پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

یکم - در ورودی و حیاط بزرگ


  بقعه شيخ صفى‌الدين اردبيلى، اردبيل
پيش از پرداختن به ويژگى‌هاى معمارى و جاذبه‌هاى جهانگردى اين مجموعه تاريخى، اندکى به شيخ صفى و خاندانش مى‌پردازيم:
شيخ صفى‌الدين فرزند شيخ امين‌الدين جبرئيل، پيرو، مريد و داماد شيخ زاهد گيلانى، عارف معروف بود. وى پس از وفات شيخ زاهد تا سال ۷۳۵ هجرى قمرى به ارشاد و هدايت پيروان و مريدان خود پرداخت و در اين سال دعوت حق را لبيک گفت و در خانقاه خود به خاک سپرده شد. فرزندش شيخ صدرالدين موسى که جانشين وى و مورد توجه امراى وقت بود به بناى بقعه اقدام کرد و در تزئين و کاشيکارى اوليه آن کوشيد.
استقرار ايلخانان مغول در مراغه و سپس در تبريز، به مرکزيت سياسى اردبيل در سده‌هاى هفتم تا نهم هجرى قمرى لطمه زد. اما وجود شيخ صفى‌الدين در اردبيل (در حيات و ممات) موجب توجه عقيدتى و مذهبى و حتى سياسى مردم ايران و ترکيه به آن شهر شد و ديگرباره آن را به صورت شهرى مورد احترام و ستايش و زيارتگاه صوفيان در آورد.
بقعه شيخ صفى شامل تعدادى از بناهاى دوره‌هاى مختلف است که نخستين بار شاه تهماسب آن‌ها را به صورت مجموعهٔ واحدى در آورد. بعدها شاه‌عباس بناهاى مهم ديگرى به اين مجموعه افزود و باعث اصلاحاتى در آن شد.
اهميت اين مجموعه تاريخى، در ارتباطى که با سلسله خاندان سلاطين صفويه دارد جلوه‌گر مى‌شود. اسلاف شاهان صفوى و همچنين شاه‌اسماعيل اول (سرسلسله اين خاندان) در اين مجموعه تاريخى به خاک سپرده شده‌اند.
طى دوران صفويه هزينه فراوانى صرف اين بقعه شد و امروز نيز با وجود گذشت چندين قرن، ويژگى‌هاى زيبا و جالبى دارد که هر بازديد‌کننده‌اى را تحت تأثير قرار مى‌دهد. بناهاى متعلق به بقعه شيخ صفى عبارت‌اند از:
يکم - در ورودى و حياط بزرگ
دوم - حياط کوچک يا دالان روباز صحن بقعه
سوم - مسجد جنت‌سرا
چهارم - حياط مقابر
پنجم - شهيدگاه
ششم - چله خانه
بخش‌هاى اصلى بقعه عبارت‌اند از: رواق يا قنديلخانه، ‌ مقبره شيخ صفى، مقبره شاه‌اسماعيل صفوى، حرمخانه، چينى‌خانه.
  يکم - در ورودى و حياط بزرگ
از ضلع شرقى ميدان عالى ‌قاپوى اردبيل که امروزه اثرى از آن نيست، از درى بزرگ وارد حياطى گسترده به ابعاد ۹۲×۲۶/۵ متر (مستطيل شکل) مى‌شويم که داراى دو حوض و باغچه‌هاى مخصوص گلکارى است و ديوارهاى آجرى تاقنمادار آن روى ازاره سنگى بنا شده است.
اين حياط داراى سردر کاشيکارى شده و باشکوه بود که به مرور زمان فرو ريخت و بقيه آن نيز در سال ۱۳۲۱ شمسى به دستور اداره کل باستان‌شناختى وقت برداشته شد. کاشى‌هاى معرق اين سردر بلند معروف به عالى‌قاپو، زمان شاه‌عباس دوم زير نظر عليخان، متولى آستانه و به کوشش يوسف شاه بن ملک صفيا کار گذاشته شده است و کتيبه‌‌هاى آن در سال ۱۰۵۷ هجرى قمرى به دست اسمعيل اردبيلى نوشته شده است.
