شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

منارهٔ خسروگرد، سبزوار


   برج‌‌هاى آرامگاهى خرقان، روستاى حصارارمنى، خرقان‌غربى، قزوين (سلجوقيان)
اين برج‌ها در يک کيلومترى روستاى حصار ارمنى - از توابع خرقان غربى، و در ۳۲ کيلومترى جادهٔ‌ قزوين - همدان قرار دارند. برج‌هاى خرقان در محوطهٔ وسيعى به فاصلهٔ کمى از يک‌ديگر قرار گرفته‌اند و از بسيارى جهات باهم شباهت دارند؛ اما برج شرقى، قديمى‌تر از برج غربى است.
بناى برج شرقى داراى نقشهٔ هشت‌ضلعى با ستون‌هاى مدور در هشت گوشه است که قسمت ازارهٔ آن در سال ۱۳۴۷ هـ.ش تعمير و مرمت گرديده است. تمامى بنا به ضخامت ۶۰ سانتى‌‌متر با آجرهاى ساده به ابعاد ۵×۱۹×۱۹ سانتى‌متر يا ۵×۲۰×۲۰ سانتى‌متر ساخته شده، سپس روى آن پوششى تزئينى با آجر به ضخامت ۲۱ سانتى‌متر اجرا شده است. قطر ستون‌هاى مدورِ گوشه‌هاى بنا، به جز دو تاى آن‌ها که راه‌پلهٔ مارپيچ منتهى به بام را در بر مى‌گيرند، همگى يکسان است. براى رسيدن به راه‌پله‌ها بايد از درِ مستطيل شکل کوتاهى که در داخل اتاق مقبره قرار دارد، گذشت. تعداد پله‌هاى هر راه‌پله ۲۲ عدد است.
با توجه به ويژگى‌هاى تاريخى بناى برج، مى‌توان گفت که در ميان گنبدهاى دوپوسته‌اى که پوستهٔ دوم آن‌ها مخروطى‌شکل نيست، اين بنا نخستين گنبد دو پوستهٔ‌ قرن پنجم هجرى به شمار مى‌رود و از اين نظر حائز اهميت است.
نماى خارجى بناى برج به تمامى از آجرهاى تزئينى است. وجود همين نماى آجرى است که منظر برج را به صورت يکى از زيباترين و چشم‌گيرترين آثار معمارى قرن پنجم ايران درآورده است. اين تزئينات، بر روى ساقهٔ گنبد و ضلع‌هاى هشت‌گانه صورت گرفته است.
قاب‌سازى‌هاى تزئينى داخل طاق‌نماهاى ضلع‌هاى هشت‌گانه هر يک داراى طرح و نقش خاصى هستند که هيچ‌يک با ديگرى يکسان نيست. تنها در سه ضلع بنا، طرزچينى به صورت برجسته‌‌اى انجام گرفته است. اين شيوهٔ کار، با نقشى که براى اجرا انتخاب گرديده است نيز انطباق دارد. ضلع سردرِ ورودى برج، تزئين بيش‌ترى در بر دارد. در اين محل، تزئينات خاصى که عبارت از کتيبه‌‌اى دوخطى است، وجود دارد. مضمون دو خط کتيبهٔ مزبور عبارت است از : «به تاريخ سنه ستين و اربعمائه (۴۶۰) ‌عمل محمد بن مکرالزنجانى القبه».
بناى برج غربى از نظر طرح و نقشه به بناى قديمى‌تر بسيار شباهت دارد. نقشهٔ آن نيز هشت ضلعى است و در گوشه‌ها، ستون‌هاى مدور کار گذاشته شده است. در اين اثر، ارتفاع ستون‌ها کمى بيش‌تر از اثر قبلى است و تا روى ساقهٔ گنبد ادامه يافته است و چنين مى‌نمايد که به يک کلاهکِ گنبدى شکل ختم مى‌شده‌اند. در اين بنا، معمار به جاى دو راه‌پلهٔ مارپيچى، يک راه‌پله ساخته است.
