پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

ماهیت سرگرمی‌ها، کارهای دستی و آموزش (۲)


   هنرهاى دستى
واژه‌ها معانى غيرحقيقى دارند و تقسيم‌بندى بين سرگرمى‌ها و هنرهاى دستى چندان صريح نيست. در اينجا منظور از هنرهاى دستى آن دسته از فعاليت‌هاى اوقات فراغت است که مشتمل بر ساختن يعنى تبديل مواد خام مختلف مانند چوب، گل رس، و پشم به اشيائى است که براى ساختن آنها بايد مهارت به‌کار برد و به‌طور مشخص مستلزم زبردستى و استادى است. اين فعاليت‌ها مشتمل است بر الگوسازي، صنايع دستى مانند مکرومه، قاليبافي، بافتني، ساختن وسايل خانه، مبل‌سازى (رويه‌کوبى مبل)، خياطي، آشپزي، چاپ و گل‌آرائي. براى هنرهاى دستى مى‌توان هم از نظر کاربردهاى عملى (مثلاً ساختن اسباب‌بازى بچه از چوب) و همچنين به‌علت شکل آنها (ساختن پيکرهٔ جانورى از همان ماده) ارزش قائل شد. کسانى که به کارهاى هنرى مى‌پردازند براى اين فرايند و فرآوردهٔ آن از جهت درون‌زادى يا ابزارى ارزش قائل مى‌شوند مانند اثر هنرى و با ارزش و يا شيئى ابداعى که کارآئى چندان ندارد. براى نمونه کارهاى بافتنى و خياطى را هم مى‌توان از ديد کارخانگى و در نتيجه به‌عنوان کمک به اقتصاد خانواده يا به‌عنوان فعاليتى غير انتفاعى و خلاقه که براى پر کردن اوقات فراغت انجام شده در نظر گرفت. کارهاى دستى را معمولاً از هنر براساس سرشت عملکردى کار قبلى جدا مى‌کنند از اين روى که هنرهاى دستى در وهلهٔ نخست مشتمل بر توليد يا نسخه‌بردارى از اشيائى خاص است. با اين همه، تمايز بين کارهاى دستى و هنر نسبتاً به‌صورتى اجبارى انجام گرفته و بيشتر ديدگاه کسانى را مطرح مى‌کند که اصرار دارند، بايد براى ارزشيابى آنها اهميت عملکردى را کنار گذاشت و فقط از نظر زيبائى شناختى براى آنها ارزش قائل شد.
درست مانند مورد سرگرمى‌ها، راه‌هاى رسمى و غيررسمى براى تبادل اطلاعات، نمايش فرآورده‌ها، و ورود در رقابت‌ها وجود دارد ولى چنين مى‌نمايد که در اين مورد چشم‌انداز شبکه‌هاى اطلاعاتى محدودتر است. بر خلاف بيشتر سرگرمى‌ها از آنجا که کارهاى دستى مستلزم توليد فعال و ماهرانهٔ هنرهاى دستى است، ارائهٔ آنها معمولاً از طريق برنامهٔ آموزش بزرگسالان انجام مى‌گيرد. آستانهٔ مهارت شخص براى انجام اين‌گونه فعاليت‌ها به‌صورتى است که شرکت‌کنندگان غالباً براى فراگيرى آنها به آموزشى که کارشناسان ارائه مى‌دهند وابسته‌ هستند. با اين همه رابطهٔ بين 'آموزگار' و 'کلاس' از يک گروه آموزش بزرگسالان نسبت به گروهى ديگر متفاوت است و پاره‌اى کلاس‌ها رسمى است حال آنکه پاره‌اى ديگر طرفدار مساوات و مشارکتى است. جدول (تقسيم‌بندى سرگرمى‌ها و کارهاى دستي) تقسيم‌بندى غير دقيق چهارگانه از سرگرمى‌ها و کارهاى دستى را نشان مى‌دهد گرچه دانش‌آموزان تشويق مى‌شوند که در مورد پاره‌اى از نامگذارى‌ها و طبقه‌بندى‌ها و پرسش‌هائى را مطرح نمايند.