حياط بزرگ شمال صحنى است که با سنگ فرش شده و در وسط داراى چشمه آبى است و بيشتر اطراف آن با بناهايى که از کاشى‌هاى رنگارنگ معرق پوشيده شده‌، احاطه شده است. بسيارى از سنگ‌فرش‌هاى آن مربوط به دوره اخير است.
رديف جنوبى حياط شمال، ايوانى بزرگ است که در دو طرف آن دو تاقنماى کوتاه‌تر قرار گرفته است. تاقنماها هر يک داراى يک جفت سه کنج کاذب است که داراى مقرنس است و روى آن نيز با کاشى مقرنس پوشيده شده است. ايوان داراى تاق دراز چهار مرکزى است. ديوارهاى داخلى آن، با حاشيه‌هاى کاشيکارى تزئين شده است و يک مجلس گچبرى رنگ‌آميزى شده که در قابى از طرح‌هاى هندسى قرار گرفته، زينت‌بخش سطوح داخلى ايوان است. اين مجلس که همهٔ‌ قسمت‌هاى آن با گچ پوشيده شده است، ‌ ترک خورده و گوشه و پايين طرف راست آن پيداست.
قسمت غربى حياط مشتمل بر نُه دهنه تاقنماست که داراى درها و دريچه‌هاى باريک در سطح همکف و پنجره‌هايى با شبکه‌هايى از کاشى معرق در سطح طبقه اول است. دهانه مرکزى شامل راهرويى است که از آنجا وارد حياط بزرگ مى‌شود. بالاى اين تاقنما مقرنس‌کارى‌هاى بزرگى است که با کاشى‌هاى رنگارنگ معرق سياه و سفيد، ‌ زرد افرايى، آبى فيروزه‌اى، سبز و آبى سير پوشيده شده است.
جبهه شمالى، حياط ايوان بزرگى است که با يک شبکه چوبى مزين به نقش‌هاى هندسى، بسته شده است. در اين نرده مشبک درى براى ورود به ايوان ساخته شده است و از آن‌جا به بناى هشت گوش راه دارد. اين بنا امروزه به مسجد مشهور است. طرف غرب ايوان تاقنمايى قرار دارد که بر فراز آن نيم گنبدى است که روى دو سه کنج که با مقرنس‌کارى تزئين يافته، تکيه دارد. اين تاقنما داراى درى است که به راهرويى باز مى‌شود و از آن‌جا به مطبخ و مسجد هشت گوش و به پلکانى که به طبقه فوقانى منتهى مى‌شود، راه مى‌يابد. سمت شرق ايوان تاقنما کوتاه‌تر و عميق‌تر از تاقنماى غربى است. بر فراز اين تاقنما قسمتى از گنبدى قرار گرفته که بر سه کنج مزين به مقرنس‌کارى تکيه دارد.
در ضلع شرقى حياط بزرگ، درى به حياط کوچک يا به عبارت ديگر، ‌ دالان غيرمسقفى به ابعاد ۱۴/۵×۵/۷ متر باز مى‌شود که بين صحن اصلى بقعه و حياط بزرگ، ‌ واقع شده است. در ضلع شمالى اين دالان درى است رو به شهيدگاه، و از ضلع جنوبى نيز درى به محوطه‌اى معروف به چله‌خانه يا قربانگاه باز مى‌شود. ديوارهاى اين راهرو نيم تاقى با کاشيکارى معرق است ولى در حال حاضر، قسمت‌هاى اندکى از آن باقى ‌مانده است.