در بالاى ستونى که راه‌پلهٔ مارپيچى درون آن ساخته شده است، پنجره‌اى مستطيل شکل با قوس جناغى در پوشش خارجى گنبد قرار دارد تا نور لازم را در مسير راه‌پله تأمين سازد. در اين برج، معمار ضمن رعايت ابعاد برج قبلى، حدود ۵۵ سانتى‌متر به ارتفاع آن افزوده تا حالت کشيده‌ترى به بنا ببخشد. گنبد خارجى آن - مانند بناى قبلى - داراى رگه‌هاى برجستهٔ آجرى است. وضع درِ ورودى برج، مؤيد اين است که در دوره‌هاى بعد، بنا دچار دستکارى شده و تغييراتى در آن راه يافته و از تزئينات آن کاسته شده است. از نظر تزئينى، بناى مزبور در مقايسه با برج قديمى، اختلاف‌هاى قابل ملاحظه‌‌اى را نشان مى‌دهد که بيش‌تر مربوط به نماسازى ضلع‌ها و سردرِ ورودى است. در قسمت ساقهٔ گنبد، از همان شيوهٔ برج قديمى الهام گرفته شده است؛ چنان‌که قسمت بالاى ساقه را دورتادور هشت حاشيهٔ پهن با نقش‌هاى هندسى و پيچ‌در‌پيچِ بسيار زيبا فرا گرفته است و سپس در زير آن، يک حاشيهٔ باريک کتيبه قرار دارد. نماسازى تزئينى ضلع‌هاى هشت‌گانهٔ برج به اين صورت انجام گرفته است که متصل به ستون‌هاى مدور از پايين تا بالا، يک حاشيهٔ کم‌عرض آجرچينى شده و در واقع براى هر ضلع، يک چارچوب به وجود آمده است. سپس مماس به آن، ستونچه‌‌هاى تزئينى باريک آجرى تا نيمهٔ ارتفاع هر ضلع بالا رفته‌اند که بر روى خود طرح قوس‌مانند تيزه‌دارى را مانند برج اول حمل مى‌کنند.
حاشيهٔ اين قوس‌هاى تزئينى در همهٔ‌ ضلع‌ها، جز دو ضلع، مانند برج اول ساده است. در ضلع‌هاى دوم و هشتم، اين حاشيه با آجرکارى برجستهٔ ظريفى تزئين شده است. ضلع‌هاى هشت‌گانه در جهت طول به دو بخش و به نحو جالبى تقسيم شده‌اند؛ چنان‌که در وسط، يک رگهٔ آجرى برجستهٔ‌ سراسرى به وجود آمده و در زير آن، ‌ سه طرح طاق‌نماى تزئينيِ شکنجيِ برجسته اجرا شده است که هر يک در داخل چارچوب مستطيل‌ شکلى قرار گرفته‌اند. در داخل اين طرح‌هاى سه گانه، ‌ تزئينات جالبى که با قسمت زير و بالا فرق دارند، ايجاد شده است. در بالاى اين حاشيه، قسمتى قرار دارد که بين بخش قوسى شکل طاق‌نما و رگهٔ افقى آجرى برجسته محصور است. اين قسمت‌هاى هشت‌گانه، هر يک با طرح‌هاى متنوع خود جلوهٔ خاصى به بنا بخشيده‌اند. تناسبى که بين دو بخش پايين و بالاى هر ضلع از نظر طولى در نظر گرفته شده است، حکايت از آشنايى کامل هنرمند سازنده به اصول مربوط به انتخاب ابعاد مناسب دارد.
دربارهٔ نحوهٔ آجرکارى بايد گفت که در اين بنا، شيوه‌اى تازه به کار گرفته شده است که در ساخت بناهاى ديگرى چون گنبد سرخ مراغه هم به کار گرفته شده و به اوج کمال رسيده است؛ اين شيوه عبارت است از : به کار بردن تکه‌هاى کوچک آجرهاى چهارگوش که منجر به ايجاد فضاهاى خوش‌نقشى در متن آجر‌کارى‌ها مى‌شود. ضلعى که در وسط بنا قرار دارد، از نظر تزئينات با ساير ضلع‌ها و هم‌چنين ضلع مربوط به درِ وروديِ برج اول، ‌ اختلاف دارد. در اينجا هنرمند براى بلندتر نشان دادن قسمت سردر، از عرض چارچوب کاسته و بين ستون‌هاى مدور و رگهٔ آجر برجستهٔ چارچوب، فاصله‌اى ايجاد کرده و آن را به نحو هنرمندانه‌اى زينت کرده است. مضمون کتيبهٔ سردر عبارت است از : «عمل ابوالمعالى بن مکرالزنجانى به تاريخ سنه و ثمانين و اربعمائه».
