بستم؛ به حق نوح نبى
بستم بستم؛ به حق يونس نبى
بستم زبان داماد و قوم و خويش داماد را
(عقايد و رسوم مردم خراسان)
- ترانه‌هاى آرايش عروس:
در خراسان، موقع آرايش سر عروس اين شعر را مى‌خوانند:
سر نگه‌دار عروسک
سَِروَر نگه دار عروسک
خانهٔ شُويت مِى بُرَن
شوور نگه دار عروسک
(عقايد و رسوم مردم خراسان)
- ترانه‌هاى جشن شب عروسى (در خراسان):
امشب چه شبى است، شب مراد است امشب
اين خانه پر از شمع و چراغ است امشب
اى شمع تو مسوز که شب دراز است امشب
اى صبح تو مَدَم که وقت ناز است امشب
بادا بادا بادا، ايشالا مبارک بادا
عروسى شاهانه، ايشالا مبارکش باد
جشن بزرگانه، ايشالا مبارکش باد
گل به گلستانه، ايشالا مبارکش باد
آن يار من است که مى‌رود سر بالا
دسمال به دست و مى‌زند گرما را
محمل بزنيد، سايه کنيد صحرا را
آفتاب نزنه، شاخ گل رعنا را
بادا بادا بادا، ايشالا مبارک بادا
امشب اميد که در خواب رود چشم نديم
خواب از روضه رضوان نکنند اهل نعيم
جاى آن است که خاموش نشيند مطرب
شب آن نيست که باشند حريفان تسليم
مبارک و مبارک، ايشالا مبارکش باد
لعبت مستانه، ايشالا مبارکش باد
سر و خرامانه، ايشالا مبارکش باد
اى يار مبارک بادا، ايشالا مبارک بادا
(عقايد و رسوم مردم خراسان)
در خانواده‌هائى که اعتقادات مذهبى تند و قوى دارند، در شب عروسى به‌جاى ساز و آواز و دهل و سرنا [اشعارى که به مناسبت عروسى حضرت فاطمه عليهاسلام سروده شده) آتو ئى (ātuyi = زن روضه‌خوان، مکتبدار، ملاباجى) با صداى خوش مى‌خواند:
بادا مبارک، بر جمله يکسر
از بهر عيش خاتون محشر
جبريل آمد، نزد پيمبر
نُه ساله چون شد، زهراى اطهر
گفتا به لقمان، آن حىّ داور
بنديد و عقد زهرا به حيدر
ياران بگوئيد، با ديده‌بوسى
بادا مبارک عيش عروسى
کردم قباله، کوه نمک را
دادم به تو من، شاه‌زنان را
مهريهٔ او، آب‌هاى عالم
قربانى او، جان‌هاى عالم
آن دم به فرمان حىّ طاها (=طه)
بنديد و عقد، خورشيد و ماها
ياران بگوئيد، با ديده‌بوسى
بادا مبارک، عيش و عروسى
مشعل ز نور پاک پيمبر
اندر جلو بود زهراى اطهر
بنشسته زهرا بر هودج نور
اندر کنارش، چندين صف حور
حوران و غلمان، با ديده‌بوسى
صف در صف ايستاده،بهر عروس
ياران بگوئيد، با ديده‌بوسى
بادا مبارک، عيش و عروسى
داخل به حجله، شير خدا شد
در آسمان‌ها، عشرت به پا شد
چون ماه و خورشيد، با هم قرين گشت
خوشحال و خرم، عرش برين گشت
جبريل مى‌خواند سورهٔ تبارک
جمله خلايق گو يَنْ مبارک
ياران بگوئيد با ديده‌بوسى
بادا مبارک عيش و عروسى
عيش ولى داور است، ياران مبارک باد
ساقى حوض کوثر است، ياران مبارک باد
تيغش به فرق کافر است، ياران مبارک باد
باب سرير و سرور است، ياران مبارک باد
شوهر زهراى اطهر است، ياران مبارک باد
ابن عم پيغمبر است، ياران مبارک باد
از همه کس او بهتر است، ياران مبارک باد
- ترانه‌هاى حنابندان عروس:
در سمنان، در مراسم حنابندان عروس قبل از عقد [اين مراسم حنابندان قبل از عقد مختصرتر و محدودتر از حنابندان روز عروسى است] اين ترانه را مى‌خوانند:
حنا حنا حنايه حنا چه خوش نمايه
دست عروس ببنديد شو مادرش ميايه