  دوم - حياط کوچک و صحن اصلى
صحن اصلى بقعه محوطه‌اى مستطيل شکل است به ابعاد ۳۰/۴۰×۱۶/۱۰ متر مفروش با تخته‌سنگ‌هاى صاف و حوضى در کف و حلقه چاهى در ميان آن که با ديوارهاى تاقنما مزين به کاشى آراسته شده است.
مدخل صحن در تاق ميانى ضلع غربى و کتيبه آن به نام «شاه عباس موسوى صفوى حسينى بهادرخان» است که با خط ثلث و کاشى قهوه‌اى نوشته و تزئين يافته است. در نماى پايه‌هاى طرفين و بالاى همان تاق، آيات ۸۹، ۹۰، ۹۱، ۹۲، ۱۲۵، ۱۲۶، ۱۲۷ و ۱۲۸ سوره آل‌عمران و آيه ۳۰ سوره القصص قرآن مجيد نوشته شده است.
در ضلع جنوبى صحن، يک اتاق و يک راهرو با سقف ضربى آجرى ساخته شده که به اتاق متولى معروف است. رأس جناق تاقنماى پنجره در لوحه‌اى با متن سبز و خط طلايى، معرق‌کارى شده است. همچنين بالاى تاقنماها عبارت‌هاى مختلف از حضرت محمد (ص) کاشيکارى شده که در نوع خود چشمگير است. در اتاق متولى سنگ قبر مرمرينى وجود دارد که متعلق به خان احمدبيک صفوى است.
  سوم - مسجد جنت‌سرا
اين مسجد، در سمت شمالى صحن بقعه واقع شده است. درون اين بنا به شکل هشت ضلعى منتظمى است به قطر ۲۰/۵ متر که در گذشته گنبد داشته و دهانه آن به ۱۶/۵ متر مى‌رسيد. در زمان‌‌هاى گذشته اين گنبد فرو ريخت و به جاى آن سقفى مسطح از تيرهاى چوبى و گل و آجر روى ۱۶ ستون چوبى ساخته‌اند که داراى پايه‌هاى سنگى حجارى شده است. اين بام مسطح نيز در وضع مخروبه‌اى باقى مانده و سوراخ‌هايى در سقف آن به وجود آمده است.
نماى خارجى مسجد جنت‌سرا و اتاق متولى عبارت است از يک تاقنماى بزرگ با پنجره چوبى مشبک بسيار بزرگ که در دو طرف آن زير تاق‌هاى کوچک‌تر درى به راهروهاى مسجد و اتاق متولى باز مى‌شود. پايه‌ها، تاق پنجره و اتاق متولى پوشيده است از کاشى و بر بالاى هر سه، آيات قرآنى، معرق‌کارى شده است.
  چهارم - حياط مقابر
در سمت جنوبى بقعه شيخ صفى، محوطه‌اى وجود دارد به ابعاد ۱۵×۱۱ متر، ‌ معروف به حياط مقبره‌ها يا حرمخانه، ‌ که در آن مقبره‌اى کوچک و متصل به ديوار گنبد «اللّه‌اللّه» قرار گرفته است. درِ آن، رو به صحن اصلى يا قنديل خانه و پنجره آن به حياط مقبره‌ها باز مى‌شود و منسوب است به «حليمه‌خاتون» ملقب به «تاج‌خاتون» دختر اوزون حسن آق قويونلو و مادر شاه اسماعيل صفوي.
بر سنگ گور اين مقبره که دو متر طول، ۴۵ سانتى‌متر عرض و ۳۵ سانتى‌متر ارتفاع دارد، ‌تاريخ ۷۶۷ هجرى قمرى حک شده است. در اطراف اين سنگ قبر سوره الشمس و بر ديواره بالاى سر آن تاريخ مرگ متوفى نوشته شده است.
سنگ‌نبشته‌اى مرکب از چندين قطعه سنگ رسوبى جزو مصالح ساختمانى ديوار حائل بين صحن اصلى و قنديلخانه است که در اصل بر سردر عالى‌قاپو نصب بود. بالاى اين کتيبه سنگى، يک رديف منقور مقرنس‌کارى نصب شده است که حکم سايبان و قاب دارد.