در برج‌هاى خرقان مقبره‌هايى نيز وجود دارد که ضريح آن‌ها منبت‌کارى‌هاى زيبايى را به نمايش گذاشته‌اند. اين مقبره‌ها متعلق به دو نفر به نام‌هاى «ابوسعيد بيجار پسر سعد» و «ابومنصور ايلتاى تى‌تکين» است که در سده‌هاى بعدى به صورت آرامگاه درآمده‌اند و مورد احترام مردم قرار گرفته‌‌اند.
اين دو برج را مى‌توان با برج شبلى دماوند و آرامگاه اميراسماعيل سامانى در بخارا مقايسه کرد و شايد بتوان هنر آجرکارى آن را الهام‌يافته از معمارى دورهٔ سامانى و آل‌بويه دانست. در طول قرن‌هاى چهارم و پنجم، بيش‌تر برج‌هاى شمال ايران با نقشهٔ دايره ساخته مى‌شدند. انتخاب نقشه هشت‌ضلعى در ساخت برج در قزوين که فاصلهٔ زيادى با سرزمين‌هاى شمال ايران ندارد، ‌ نشانهٔ‌ مهارت و ذوق سرشار هنرمندان است؛ چرا که امکان ابداع و ارائه تزئينات متنوع و بديع در برج‌‌هاى هشت‌ضلعى بسيار آسان‌تر است. در بناى مزبور، حدود سى نقش مختلف به کار برده شده است. اين امر، ‌ حکايت از وجود يک سنت کهن مربوط به طرح نگاره‌‌هاى مختلف دارد که ابتدا در دورهٔ ساسانى بر روى گچ انجام مى‌شده و سپس در کارهاى آجرى به کار رفته است. ترکيب و تنظيم طرح‌هاى مختلف در اين دو بنا، همانند هنرى که در طرح‌ريزى متناسب هيأت کلى بنا به کار رفته است، ‌ قابل ستايش است.
   كلاه‌فرنگى، شوشتر
کلاه فرنگى بقاياى برج ۸ ضلعى در کنار رود شطيط است که بر فراز تپهٔ کوتاهى مشرف به بند ميزان ساخته شده است. مردم شوشتر اين بنا را کلاه فرنگى مى‌نامند که ديدگاه قيصر روم يا شاپور ساسانى بر پهنهٔ رودخانه و نظارت بر کار کارگران بوده است، بنا به نظريه ديگرى از اين برج بر مقدار و شدت جريان رودخانه نظارت مى‌شده است.
طاق‌نصرت‌ساسانى در شهر رامهرمز قرار دارد و بارها تعمير و مرمت شده است.
   گؤى برج، مراغه
اين بنا که در محلهٔ اتابک، کوچهٔ سبزيچى‌ها قرار دارد پنجمين و آخرين مزار بزرگ مراغه است. متأسفانه اين بنا امروزه به ويرانه‌اى تبديل شده و نشانه و کتيبه‌اى که بتوان با آن تاريخ بنا را معين ساخت، در دست نيست.
   منار سكوت (دخمه‌هاى زرتشتى)، ايرانشهر
آثار دخمه‌ها يا منار سکوت در نقاط مختلف استان به تعداد زيادى مشهود است. در زمان پس از فتوحات اعراب و اشاعه عقايد اسلامى، تا قرن‌ها مذهب زرتشت در سيستان رواج داشت. تقريباً اوضاع در تمام قسمت‌هاى ايران که از سيستان فاصله زيادى نداشت اين چنين بود. آثار کنونى منار سکوت و آتشکده‌هاى موجود در سطح استان، يادمان‌هاى مخروبه‌اى از همين دوران مى‌باشد.