(آداب و رسوم مردم سمنان، پناهى سمناني، از يادداشت‌هاى پرويز عندليب‌زاده ـ واعظ)
واسونک‌هاى زير در هنگام بله‌بُران، خواستگارى و مقدمات عروسى خوانده مى‌شود:
من و تو دخترِ ملا، من و تو تُنگِ طلا
جاى ما بالابن دازين، شاه ميات پيش شما
شير بها را کم بُکُن اى کدخدا بهر خدا
ما دو تا مادرملا، ما دو تا تُنگِ طلا
جاى ما بالا بينداز، شأن ما پيش از شما
ننه عروس ننه عروس کو سراندازِ سَرتِ
اى طمع‌هائى که دارى کو جاهاز دخترت
شب يک و منزل هزار و چشم دوماد انتظار
يک عروسى سيت ميارُم در همين فصل بهار
عمامهٔ سبز وکيل سايه انداخته بُِر وُ
صد جوون سروِسونى فردا ميان گفتگو
يک چراغى سيت بسازُم صد و سيصد لوله‌دار
جلوت وا دارم عروسِ گله‌گى از من مدار
در مجلس عقد مى‌خوانند و روى سر عروس و داماد نقل و نبات و سکه مى‌ريزند:
صد تومن دادم دعا و صد تومن بند دعا
صد تومن دادم به ليلى تا بيات عقد شما
هنگام حنابندان عروس و داماد خوانده مى‌شود:
بَرقُ برق زلفونت دوماد ميايه منزلت
من حنابندم سرِت، داغت نبينه مادرت
آى حنابند آى حنابند حناى مغبول ببند
داغ فرزندت نبينى با گل‌ريحون ببند
آى حنابند، آى حنابند طشت ببر بالاى بون
حِناى دوماد بيند اَندر ميون قوماشون
جونِ من و جونِ تو و جونِ من قربونِ تو
جون تو دسمال بدوزم سى حنابندون تو
سورى‌ها و افراد خانوادهٔ داماد وارد خانهٔ عروس شده مى‌خواهند او را ببرند:
اومديم و ببريم گل سفيد پمبه را
مونس شب‌هاى تاريک شبچراغ حجله را
يک بخارى تش کنين سيصد غالى فرش کنين
دختر مردم ميبرين خوب نگهداريش کنين
سر بالا کن ماه نو، نيمسر بالا کن ماه نو
امشبت که ميبرن خنده به ما کن ماه نو
گل آورديم، گل آورديم مادرش گريون شده
از صداى ناله‌اش مرغ هوا بريون شده
گل وخى چادر به سر کن گل هواى رفتنه
والله بالله من نميام خونه بابام بهتره
خونه بابام همه‌ش من نون و پسَه مى‌خورم
خونه شوهر همه‌ش من نون و غصه مى‌خورم
داماد منتظر عروس است:
شب شد و عروس نيومند چشم دوماد انتظار
خير ببينى ننه‌عروس، زود گل از خونه‌ت درآر
شب شد و عروس نيومد جل چراغون پاکِ سوخت
غم مخور اى شازده دوماد شب بود مانند روز
عروس را به خانهٔ داماد مى‌برند:
چارقد گردت بنازم فوروفور باد مى‌بره
رنگ گلناريت بنازم دل دوماد مى‌بره
سوريا نرين به کوچه، کوچه پرشُليه
لاله‌ها بالا بيگيرين، لب عروس گليه
عروس وارد خانهٔ داماد مى‌شود در حالى‌که اسپند دود کرده‌اند و آينهٔ بزرگى را جلويش گرفته‌اند:
ماشين اومد تو خيابون خانم عروس شد سوار
ننه عروس گريه مى‌کرد مثل بارون باهار
اومديم و اومديم و نگوئين دير اومديم
گل به دس دسمال به جيب و شاد و خرم اومديم
شازده دوماد شازده دوماد تو چرا افسرده‌اى
دخترى که تو مى‌خواستى ما بَرات آورده‌ايم
عروس و داماد در حجله‌اند:
کى به حجله کى به حجله، شازده دوماد با زنش
کى بگرده دور حجله، خواهر کوچکترش
يل خودم، يل دوزخودم، انگشتر فيروز خودم
اذن بده چائى بيارم خواهر دلسوز خودم
صبح صادق بارشيم تا غنچهٔ گل وا کنيم
ما که صدق صاف داريم با على سودا کنيم
کاسه چينى تو طاقچه جار بلبل مى‌زنه