در سمت چپ مقبره، سنگ محرابى بر ديوار نصب شده است. بالاى نقش محراب آن در کتيبه‌اى مستطيل شکل عبارات «لااله‌الا‌اللّه، محمد رسول‌اللّه، على ولى ‌اللّه» منقور است و لچک‌هاى محراب با گل و بوته اسليمى مزين شده است.
درِ کوچک مقبره و کتيبه بالاى آن با تزئينات مربوطه و ساير مصالح منطقى، به علاوه يک سنگ محراب و سه سنگ مرمر، مجموعه‌اى از آثار دوره‌هاى مختلف تاريخى است.
  پنجم - شهيدگاه
در محوطه جنوبى بقعه، گورستانى وجود دارد که محل دفن سردارانى است که در التزام شيخ حيدر (پدر شاه اسماعيل) در شيروان به قتل رسيدند و سپس در سال ۹۰۵ هـ.ش پس از غلبه شاه اسماعيل بر فرخ يسار شيروانشاه، اجساد آنان به اردبيل منتقل شد و در اين مکان به خاک سپرده شد. اين محل به شهيدگاه معروف است.
  ششم - چله خانه
در ضلع جنوبى حياط کوچک، دالان روباز يا راهرو صحن قنديل‌خانه، چله‌خانه يا قربانگاه واقع شده است. اين بنا بيشتر از ديگر جاهاى بقعه آسيب ديده و آنچه امروزه بر جاى مانده عبارت است از ديوارى با سه تاق ضربى آجرى، سه راهرو و ديوارها و جرزهايى که از تعميرها و ترميم‌هاى گوناگون در زمان‌هاى مختلف حکايت دارد. چله‌خانه محلى است که گويا شيخ صفى‌الدين به مدت چهل روز در طول سال عزلت اختيار مى‌کرد و به اصطلاح چله مى‌نشست و به رياضت و عبادت مى‌پرداخت.
قسمت‌هاى اصلى و ديدنى داخل مجموعه بقعه عبارت‌اند از:
- رواق يا قنديل‌خانه:
رواق بنايى بلند است با ايوان‌هاى مضاعف دو طبقه و يک شاه‌نشين مجلل که با دو پله مرمرين و يک نرده فلزى نقره‌کوب از رواق جدا شده است. اين قسمت، محل نگهدارى ثروت منقول بقعه از قبيل کتاب‌هاى قديمى، ‌ اشياى قيمتى، فلزات و جواهرات، ‌ هديه‌هاى گوناگون شاهان صفوى و ... بوده است.
- مقبره شيخ صفى:
بناى اصلى مقبره شيخ صفى برج استوانه‌اى شکل است که بر فراز آن گنبدى ساخته شده است. اين برج که محيط آن ۲۲ متر است، روى ازاره سنگى هشت پهلويى به ارتفاع ۱/۵ متر قرار گرفته است و بلندى برج آن در حدود ۱۷/۵ متر است. سطح داخلى آن با آيات فراوان و نقاشى روى پوشش چرمى و مقرنس‌کارى سقف، تزئين يافته است. سطح خارجى برج، با چند نوع تزئينات مختلف پوشيده شده که عبارت‌اند از:
- سطح جانبى با تکرار کلمه «اللّه» با کاشى فيروزه‌اى در متن آجرى تزئين يافته و به اين دليل به گنبد «اللّه ‌اللّه» معروف است. يک مهر مدور از کاشى معرق، ميان دو سطر اول و دوم با کتيبه‌اى که عبارات «عمل العبد الفقير الراجى الى عضو اصمد عوض بن محمد المراغي» در آن نوشته شده، تزئين يافته است.