   منارهٔ باغ قوشخانه، اصفهان
اين مناره را «طوقچي» و به واسطهٔ مجاورت آن با «آرامگاه على بن سهل»، منارهٔ‌ على‌بن سهل نيز مى‌گويند. اين مناره در منتهى‌اليه شمالى محلهٔ جوباره واقع شده و از بناهاى قرن هشتم هجرى است. اين مناره داراى تزئينات کاشى‌‌کارى است و قسمتى از تارک مناره و تزئينات کاشى‌کارى آن فرو ريخته است. وجه تسميهٔ آن به قوشخانه، به مناسبت مجاورت آن با يکى از باغ‌هاى سلطنتى دورهٔ‌ شاه‌‌عباس اول صفوى است که گويا بازهاى شکارى پادشاهان صفوى در اين باغ نگهدارى مى‌شده‌اند.
   منارهٔ پامنار، تهران
اين مناره از بناهاى قرن ۱۳ هجرى قمرى و متصل به يک مسجد که در نتيجهٔ احداث خيابان، محوطهٔ آن آسيب ديده است. ساختمان آجرى مناره با روکار کاشى فيروزه‌اى حاشيهٔ متوازى تزئين شده است.
   منارهٔ چهل‌دختر، اصفهان
يکى از آثار جالب دورهٔ سلجوقى در اصفهان منارهٔ‌ چهل‌دختر است که با تزئينات آجرى و کتيبه‌‌هاى کوفى آراسته شده است. اين مناره را «ابوالفبتح نُهوجي» در سال ۵۰۱ هجرى بنا کرده است. نُهوج از توابع اردستان و سال ۵۰۱ مقارن با سومين سال پادشاهى سلطان محمد بن ملکشا سلجوقى است که در آن زمان اصفهان پايتخت سلسلهٔ‌ سلجوقى بوده است.
   منارهٔ راهروان، اصفهان
اين مناره که در خارج شهر اصفهان قرار دارد، يکى از آثار قرن ششم هجرى است که تاريخ بناى آن را بعد از مناره‌هاى «مسجدعلي» و «ساربان» حدس زده‌‌اند. اين مناره از مناره‌هاى زيباى عهد سلاجقه است.
   منارهٔ زيار، اصفهان
اين مناره در دهکدهٔ «زيار» در ۳۰ کيلومترى شرق اصفهان و در ساحل جنوبى زاينده‌رود واقع شده و تزئينات آجرى زيبايى دارد. زمان ساختمان آن را قرن ششم هجرى مى‌دانند. حاشيهٔ زيباى کاشى‌کاريِ فيروزه‌‌اى رنگ تارک اين مناره، از نمونه‌‌هاى جالب کاشى‌هاى لعابدار عهد سلجوقى است. نام زيار که به محل استقرار اين مناره اطلاق مى‌شود، به احتمال قوى، با دورهٔ‌ حکمرانى مرداويج زيارى ارتباط دارد که در آغاز قرن چهارم، شهر اصفهان پايتخت وى بوده است و در ساحل زاينده‌رود قصرهايى براى سکونت و مراکز ادارى حکومت وى بنا شده بود.
   منارهٔ ساربان، اصفهان
اين مناره در شمال محلهٔ «جوباره» و در قسمت يهودى‌نشين اصفهان واقع شده است و از زيباترين مناره‌هاى عهد سلجوقى است که در قرن ششم هجرى بنا شده است و تزئينات آجرى و کاشى‌‌کارى دارد. اين مناره حدود ۵۴ متر ارتفاع دارد. از بالاى آن، داخل و اطراف شهر به خوبى مشاهده مى‌شود و معرف سبک معمارى دوران سلجوقى است.
   منارهٔ سلجوق سمنان، سمنان (سلجوقيان)
اين مناره که در زمرهٔ زيباترين منارهاى تاريخى دورهٔ سلجوقى است، در گوشهٔ شمال شرقى مسجد جامع سمنان و در کنار شبستان شرقى واقع شده و به منار مسجد جامع نيز معروف است.
