شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ماه هنرپیشه


تا چند کنیم از تو قناعت به نگاهی    یک عمر قناعت نتوان کرد الهی
دیریست که چون هاله همه دور تو گردم    چون بازشوم از سرت ای مه به نگاهی
بر هر دری ای شمع چو پروانه زنم سر    در آرزوی آن که بیابم به تو راهی
نه روی سخن گفتن و نه پای گذشتن    سرگشته‌ام ای ماه هنرپیشه پناهی
در فکر کلاهند حریفان همه هشدار    هرگز به سر ماه نرفته‌است کلاهی
بگریز در آغوش من از خلق که گلها    از باد گریزند در آغوش گیاهی
در آرزوی جلوه‌ی مهتاب جمالش    یا رب گذراندیم چه شبهای سیاهی
یک عمر گنه کردم و شرمنده که در حشر    شایان گذشت تو مرا نیست گناهی


همچنین مشاهده کنید