- کتيبه‌اى نوارى بالاى سطح جانبى با کاشى سفيد و خط نسخ در متن آبى معرق‌کارى شده است و حاوى آيه ۱۶ و ۱۷ از سوره آل‌عمران، ‌ آيه ۶۷ از سوره المؤمن و آيه ۱۰۳ از سوره انعام است.
درون برج مقبره شيخ صفى‌الدين و روى قبر، يک صندوق منبت‌کارى گرانبها وجود دارد که ترصيعى زيبا از عاج دارد. در حاشيه بالاى سطوح جانبى صندوق، در يک کتيبه مفصل از شيخ صفى نام برده شده است. بر ضلع شمالى بدنه همين صندوق، در لوحه‌اى از نقره با عبارت‌هاى زير به بانى مرقد اشاره شده است:
«بانى هذاالمرقد العليه و المشهد القدسيه الولى اللّه صفى الحق والدين قدس سره، العبد موسوى الصفوي.»
در کنار قبر شيخ صفى، گور فرزندش صدرالدين موسى «بانى بقعه» و شيخ ابراهيم معروف به شيخ شاه فرزند شيخ خواجه على - سلطان حيدر - (پدر شاه اسماعيل) قرار گرفته است.
بقعه از سمت شمال به قنديل خانه يا رواق پيوسته است و در ورودى آن در گوشه شمال غربى صحن قنديل خانه واقع شده است. تاقنماى در ورودى علاوه بر اينکه با کاشى‌هاى خوش رنگ و زيبا و معرق پوشيده شده است، چندين لوحه معرق‌کارى دارد.
- مقبره شاه اسماعيل صفوى:
مقبره شاه اسماعيل اول صفوى، بناى کوچک مربع شکل با گنبد روپوش آجرى است، سقف اين گنبد با نقاشى‌هاى طلايى تزئين شده است. يک صندوق خاتم‌کارى مرصع نفيس بر روى مرقد نهاده شده که از شاهکارهاى هنرى بسيار ارزشمند دوران صفوى است.
کف و ازاره مقبره شاه اسماعيل با کاشى گلدار و بالاى آن با کاشى آبى زرنگار پوشيده شده است. بالاى آن‌ها يک رديف حاشيه اسليمى مارى و گل‌هاى ظريف شاه‌عباسى شده و بالاتر از آن، کتيبه‌اى سرتاسرى با خط ثلث زيبا در متن مشکى گچبرى شده است. بالاى آن دو رديف، حاشيه‌اى ديگر با اسليمى خرطوم فيلى و توريقى نقاشى شده است و بالاتر از اين حاشيه نيز، فيل‌گوشها و آويزهاى سقف آغاز مى‌شود که به گونه‌اى بسيار زيبا در متن مشکى نقاشى و طلاکارى شده است.
روى مقبره شاه‌اسماعيل، گنبدى ساخته شده که کاشى‌هاى سفيد، آبى و فيروزه‌اى در متن اسليمى و آجرى با خط ثلث نام ائمه اطهار تزئين شده است. بالاى اين گنبد، ‌ پنج شمشير نصب شده است که نماينده اسلحهٔ خانواده‌هايى بوده که به شاه اسماعيل در رسيدن به سلطنت کمک کردند.
- حرمخانه:
در قسمت شرقى، مقبره شاه‌اسماعيل قرار دارد و اتاقى مربع شکل به طول پنج متر است و بين اين اتاق و قنديل‌خانه، ‌ اتاقى ديگر موسوم به راهرو يا کف‌شکن قرار گرفته است که تعدادى مقبره را در خود جاى داده است. اين مقابر عبارتست از:
- قبر دختر شيخ صفى که صندوق منبت‌کارى دارد.
- قبر دختر شيخ زاهد گيلانى (زن شيخ صفى‌الدين) به نام فاطمه که ۱۸ روز پس از مرگ شوهرش به سال ۷۳۵ در گذشته است.