ارتفاع منار کنونى از سطح قاعده ۳۱/۲۰ متر و از روى بام ۲۵/۷۵ متر است که به علت وجود شبستان شرقى در پاى منار ۵/۵ مترى، ‌قسمت تحتانى آن ديده نمى‌شود. محيط منارهٔ همجوار بام مسجد بيش از پنج متر است. در بالاى تزئينات آجرى زيباى منار، کتيبه‌اى به خط کوفى وجود دارد که نام ابو حرب بختيار و تاريخ بناى منار بر آن نقش بسته است. تاج يا کلاهک منار که به شکل هشت ضلعى است، داراى مقرنس‌هاى آجرى با پشت بغل‌هاى کوچک کاشى‌کارى شده به رنگ فيروزه‌اى است. در اطراف مأذنهٔ منار، نرده‌هاى مشبک چوبين زيبايى به رنگ سبز نصب شده است.
اين مناره داراى ۹۱ پله مارپيچ است که تا اول مأذنه بالا مى‌رود و فضاى داخل آن از طريق چند منفذ که از خارج نور مى‌‌گيرد، روشن مى‌شود.
عده‌اى از اهالى معتقدند اين منار بنايى شوهرياب بوده است. دختران دم‌بخت به منار مى‌رفتند و در هر پله يک قند مى‌گذاشتند و در بالاى منار نيز يک گردو مى‌شکستند و معتقد بودند حاجتشان برآورده مى‌شود.
   منارهٔ خسروگرد، سبزوار
اين مناره که در شمار زيباترين مناره‌هاى تاريخى آغاز قرن ششم هجرى است، ‌ قريب ۳۸ متر بلندى دارد و در بدنهٔ آجرى آن دو رشته کتيبهٔ کوفى و تزئينات لوزى‌شکل ديده مى‌شود. تاريخ کتيبهٔ‌ اين مناره سال ۵۰۵ هجرى قمرى است و در ۱۰ کيلومترى غرب سبزوار واقع شده است. اين اثر تاريخى تحت شمارهٔ ۱۶۰، در شمار آثار تاريخى به ثبت رسيده است.
   منارهٔ شمس تبريزى، خوى
منارهٔ شمس تبريزى در ميان باغ مشجرى در جوار عمارت مسکونى شمس‌الملوک دنبلى در نيم کيلومترى شمال شرقى شهرستان خوى و در محله‌اى به همين نام قرار دارد.
مناره بنايى است براى يادبود، و هدف از ساخت آن هم نمايش اقتدار صاحب آن بوده است که گويا توانسته بود در يک روز به قدرى قوچ کوهى شکار کند که از شاخ آن‌ها تمام سطح خارجى مناره را تزئين کند.
برخى از مورخين را عقيده بر آن است که ساختمان منارهٔ شمس را امير شمس‌الملوک دنبلى (متوفى به سال ۵۵۵ هجرى قمرى) که يکى از مشاهير سلسلهٔ دنبلى بوده ساخته است. اين انتساب مورد ترديد مى‌باشد. برخى ديگر آن را کاخ زمستانى شاه اسماعيل صفوى مى‌دانند و اعتقاد دارند که تزئينات مناره که با شاخ قوچ‌هاى کوهى انجام گرفته، حاصل شکار يک روز پادشاه است.
مدخل برج روزنه‌اى است به شکل مستطيل‌ که پله‌هايى مارپيچ در داخل آن تعبيه شده که با استفاده از آنها مى‌توان بر فراز برج راه يافت. نماى قسمت تحتانى حدود ۵۰ سانتى‌متر در قسمت پى برج با سنگ ساخته شده است و از آن به بعد تمام مناره از آجر است.
به طور کلى نماى خارجى از سه بخش تحتانى، ميانى و انتهايى تشکيل شده است. قسمت تحتانى و انتهايى آن که کوچکتر از بخش ميانى هستند، خالى، و قسمت ميانى مزين به شاخ قوچ‌هاى کوهى است.


همچنین مشاهده کنید