سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

ترانه‌های کار


ترانه‌هائى که هنگام کار خوانده مى‌شوند، دامنه وسيعى دارند. نمونه‌هاى فراوانى از آنها را در ميان کارگران و کشاورزان ديده‌ايم. اين آواها، فضاى کار را از يکنواختى درآورد، و خستگى ناشى از کار را تسکين مى‌دهد. (ترانه‌هاى ملى ايران)
در برخى از اين ترانه‌ها، انس و الفت آدمى با حيوان به تصوير درآمده است، به‌طور کلى، ستايش کار در فرهنگ روستائى، جاى والائى دارد.
ترانه‌هاى عاميانه در شهرها، با نوعى بازاريابى و تبليغ براى فروش کالا، همراه بوده است. در اين باره به کلمات آهنگين و موزون فروشندگان که با صداى بلند و گاهى همراه با نوعى آوازه به فراخوان مشترى مى‌پردازند، مى‌توان اشاره نمود. (ترانه و ترانه‌سرائى در ايران)
پرداختن به رابطهٔ انسان، حيوان و گياه در ترانه‌هاى کار، پيشينه‌اى طولانى دارد و در متون ادبى و هنرى به‌صورت برجسته‌اى نمايانده شده است.
... در انديشهٔ اوستائى، همهٔ آفريدگان اهورائى، از ماه و خورشيد و ستارگان تا گياهان و مرغان و چارپايان و زمين و آب، يا انسان در نظام برادرانه و مقدسى جاى گرفته‌اند. نيکى، وجودى عينى و ذهنى است که پاره‌هاى آن از يکديگر جدائى‌ناپذير هستند، درهم راه مى‌يابند و در يکديگر حلول مى‌کنند؛ مثلاً ناهيد، نه تنها فرشتهٔ نگهبان آب است با گردونه‌اى از باد و باران و ژاله، بلکه خودروى است در بزرگى به اندازهٔ آب‌هائى که روى اين زمين جارى است. (يشت‌ها، ج ۱، 'آبان‌يشت' بند سوم)
همين وحدت و همسازى انسان و جهان جانوران: وارغن درمان‌بخش و سيمرغ مددکار اوستا، مفاهيم پيروزى و عدالت و تجسّد اين ايزدان ـ وارغن و سِئنَ ـ در هم آميخته و به شاهنامه راه يافته است. (مقدمه‌اى بر رستم و اسفنديار)
در ادبيات فولکوريک ايران، رابطهٔ شگفت انسان و حيوان و گياه، اشکال متنوعى دارد. برحسب اين آثار، حيوان در کنار انسان و با انسان زندگى مى‌کند و به‌عنوان مکمل، در ادامهٔ زندگى خود و انسان، نقش‌هائى بر عهده مى‌گيرد.
رابطهٔ انسان و حيوان در تفکرات اسلامى نيز تلطيف شده است. حيوانات، همان خضوع و حرمتى را که پيروان در قبال اولياءِالله معمول مى‌دارند، به‌کار مى‌برند. آهو، تحت ضمانت حضرت رضا (ع) از جنگ شکارچى آزاد مى‌شود تا به بچه‌هاى خود شير بدهد و 'ضامن آهو' لقب ديگرى براى آن امام بزرگوار مى‌شود. شير درنده، مطيع و فرمانبردار مولاى متقيان است و هم اين حيوان در بادکردهاى واقعهٔ صحراى کربلا و آن روزهاى خون و آتش، در مراسم تعزيه و دسته، حضورى نمادين دارد. اسب حيوانى است که به منزلهٔ نماد وفا و اطاعت در خدمت رسول و آل رسول است؛ ذوالجناح پيامبر، دُلدُل اميرالمؤمنين، عقاب حضرت على اکبر و... رخش رستم، شبديز خسرو پرويز و... صدها ديگر نام‌هائى جاودانى هستند که بيانگر رابطهٔ خوب و ايثارگرانه بين انسان و حيوان شناخته شده‌اند. اين تنها اسب و گاو و گوسفند و الاغ نيستند که به سبب سودرسانى مادى و بازده اقتصادى در رابطهٔ تنگاتنگ با انسان قرار دارند، پرندگانى همچون بلبل، کبوتر، طوطى و قنارى نيز با انسان رابطه‌اى معنوى و روحانى دارند و انسان در زندگى خود براى آنها سهمى قايل شده است. (ترانه و ترانه‌سرائى در ايران)
رابطهٔ انسان و حيوان در بعضى موارد، خصمانه است. حيواناتى همچون عقرب و مار، حيواناتى زيانمند هستند و زندگى انسان را تهديد مى‌کنند. اگر مقابله و مبارزهٔ روياروى مقدور نباشد، انديشهٔ چاره‌گر به دعا و جادو متوسّل مى‌شود.
در يکى از ترانه‌هاى گيلکى، وقتى عاشق، در هيجان‌هاى تب‌آلود خود به معشوقه نفرين مى‌کند، مى‌گويد:
الهى گوسالهٔ شيرخوار گاوت بميرد
که آن ابروان پيوسته‌ات مرا شيدا کرد
در عاشقانه‌ها، حيوانات سنگ صور عشاق هستند و در خاموشى نجيب خود به شور و شوق و نياز و لب و بى‌تابى‌هاى آنها گوش فرا مى‌دهند.
انسان، حتى در تقسيم لذت‌هاى خود با حيوان شريک مى‌شود. فراوان شنيده‌ايم که براى افزايش شيردهى گاو، از نواى موسيقى استفاده مى‌کنند. در فرهنگ ملى ايران، اين پديده سابقهٔ طولانى دارد. از نى مشهور چوپانان و آواز شتريانان که بگذريم، در ميان عشاير ايران، نيز آهنگ‌هائى هست که در رابطه با حيوانات خوانده و اجراء مى‌شود. در ايل قشقائى آهنگ‌هائى وجود دارد که آنها را هنگام کار مى‌خوانند. برخى از اين آهنگ‌ها، آنهائى است که در رابطه با کارهاى مخصوص حيوانات است. آهنگ‌هائى که هنگام راندن گلّه اجراء مى‌شود و آهنگ‌هائى که زنان براى دوشيدن شير گوسفندان و گاوان زمزمه مى‌کنند، از آن جمله است. (بيت ترانهٔ محلى فارس)


همچنین مشاهده کنید