  جدول تقسيم‌بندى سرگرمى‌ها و کارهاى دستى
نگهدارى پرورش   گردآورى ساختن
پرندگان در قفس سبزيکارى در زمين اجاره‌اى اشياء عتيقه، اتومبيل، دوچرخه‌، کارت پستال، لوازم خانگى مدل و مدل‌سازى، قايق، هواپيما، قطار، ابزارهاى ارتشى
موش صحرائى باغبانى سکه صنايع دستي، مکرومه
موش‌هاى خانگى گل‌آرائى ساعت چاپ
سگ حفاظت از ترعه‌ها، مسيرهاى قطار تمبر اثاثه يا لوازم داخلى
(مثل پرد‌ه و امثال آن)
گربه حفاظت محيط زيست سنگ قاليبافي
مرغ   ابزاراى فلزي آشپزي
زنبور سوابق خانوادگى (شجره‌نامه)
ماهى باستان‌شناسى صنعتى
چگونه مى‌توان در مورد نامگذارى گروه گستردهٔ سرگرمى‌ها و کارهاى دستى به نتيجه رسيد در حالى‌که بيشتر آنها را در کلاس‌هاى آموزشى بزرگسالان نيز تدريس مى‌کنند؟ همهٔ آنها در اوقات آزاد عملى مى‌شود و جلوه‌اى از گزينش شخص است. همهٔ آنها مستلزم استفادهٔ خلاق از وقت آزاد است که براى افراد فرصت‌هائى براى آفرينش، پيشبرد مهارت‌هاى خود - جلوه‌گر و خود سازمان يافته و ايجاد انواع مختلف کارهاى دستى با ارزش‌ فرهنگى فراهم مى‌آورد. بسيارى از مراکز کارهاى دستى و سرگرمى‌ها در سطح محلى عمل مى‌کنند و جلو‌ه‌گاه چيزى است که بيشاپ و هاجت (Bishop and Hoggett) نام کمک دوجانبه براى اوقات فراغت، بر آن نهاده‌اند. افراد خودشان کارهاى خويش را سازماندهى مى‌کنند، مولد هستند، و به‌طور کلى مصرف‌کنندهٔ چيزى هستند که خودشان توليد مى‌کنند. اين ديدگاه اوقات فراغت را بايد با آن نوع مصرفى که بعداً از آن ياد خواهد شد باز شناخت.
بيشاپ و هاجت (۱۹۸۶) تأکيد بيشترى بر اين موضوع دارد که:
به‌طور خاص، در جامعهٔ بريتانيا اوقات فراغت جمعى فرصت‌هاى نادرى - اگر نگوئيم يگانه - فراهم مى‌آورد که ارزش‌هائى که مرتبط با جامعهٔ مصرفى غير فعال نيست و با مصرف و لذت خود شخص ارتباط دارد و از نو مورد توجه قرار دهيم.
در واقع پاره‌اى چنين استدلال مى‌کنند که افراد در اوقات فراغت نسبت به مواقعى که در حال کار هستند، مولدتر و خلاق‌تر هستند، زيرا که برايشان خسته‌کننده، و تکرارى است و بايد تحت نظم ادارى انجام گيرد. کار در جوامع صنعتى تحت انگيزهٔ نياز و به شکل کورکورانه انجام مى‌گيرد. کار در جوامع صنعتى تحت انگيزهٔ نياز و به شکل کورکورانه انجام مى‌گيرد و در سدهٔ نوزدهم بسيارى از بنيادگرايان از جمله ويليام موريس (William Morris) شديداً بر اين باور بودند که بايد مهارت‌هاى دستى را حفظ کرد و با نظارت بر فرايند کار بيشتر بر طراحي، جنبه‌هاى زيبائى شناختى و سليقه تکيه کرد.
به همين سان آينده‌نگرهائى (Futurists) چون گورز و توفلر (Gorz and Toffler) تأکيد بر آن دارند که در آينده کار به شکل فزاينده‌اى شامل دوره‌هاى معتنابه آفرينش خواهد بود. اين بدان معنا است که همبستگى توليد و مصرف که بدون تلاش در هنرها و سرگرمى‌ها به منصهٔ ظهور مى‌رسد، پيشرو و منادى وضعيت کار و اوقات فراغت در آينده خواهد بود. همان‌گونه که در مبحث ابعاد اوقات فراغت پيشنهاد شد، در صورتى‌که افراد بر آنچه توليد مى‌شود نظارت داشته باشند، وضعيتى پيش مى‌آيد که مشوق چنين اشکالى از اوقات فراغت خواهد بود. آموزش، هنرهاى دستى و سرگرمى‌ها نمونه‌هاى خوبى از تشويق سودمند فرد است که نه فقط باعث اعتلاى ذات شخص مى‌گردد، بلکه به‌گونه‌اى که در ميانهٔ سدهٔ نوزدهم ملاحظه گرديد، به‌وسيله‌اى براى جلب اقوام تبديل مى‌شود. بسيارى از مردمى که کار مى‌کردند مشتاقانه در آئين کسب احترام شرکت نموده و علاقه‌مند بودند که به انستيتوهاى مکانيک، کلاس‌هاى آموزشي، جنبش‌هاى ميانه‌روى و پرهيز از مصرف مسکرات و تشکيلات مذهبى گوناگون بپيوندند. مورخان به اين نکته توجه کرده‌اند که چگونه طبقهٔ کارگرى به دو گروه تقسيم شد؛ يکى طبقهٔ کارگران 'محترم' که به‌دنبال کسب 'دانش‌ و آگاهى‌هاى مفيد' بود و ديگرى طبقهٔ کارگران 'خشن' که در مجامع عمومى و سالن‌هاى موسيقى مصرف‌کنندهٔ توليدات فرهنگ بودند و گاه به روسپى خانه‌ها سر مى‌زدند.