- قبر سيد موسى بن سيد حيدر متوفى به سال ۷۹۲ هـ.ق
- قبر سلطان با يزيد خواجه حسين صفوى متوفى به سال ۹۰۸ هـ.ق
- قبر سلام‌اللّه بن خليل اللّه صفوى متوفى به سال ۹۰۹ هـ.ق
- قبر مرشد قلى آقا بن اللّه قلى ايشيک آغاسى از نزديکان دربار صفوي.
- چينى‌خانه:
در قسمت شرقى قنديل‌خانه، اتاق هشت گوش گنبددارى به نام چينى‌خانه واقع شده است. اين اتاق اختصاص داشت به نگهدارى ظروف چينى‌ نفيس که شاهان صفوى به مقبره و بقعهٔ جدشان اهدا کردند و در زمان اشغال اردبيل توسط روس‌ها به تاراج رفت. چينى‌خانه داراى چهار شاه‌نشين است که تاق‌نماى مقرنس گچى دارد و همهٔ‌ مقرنس‌ها و آويزهاى آن با رنگ‌هاى قهوه‌اى، ‌ قرمز و طلايى نقاشى شده است. نقش‌هاى آن علاوه بر تناسب با سطوح مقرنس‌کارى از اسليمى‌هاى مختلف و گل‌هاى متناسب تشکيل يافته است. ظروف چينى و ساير ظرف‌هاى آشپزخانه (بلورى، مسى و ...) در اين اتاق به طرزى مطمئن و زيبا نگهدارى مى‌شد.
در يکى دو سدهٔ‌ اخير تعميرات گوناگون روى مجموعه بناهاى شيخ صفى‌الدين انجام گرفته است که مهم‌ترين آن‌ها چنين‌اند: زمان‌ ناصرالدين‌شاه قاجار (۱۳۰۷ هـ.ق) تعميرات گسترده در بناهاى متعلق به بقعه به عمل آمد. تغيير وضع اصلى چهار تاق اولى، جلو مسجد جنت‌سرا و کاشى‌کارى آن از آثار اين دوره بود که بر اثر شکستگى و پيش‌آمدگى نماى تاق مزبور و نشست پى و پايه‌ها، کاشى‌هاى آن برچيده شده بود.
از سال ۱۳۱۲ شمسى که بناى بقعه تحت نظر اداره فرهنگ سابق قرار گرفت، اداره کل باستان‌شناسى وزارت فرهنگ پيشين نسبت به ترميم خرابى‌هاى حاصله، به تدريج اقدامات لازم را به عمل آورد، و تغييرات و کاشيکارى‌ها تا پايان همان سال انجام شد.
در سال ۱۳۲۸ با اعزام ۱۴ تن از استادان کاشى‌تراش اصفهانى به سرپرستى حسين کاشى‌تراش از استادان درجه اول اصفهانى به مدت دو ماه تعميرات و کاشيکارى بنا با مراقبت و نظارت آقاى اسماعيل ديباج ادامه يافت.
در سال ۱۳۲۹ ضمن انجام تعميرات ضرورى، کاشيکاران اصفهانى نيز به کاشيکارى در قسمت‌هاى مختلف ادامه دادند.
در سال ۱۳۳۲ تعميرات ضرورى و کاشيکارى بقيه نماى جرزها و سپر تاق‌ها و نصب کتيبه‌هاى معرق قسمت بالاى ديوار مزبور و سر در شاه ‌عباسى انجام شد؛ و قسمت‌هاى ديگر با مراقبت اداره اوقاف محل ترميم شد.
پس از پيروزى انقلاب اسلامى در حفظ و نگهدارى مجموعه بناهاى بقعه شيخ صفى‌الدين اقدام‌هاى جدى و اساسى به عمل آمده است. اين مکان به يکى از کانون‌هاى مهم جذب جهانگرد، ‌ نه تنها در محدوده استان بلکه در مقياس کشور، تبديل شد و در حال حاضر مورد توجه انبوه جهانگردان است.


همچنین مشاهده کنید