شازده دوماد توى حجله بوسه بر گل مى‌زنه
مى‌خواهند عروس و داماد را در حجله تنها بگذارند:
عروس شاهانه، ايشالاّ مبارکش کن (دسته‌جمعى)
جشن بزرگانه، ايشالا مبارکش کن (دسته‌جمعى)
پاش تو رکاب دولته مبارک ايشالا (دسته‌جمعى)
همه بيگين مبارک، مبارک ايشالا (دسته‌جمعى)
شالا عروس خوشش بو، ايشالا (دسته‌جمعى)
شالا دوماد خوشش بو، ايشا (دسته‌جمعى)
ننه دوماد خوشش بو، ايشالا (دسته‌جمعى)
بُواى دوماد خوشش بو، ايشالا (دسته‌جمعى)
شازده دوماد خوشش بو، ايشالا (دسته‌جمعى)
جيبش پرپول آبو، ايشالا (دسته‌جمعى)
ايشالا عروس خوشش بو، ايشالا (دسته‌جمعى)
شکم اول پُس، آب، ايشالا (دسته‌جمعى)
شِکَم دوم دُخ آبو، ايشالا (دسته‌جمعى)
واسونک‌هاى زير را ممکن است در تمام مراسم بخوانند:
من نمى‌رفتم به غربت تو فرستادى مرا
گر بميرم شهر غربت آه تو گيرد مرا
يى حياط و او حياط و مهجومه نقل و نبات
چى چى پيشکش دوماد کن، جون مادرزن فدات
خانم عروس گيس بلند و توى گيست جو ز وقند
پيش روى شازده دوماد کم بگو شيرين بخند
يا نمى‌شم، يا نمى‌شم تا سرم غوغا شود
سکّه بر سر مى‌زنم تا همسرم پيدا شود
نون شيرى پخته‌ايم و برگ گل آوخته‌ايم
سوريا گو يين مبارک آش پر گوشت پخته‌ايم
چارسوار از تنگ دراومد، چارتفنگ بر دوششون
چار فتيلهٔ ابر شومى خان مى‌شه مهمونشون
آفتابه گردن سه‌راهى از مرصّع جومشه
دوماد خاصه خودمون مشت جعفر نومشه
هل و ميخک روتشه، دوماد نمى‌دونم چه شه؟
غورى بنداز رو سماور تا چائى دم بکشه
چارقد گرد حريرى بر سر حور و پرى
هر که از دولت مى‌تازه ما از خداى بالا سرى
- هفت ـ يَزْلِه (ترانهٔ شادى در بوشهر):
هِلِه‌يُوْس، هله‌يوسا helleyowos helle yowsa
جهاز اومد نفع دزا: کشتى آمد به نفع دزدان
هله‌يوس، هله‌يوسا
بيس جهاز، صد بغل: نخستين الوار چوبى که هنگام ساختن کشتى به‌کار مى‌اندازند، صد بغل است.
هله‌يوس، هله‌يوسا
بشير سيا، بالاى دکل
هله‌يوس، هله‌يوسا
بشيرا کى گفته زن کنى؟: بشير، چه کسى گفته زن بگيرى؟
هله‌يوس، هله‌يوسا
خودت اسير غم کنى
هله‌يوس، هله‌يوسا
مو عاشق سمنبرم: من عاشق سمنبر هستم
هله‌يوس، هله‌يوسا
پاى پتى رى مَنْوَرم (نوعى کشتى اقيانوس‌پيما).
(شروه‌سرائى در جنوب ايران، ص ۵۶ ـ ۵۷)
- ترانهٔ عروسى چوپى محلى (لا حولالله):
لا حول لا لله، قوّت الا بالله
مى‌خوام بخوابم، خوابم نمياد
هر چى مى‌شينم، يارم نمياد
لا حول لا لله، قوت الا بالله
ما که عروس آورديم، الحمدلله
دو تا بوديم که داغ هم نبينيم
گل خرمن زنيم سايه‌ش نشينيم
گل خرمن زنيم، سايه نداره
که درد عاشقان چاره نداره
يا حول لا لله...
ما که عروس آورديم، الحمدلله
(موسيقى بوشهر، ص.۸۲)
- ترانهٔ عروسى ترکمنى:
آرپَه چورک بى دِرمَه: به عروس نان جو نخوران
آلا چه کوينک گى دِرمَه: و لباس کرباس مپوشان
آقزلا را تا پدرِمَه: و رفتارى مکن که به زبان‌ها بيفتى
طوى نسق لا رى يترِمَه: عروسى را بر هم مزن، عروس با نعمت فراوان
ساق اَلى سارى ياغدا: زندگى کند و دست راستش هميشه توى روغن زرد
سُل آلى سوق اوندا: و دست چپش درآرد سفيد قرار داشته باشد


همچنین مشاهده کنید