در پژوهشى که به‌طور مشترک به وسيلهٔ ESRC/SC انجام گرفت، درگيرى جدى بزرگسالان در چيزى که بخش داوطلب نام گرفته را نشان داد. توجه خاصى به مقايسهٔ بخشى از بريستول (کينگزوود) با بخشى از لالستر مبذول گرديد. بيشاپ و هاجت در کينگزوود به ۳۰۰ گروه برخوردند که اگر فرض شود هر يک از آنها ۹۰ عضو داشته باشد، رقم افراد فعال در اين زمينه به ۲۷،۰۰۰ نفر از کل جمعيت ۸۵،۰۰۰ نفرى آنجا مى‌رسد. اين پژوهش ۷۱ سازمان در کينگزوود و ۶۱ نفر در قسمت‌هاى شمال خاورى لالستر را در بر گرفت. هدف روشن اين گروه‌ها در جدول (درگيرى بزرگسالان در بخش داوطلب) نشان داده شده است.
جدول (درگيرى بزرگسالان در بخش داوطلب) فقط نقطهٔ آغازى براى درک گستردهٔ درگيرى و مشارکت در اشکال خود - سازمان‌يافتهٔ اوقات فراغت است. لازم است به آنچه در پس اين عناوين وسيع نهفته است نفوذ کنيم و مفاهيم گوناگونى که مردم از درگيرى خود در اين گونه فعاليت‌ها استنباط مى‌کنند و زمينه‌هاى گوناگون که در آنها اين گونه درگيرى‌ها به وقوع مى‌پيوندد را بررسى کنيم. براى ورود به دنياى هنرهاى دستى و سرگرمى‌ها به شبه قارهٔ شگفت‌انگيزى از شبکه‌هاى اجتماعى پاى مى‌گذاريم که براساس علايق مشترک بنيان نهاده شده و ويژگى‌هاى آن کمک دوجانبه‌ است. اين جهان‌ها را از ديدگاه زيرساختارهاى اوقات فراغت بهتر مى‌توان شناخت که هر کدام زبان مشخص، اهميت و فرهنگ مخصوص به خود را دارا است. آشکار است که ساختن مدل قطار، با پرورش پرندگان در قفس تفاوت دارد ولى هر کدام زير فرهنگ زبان خاص خود را دارد. اعضاء به خصوصى دارد و انگاره‌هاى درگيرى در آن با انگاره‌هاى درگيرى در ساير زير فرهنگ‌ها متفاوت است. در محدودهٔ هر زير فرهنگ اوقات فراغت، باشگاه‌ها هويت و سبک خاص خود را دارند که آنها را از ساير باشگاه‌ها جدا مى‌سازد. باشگاه‌ها نوعى هويت و تعلق به‌وجود مى‌آورند که به‌ندرت در ديگر نقاط جهان با آن برخورد مى‌شود. اين گونه مراکز عارى از برخورد نيست، زيرا بسيارى از منشى‌هاى آنها از حالت انفعالى بسيارى از اعضاء گلايه دارند و اين اعضاء نيز مى‌خواهند سر بر تن اعضاء گروهى که باشگاه را به شکل مافيائى اداره مى‌کنند نباشد. با اين همه در دراز مدت اين تقسيم‌بندى‌ها رنگ مى‌بازد، زيرا در نهايت هنوز هم اعضاء آنها احساس شديد همبستگى به باشگاه خودشان را دارند.
  جدول درگيرى بزرگسالان در بخش داوطلب
حوزهٔ علاقه کينگزوود تعداد درصد شمال‌خاورى لالستر تعداد درصد
با چند نوع عملکرد٭ ۲۰ ۲۸ ۲۱ ۳۳
ورزش‌ها ۲۶ ۳۷ ۲۲ ۳۵
انواع هنر ۹ ۱۳ ۱۱ ۱۷
کاردستى / سرگرمى ۱۶ ۲۳ ۸ ۱۳
کارهاى ديگر و غيره ۲ ۳ ۱ ۲
٭ براى مثال گروه‌هاى جوانان، مؤسسات زنان، باشگاه‌هاى OAP و غيره (بيشاپ و هاجت، ۱۹۸۶)


همچنین مشاهده کنید